تا از آشیانه سویت پر بگیرم از بندم رها ساز تا از غم نمیرم این آواز غمهاست بر روی لب من یا آوازی تنهاست
هنگام شب من به تمنای سخن تو سوی تو میآیم به رهت باز این چه سخن باشد که شکوفد در دل هر آواز