با شعبد ه ی سلا له ی مکا را ن
از شادی و از نشا ط ما کم کردند
از ساقی و باده ، ای بسا در تشویش
از رطل_ می_ بساط ما کم کردند
از می زده خیام ، هراسان و پر یش
از میکد ه ، ارتبا ط ما کم کردند
بر طول چراغ سرخ ما ا فزود ند
از سبزی و احتیا ط ما کم کردند
ازما ل ومنا ل ما ربود ند و دریغ
از درهم و از منا ط ما کم کردند
گر عا زم_ دیدار_ دلارام شد یم
از قدرت_ هر ربا ط ما کم کردند
تا خطه ی _ عشق را سراغی کردیم
آزادگی _ محاط ما کم کردند
تا راه د یا ر عا شقا ن پیمود یم
از عرض_ پل صرا ط ما کم کردند
گردسته ی گل هد یه ببرد یم به یا ر
آ ن عطر_ گل_ حیا ط ما کم کردند
تا عشق به د لد ا ر نمود یم ا برا ز
از نمره ی ا نضبا ط ما کم کردند
منوچهر سعادت نوری
بر گرفته از مجموعه سرودههای زنجیرها
xxx