اگر این قبای فاخر “بودن” را
به جز حرمت انسان، هیچ بهائی نیست
برهنه باید مرد
برهنه باید زیست…
و اگر تعبیر معنای سرنوشت را
بر آسفالت خیابان باید نوشت
این مرثیه را تنها، باران تواند گریست…
آری، برهنه باید مرد
برهنه باید زیست…
و اگر برگریزان بهارانه درخت را
سبب، وحشت این خیره سریست
چه باکم از عریانی، چه باکم از شرم؟
آری،برهنه باید مرد
برهنه باید زیست….
۲۵ خرداد ۱۳۸۸