در میزگرد رادیویی بی بی سی فارسی، علی شکوری راد که عضو “شورای مرکزی جبهه مشارکت “، یکی از نمایندگان اسبق “اصلاح طلب ” در “مجلس شورای اسلامی ” جمهوری پر برکت تجاوزگران جنسی (جپ تج) و از هواداران به اصطلاح متداول خودشان، دانه درشت ” جنبش سبز ” است گفت:
” مردم میگن ایران شده فلسطین، یعنی ظلمی که در فلسطین به ملت فلسطین داره انجام میشه جزو فرهنگ ما است و دفاع از ملت فلسطین این جزء منافع ملی ما است در حقیقت به لحاظ حیثیتی و به لحاظ سیاسی “.
چه بهتر از این که یکی از سیاستمداران جپ تج نه تنها چنان با فرهنگ و منافع ملی ایران عجین و از اجزاء آنها باخبر که آنها را با شیوایی و بلاغت تحسین برانگیز تعبیر، تحلیل و حلاجی میکند.
وارد صحت و سقم فرمایشات علی آقا هم نباید شد که مصداق مو از خرس کندن غنیمت است میباشد و ترس از این که اگر صحت آن بخش از فرمایش بلیغ ایشان در مورد گره زدن منافع ملی/حیثیتی/سیاسی ایران به “ظلمی که به ملت فلسطین داره انجام میشه ” مورد تردید قرار داده شود، امکان آن میرود که زیر اشاره به نام ایران بدون پسوند رایج بزنند و شاید هم دوباره بحث ملال آور توحش ایرانیان ماقبل هزار و چهارصد سال را پیش بکشند که سالهاست به جایی نرسیده که نرسیده.
ولی چه میشود کرد با بخت بد و دشمن پرستی منافع ملی/حیثیتی/سیاسی. درست چند روزی پیش از این بیانات بهجت اثر جناب دانه درشت ” جنبش سبز ” یکی از دانه درشتهای فلسطینی که از قضا بسی بیش از فلسطینیان ساکن کرانۀ باختری از اجزاء حیاتی منافع ملی/حیثیتی/سیاسی ایران و دار و دستۀ مسلط بر باریکۀ غزه که جزء تیول ایشان است و خصوصاً شخص شخیص خودشان مورد لطف و عنایت بی حد و حصر جپ تج واقع شده و میشوند در مورد منافع ملی/حیثیتی/سیاسی ایران حاتم بخشی و بی حیثیتی سیاسی جانانه ای کرده است. خالد مشعل رئیس دفتر سیاسی جنبش مقاومت اسلامی فلسطین (حماس ) در سخنرانی خود در دمشق گفته:
“امیدوارم همه کشورهاى اسلامى از شمال آفریقا؛ مصر؛ عربستان ؛ سوریه ؛ خلیج عربى ؛ ایران ؛ اندونزى تا مالزى در یک صف در برابر دشمن بایستند.”
در سنگین گوشی سلطان علی و ایازش در نشنیدن آمال ملی شکی باقی نمانده، ولی آیا علی آقا شکوری راد و دیگر دانه درشتهای ” جنبش سبز ” هم وقتی پای ایندست منافع میرسد معالجات بی اثر بوده و هنوز دچار همان درد مزمن سنگین گوشی هستند و ناقض فرمایشات فرهنگی/ملی خود مانند نه غزه نه لبنان و الی آخر را که مرتباٌ و با صدای بلند در راهپیمایی ها و اکثر تجمعات اعتراضی بیان شده و میشوند را نمیشنوند؟
اگر چنین است پس تفاوت ماهوی حضرات در چه میباشد و اینهمه کشته و شل و پل و شکنجه و تجاوز جنسی شده برای چه بود؟