روشنفکری و احیاگری دینی

ارادتی چندین ساله به آرش نراقی دارم و متانتش را مپسندم. اولین بار، حدودا هشت سال پیش او را حضوری ملاقات کردم. برنامه بزرگداشت دکتر شریعتی‌ در لوس انجلس بود. سخنوران همه از روشنفکری دینی و سهم دکتر شریعتی‌ در آن صحبت میکردند. از حرکتی که در نهایت دکتر سروش با قبض و بست تئوریکش آن را به غایت رساند. در این میان جوان‌ترین سخنران، دکتر نراقی شاگرد پیشین دکتر سروش و از نویسندگان کیان بود. در جمعی‌ که همه فقط از شریعتی‌ و روشنفکری دینی صحبت میکردند؛ او با متانت همیشگی‌اش شریعتی‌ را ستود و در عین حال فرایند روشنفکری دینی را با سروش تمام شده دانست.

روشنفکری دینی که به راستی‌ از زمان انقلاب مشروطه شروع شده بود، میکوشید اسلام را در چهار چوب دنیای مدرن تعریف کند. بازرگان و سحابی میکوشیدند آن را با علم و مدرنیته قرن بیستم هم سؤ نشان دهند، شریعتی‌ آن را با نهضت چپ و انقلابی قرن بیستم همسو کرد و سروش به آن قالب پذیرفته شده فلسفی‌ مدرن داد. کار این بزرگان همه ستودنی و قابل ستایش است. آنها برای نسل قدیم، دریچه‌ای به دنیای مدرن باز کردند بی‌ آنکه اساس اعتقادات و بستر فکری آنان را متلاطم کنند. ولی‌ به راستی‌ کار روشنفکران دینی تمام شده است و اینک احیا گران دینی هستند که میبایست مشعل به دست گیرند. اگر روشنفکر دینی میکوشید اسلام را آن چنان که هست در قالب زندگی مدرن تعریف و آن را همخوان کند، احیا گر دینی تیغ نقد را بر میدارد و اسلام را از درون میاراید، آن چنان که با مدرنیته همسو شود. احیا گران دینی معنویت را خارج از چهار چوب دین می‌بینند و میکوشند دین را آن چنان پالایش کنند که با معنویت و عقلانیت انسانی‌ همخوان باشد. کاری که شجاعت و از جان گذشتن طلب می‌کند ، ولی‌ نسل جوان ایران به راستی‌ ظرفیت این تغییر و تحول را دارد.

Meet Iranian Singles

Iranian Singles

Recipient Of The Serena Shim Award

Serena Shim Award
Meet your Persian Love Today!
Meet your Persian Love Today!