ژاژخایی

“اَدَم مادَی”:

سپاهی مرد اِکباتانه می گویم:

ژاژ می خاید زبان داریوش از من.

 

داستان از کرده می راند، نه از رؤیای پیش از صبح:

“اَدَم کَرتَم” چنان دادی که نوشروان بیاموزد ز من درس جهانداری.

 

دیده ها وامی کَند از جای؛

گوشها را می بُرَد از بن؛

بر چلیپا می نشانَد مرده کاه-آگند؛

خون ز تن می بارد از مردان در زنجیر.

 

نکته می آموزد او از مرده ریگ پرغرور خویش.

سخن از تخمۀ شاهیّ خود می رانَد و “وشنای” هرمزدی

که نیرو می دهد او را برای فعل قصابی.

 

تمام ماجرا از خطۀ ماد است.

از بغستان تا به اکباتان و ری، جانا، نه هرگز راه طولانی ست.

بی سبب نه بیستون فریاد فرهاد است.

آتش آجین گشتن یک جان شیرین، جان من، آنجاست. 

 

کجا شد فرّۀ آن باژگیرانی

که ازخوارزم و سُغد و بابِل و مُدرای و از لیدی

خوراک و جامه و پاداش می خوردند؟

چکاچک زخمۀ شمشیرها چون شد؟

هنوز هم باژ می جوید به تیغ و تیر و بازوی سپه گُشتاسپ؟

کجا شد آن که می راندی به بلخ و پَرثَوَ فرمان؟

 

چو گوش بیستون لبریز فریاد است

تمام داستان از خطۀ ماد است.

همان جا میوۀ پیکار با آشوریان، باری، به دست آمد.

هم آن جا نقطۀ آغاز ایران است.

نوای ژاژخایی زین سبب برخاست.

ازیرا ماد پا بر جاست.

 

مُدرای : مصر

پرثو : پارث؛ پارت

ادم : منم

ادم کرتم : من کردم

وشنا : کمک؛ امداد

هُرمزد : اُهرمزد؛ اهورامزدا

گُشتاسپ، ویشتاسپ : پدر داریوش نخست هخامنشی و از فرماندهان سپاه او

به عبارتی، گُشتاسپ پشتیبان زرتشت و آیین وی در بلخ بوده است.

چلیپا : صلیب

 

نوزدهم دیماه 1388

اتاوا

Meet Iranian Singles

Iranian Singles

Recipient Of The Serena Shim Award

Serena Shim Award
Meet your Persian Love Today!
Meet your Persian Love Today!