هموطنان مبارز، این شعر را بخوانید و ارسال کنید – فرزند وطن
آ
آن کنیم
خانه را بایست آبادان کنیم
فکر آزادی بجای نان کنیم
نان طلب باشیم یا آزاد مرد
مدتی این را فدای آن کنیم
گردهانها را به آتش بسته اند
کینه را در چشم ها عریان کنیم
واق واق این سگان را بیم نیست
تکیه را بایست بر یزدان کنیم
یک زما کار و سه از ما اعتصاب
چار با هم لقمه ای بر جان کنیم
هموطن کم خوردن و کم خواستن
ما اگر کردیم، کارستان کنیم
برق منزل قطع و تاریکی فزون
شهر را شبها چو گورستان کنیم
دیش ها از بام بر زیر افکنیم
هدیه بر بی شرم آرادان کنیم
پارچه بر جعبه یِ جادو کشیم
پشت بر سیمای ملایان کنیم
نی سوار واحد و مترو شویم
ترک ماشین راندن و فرمان کنیم
ره پیاده در خیابانها رویم
دیو را از کار خود حیران کنیم
پول اگر داریم اندر بانکها
برکشیم و خالی از تومان کنیم
مدرسه تعطیل و دانشگاه را
خانه یِ اشباح و بی جانان کنیم
کار تولید اَر بخوابانیم ما
آب اندر لانه یِ موران کنیم
کم خوریم و کم خَریم و کم بَریم
ورشکست این دولت گُرگان کنیم
گر کنیم اینها بدان ای هموطن
این ستم را زود ما ویران کنیم
کار ما روبیدن خاشاکهاست
خانه را پاکیزه از نادان کنیم
بهر آزادی اگر لازم شود
خون نثار مُلک خود ایران کنیم