مانی

این ترم درس جدیدی بنام “مذهب و جامعه” برای دانشجویان مبتدی رشته جامعه شناسی گفتم و این بهانه ای شد که بار دیگر در مورد الهیات شُرور مطالعه کنم. توجیه بیعدالتیهای مشهود در عالم را در الهیات مسیحی “تئودسی” میگویند. کلام ادیان ابراهیمی پاسخهای جالبی به این مسأله داده است که صورت ساده یکی از آنها را در کتاب خواندنی “عدل الهی” اثر مرحوم مرتضی مطهری میتوان سراغ کرد. ریاضی دان و متألّه مسیحی لایب نیتس در بحث مفصلی ادعا میکند که خطا بر قلم صنع نرفته است واگر نارسائی در عالم میبینیم اشکال از قامت ناساز بی اندام ماده است و نه تشریف زیبای خلقت خداوند. بعبارت دیگر ِاشکال از آفرینش نیست بلکه این نقص ذاتی ماده است که قابلیت پذیرش خیرمحض الهی را ندارد. پس شرور عدمی اند یعنی خدا فقط خیر و نیکی آفریده و جنس همه بدیها از نیستی است، همانطور که ظلمت نبود نور و مرگ نبود زندگی است. بعدها ولتر در نمایشنامه “کاندید” این حرفها را در دهان فیلسوف مضحکی بنام پنگلوس گذاشت که همه بدبختیهای خود و اطرافیانش را با تکرار این فرمول خشک که شرور وجود واقعی ندارند انکار میکرد. آئینهای شرقی (هندو، بودائی) از طریق نظریه تناسخ توزیع نا برابر نیکبختی در عالم را توضیح میدهند. در این تئودسی محرومیتها و یا بهره مندیها ی ظاهراً بی حساب و کتاب دنیا بوسیله مفهوم “کارما” (یعنی نتایج تعلق به دنیا که در زندگیهای قبلی اندوخته شده) توجیه میشود.

ولی یکی از کاملترین پاسخها به مشکل شرور در عالم را باید در تئودسی ثنویت زرتشتی سراغ کنیم که در آئین مانوی به اوج تناسب و تناسق مفهومی خود رسید. در دهه های اخیر کشف نوشتار های باستانی و کتب مقدس مانویت بزبانهای قبطی و چینی انقلابی در این زمینه تحقیقی بوجود آورده و بسیاری از پرده های ابهام را از باورهای این دین که بیش از هزار سال در اقصی نقاط عالم (از ترکستان ایغور و چین تا آفریقای شمالی و اروپای مرکزی) رایج بود برداشته است. در اینکه آئین مانوی تأثیر بسیاری در ادیان و تمدنهای جهانی داشته است تردیدی نیست. برخی اعتقادات مانوی منجمله باور به پلیدی ذاتی انسانها بصورت اصل گناه اولیه از طریق آرای سنت آگوستین (که قبل از گرویدن به مسیحیت مانوی بود) وارد اصول مسیحیت شد. این سنت آگوستین، اسقف عنابه (در مرز الجزایرو تونس امروز) بود که برای نخستین بار در الهیات مسیحی عمل جنسی را با گناه آدم پیوند زد. از این گذشته سه نهضت مسیحی ملهم از مانویت بنامهای “پالوسین،” در قرن هشتم در ارمنستان، “باگومیل” در قرن دهم در بلغارستان و”کاثار” در قرن دوازدهم در فرانسه، جهان مسیحیت را تهدید نمودند. امپراطوریهای مسیحی در قسطنطنیه و رم تنها از راه اختناق و قتل عام موفق به سرکوب این نهضتهای شبه مانوی گردیدند. برای نابودی فرقه کاثار در فرانسه، پاپ اینوسنت سوم جنگ صلیبی مستقلی براه انداخت که در خشونت دست کمی از جنگهای صلیبی علیه مسلمانان که در شرق در جریان بود نداشت. و برای مبارزه با بقایای این فرقه بود که نهاد تفتیش عقاید در جهان مسیحی تأسیس شد. هر چند قدرتهای آنروز جهان در سرکوب این نهضتهای مانوی و شبه مانوی موفق بودند تا امروز آثار این نگرش در فرهنگ و زبانهای جهان باقی است. در زبان انگلیسی هنوز هم اصطلاح “مانویت” بمعنی مطلق گرائی و سیاه و سپید دیدن جهان است.

