گریز از ازادی

 اریک فروم در کتاب «گريز از آزادی» چهارساز و کار يا مکانيزم گريز اساسی را مشخص نمود: خودکامگی يا اقتدار طلبی , ويرانگری, پيروی و آزادی مثبت بر خلاف گرايش های روان رنجور, ساز و کارهای گريز فروم هم در سطح فردی و هم جمعی, نيروهای محرک در افراد بهنجار هستند. اين مکانيزمها از نظر فروم عبارتند از :

1 خودکامگی يا اقتدار طلبی
 فروم خود کامگی را به اين صورت تعريف کرد: گرايش فرد به دست کشيدن از استقلال خودش و يکی شدن با کسی يا چيزی بيرون از خود, به منظور کسب توانمندی که فرد فاقد آن است . اين نياز به يکی شدن با همسری قدرتمند می تواند شکل مازوخيسم يا ساديسم بگيرد. مازوخيسم از احساس های ناتوانی , ضعف و حقارت ناشی ميشود و هدف آن وصل کردن خود به شخص يا سازمانی قوی تر است. تلاش های مازوخيستی اغلب به صورت عشق يا وفاداری تغيير شکل می يابند , اما اين تلاش ها برخلاف عشق و وفاداری واقعی هرگز نمی توانند به استقلال و اصالت کمک کنند.

 ساديسم در مقايسه با مازوخيسم روان رنجورتر و از لحاظ اجتماعی زيانبارتر است. هدف ساديسم نيز مانند مازوخيسم کاهش دادن اضطراب بنيادی از طريق متحد شدن با فرد يا افراد ديگر است . فروم سه نوع گرايش ساديستی را مشخص کرد که همگی کم و بيش با هم دسته بندی ميشوند.

گرايش اول, نياز به وابسته کردن ديگران به خود و اعمال قدرت برکسانی است که ضعيف  هستند.
گرايش دوم, وسواس استثمار کردن ديگران , سو استفاده کردن از آنها و استفاده کردن از آنها برای نفع يا لذت شخصی است.
سومين گرايش ساديستی , ميل به ديدن رنج و عذاب جسمانی يا روانی ديگران است. هرچند اين رنج ممکن است شامل درد جسمی واقعی باشد, غالبا شامل رنج بردنهای عاطفی , از قبيل کوچک کردن يا خجالت دادن است.

٢- ويرانسازی يا ويرانگری
اين مکانيسم هم مانند خودکامگی ريشه در احساس های ناتوانی , تنهايی و انزوا دارد . با اين حال, ويرانگری برخلاف ساديسم و ماروخيسم به رابطه مستمر با فرد ديگر وابسته نيست , بلکه هدف آن از ميان برداشتن ديگران است. افراد و ملتها هر دو ميتوانند از ويرانگری به عنوان ساز و کار گريز استفاده کند. فرد يا ملت, با نابود کردن افراد و اشيا تلاش میکند احساس های قدرت از دست رفته را باز گرداند. قاتلان زنجيره ای اغلب آدمهای تنهايی هستند که متحد شدن با فرد ديگری را ميجويند . با اين حال, تماس آنها با قربانيان شان معمولا کوتاه است و به نابودی انسانی ختم ميشود که شايد صميميت و وحدت را تامين ميکرد. بديهی است که ويرانگری خودشکن است, زيرا فرد با نابود کردن, ديگر نميتواند متحد شود. با اين حال افراد ويرانگر مجذوب نوعی انزوای بيمارگون ميشوند که فقط در صورتی که بتواند دنيای بيرونی را از ميان ببرند به دست می آيد.
 
٣- پيروی
فروم معتقد بود رايج ترين وسيله گريز در جامعه, پيروی است. افرادی که  پيروی ميکنند ميکوشند با دست کشيدن از فرديت و تبديل شدن به هرچيزی که ديگران از انها ميخواهند , از احساس تنهايی و انزوا بگريزند. بنابراين , انها تبدیل به آدمهای ماشينی ميشوند, و به صورت قابل پيش بينی و ماشينی به هوسهای ديگران واکنش نشان میدهند . آنها به ندرت نظر خودشان را بيان ميکنند , به معيارهای قابل پيش بينی رفتاری می چشند, و اغلب بی حرکت و ماشينی بنظر ميرسند . افراد در دنيای مدرن , از بسيار تعهدات بيرونی فارغ هستند و آزاداند تا طبق ميل خودشان عمل کنند, اما در عين حال , نميدانند چه ميخواهند، چه فکر يا احساسی دارند. آنها مانند روبات از صاحبان قدرت گمنامی پيروی نموده و خودی را انتخاب ميکنند که اصيل نيست. آنها هر چه بيشتر پيروی  کنند. احساس عجز و ناتوانی بيشتر ميکنند, و هر چه بيشتر احساس ناتوانی کنند, بيشتر بايد پيروی کنند. افراد ميتوانند اين چرخه پيروی و ناتوانی رافقط با دستيابی به خود پيروی يا آزادی مثبت قطع کنند. فروم در کتاب گريز از آزادی نام اين مکانيسم را همرنگی ماشينی مينهد.

٤ – آزادی مثبت
پيدايی آزادی سياسی و اقتصادی لزوما به انزوا و ناتوانی منجر نميشود. انسان ميتواند آزاد باشد و در عين حال تنها نباشد, نکته سنج باشد و با اين حال آکنده از ترديدها نباشد. مستقل باشد و با اين حال بخشی از نوع بشر باشد و افراد ميتوانند اين نوع آ زادی را که آزادی مثبت ناميده ميشود, با استعدادهای عقلانی و هيجانی خود انگيخته شدن بدست آورند. فعاليت خود انگيخته را میتوان در کودکان و در هنر مندانی يافت که به پيروی کردن از آنچه ديگران از آنها توقع دارند , گرايش ندارند. آنها طبق ماهيت بنيادی شان و نه مطابق با قواعد عرفی عمل ميکنند. آزادی مثبت بيانگر حل و فصل موفقيت آميز تنگناهای انسان در بخشی از دنيای طبيعی بودن و با اين حال, جدا بودن از آن است . افراد از طريق آزادی مثبت و فعاليت خود انگيخته , بر وحشت تنهايی غلبه ميکنند, به وحدت خود با دنيا دست می يابند , و فرديت خويش را حفظ ميکند. فروم معتقد است عشق و کار دو عنصر آزادی مثبت هستند . انسانها از طريق عشق و کار, بدون فدا کردن يکپارچگی خودشان با يکديگر و با دنيا متحد می شوند. انها همتای خودشان را به عنوان افراد مستقل تاييد ميکنند و به تحقق کامل استعدادهايشان ميرسند.

ترجمه از دکتر عزت الله فولادوند

Meet Iranian Singles

Iranian Singles

Recipient Of The Serena Shim Award

Serena Shim Award
Meet your Persian Love Today!
Meet your Persian Love Today!