رمز توفیق آئینهای نافی جهان مانند مانویت را باید در قدرت تئودسی آنها سراغ کنیم. به شرطی که اساطیر بنیادین مانویت را بپذیریم این آئین پاسخ درخوری به مسأله شرور در عالم میدهد. مانی بروایت خود در کتاب شاپورگان در زمان اردوان پنجم، آخرین شاه سلسله اشکانیان در بین النهرین بدنیا آمد. پدرش پاتیک از اشراف همدان بود که ظاهراً از یکی از ادیان محلی بابل به فرقه الخاصی آئین مغتسله (باپتیست) که ملغمه ای از اعتقادات فرق یهودی و مسیحی بود گروید. مانی در بیست و پنج سالگی با ادغام عناصری از ادیان یهودی، مسیحی، تفسیر زروانی آئین زرتشت و بودائی دینی نو بنا نهاد و خود را خاتم پیامبران نامید و با مسافرتهای تبلیغی طولانی به تأسیس شعبی از آئین خود در گوشه و کنار امپراطوری ایران پرداخت. شاپور اول، در مدت ده سال سلطنتش مانی را در گسترش آئینش آزاد گذاشت و ظاهراً هرمزد اول، جانشین شاپور نیز میخواست این سیاست را ادامه دهد ولی مرگ مهلتش نداد. در شاهنشاهی بهرام اول موبد موبدان “کاردر” کار را بر مانی سخت گرفت و سرانجام این تضییقات به اعدام سبعانه مانی در سن شصت و نه سالگی انجامید.

تئودسی مانی بر این اسطوره استوار بود که بعد ازاولین کارزار بین اهورامزدا و اهریمن نیروهای اهریمن پیروز شدند و فرزندان اورمزد را بلعیدند و در نتیجه نور و ظلمت، نیکی و بدی در جهان بهم آمیختند. برای جبران این فاجعه اهورامزدا جهان طبیعت را آفرید تا نور را از ظلمت بپالاید. کیهان شناسی مانوی میگوید که در چهارده روز اول هر برج نور از جهان به ماه جلب میشود و به اینروست که هلال ماه به قرص کامل تبدیل میشود. در چهارده روز دوم ، ماه، نور خود را خورشید میفرستد تا به اصل خود یعنی نور و خیر مطلق بازگردد و از اینروست که قرص ماه دوباره به هلال بدل میشود. برای مبارزه با این نظام اهورائی اهریمن به ترفندهائی متشبث شد که یکی از آنها آفرینش آدم و حوا بود. به عقیده مانی اهریمن انسانها خلق کرد تا مانند حبابهائی نور را در خود محبوس کنند و سپس با حیله شیطانی غریزه جنسی موجب تکثیر این حبابهای شیطانی شد. از اینروست که مانی عمل جنسی را بر رهبان خود ممنوع کرد و حتی آنها را ازهرگونه لذت ناشی از لمس (مثلاً استحمام) و نیز همه تعلقات به جهان اهریمنی (مثلاً مالکیت یا اقامت در یک مکان و حتی کاشتن درختان) منع کرد.

بعضی پرسیده اند که چگونه آئینی چنین انسان ستیز و جهان گریز با شرعیاتی چنان صعب توانست علیرغم سرکوب ابر قدرتهای زمان در جهان منتشر شود و بیش از هزار سال داوم یابد. برخی به پیروی فردریک نیچه گفته اند آئینهای جهانگریز قیام مستضعفین در حیطه اخلاق اند. به این معنی که دل آزردگان و محرومان از نعمات جهانی، دینی میآفرینند که به دنیا پشت پا میزند. در این نقل بی بی این ادیان از بی چادری خانه نشین است: چون ندارند بخورند روزه میگیرند و چون استطاعت ازدواج ندارند دنیا را سه طلاقه میکنند. پس دهقانان گرسنه و خسته اروپای قرون وسطی به فرقه تارک دنیای “کاثار” گرویدند تا توجیهی برای محرومیتهای خود بیابند. اما این حرف مانند سایر توجیهات مادیگرایانه فقط جنبه ای دلبخواه و انتخابی از پدیده مذهب را میکاود. ممکن است که مذاهب دنیا گریز در تفاسیر نسلهای بعدی توجیه گر محرومیتها باشند ولی بنیانگذاران، رهبران و نخبگان ادیانی مانند مانویت، جاین و بودائیت از طبقات محروم نبودند. مانی، مهاویرا و سامکیامونی نه در زاویه اجبار بلکه در پهندشت اختیار زادگاههای مرفه طبقاتی خود را رها کردند وآگاهانه “لذتِ ترکِ لذت” را به لذت نفس ترجیح دادند و ترک دنیا نمودند و طریق ریاضت پیش گرفتند. نوعِ رهبان و نخبگان این مذاهب نیز از طبقات نسبتاً مرفه بودند. پس تعلیل نیچه از آئینهای تارِکِ دنیا کافی نیست. اما اگر بپذیریم که یکی از کار ویژه های ادیان بر پا کردن ساختواره های معنی دار از کیهانی است که بنظر سرد و خشن میرسد، باید جذابیت تئودسی ادیان جهان گریزی چون مانویت را برای معنی بخشی به پدیده رنج (منجمله رنج ناشی از نابرابریهای طبقاتی) برسمیت بشناسیم.

Ahmad Sadri is Professor of Sociology and Anthropology as well as Gorter Chair of Islamic World Studies at Lake Forest College, Chicago. First published in Etemade Melli newspaper in Iran.

Meet Iranian Singles

Iranian Singles

Recipient Of The Serena Shim Award

Serena Shim Award
Meet your Persian Love Today!
Meet your Persian Love Today!