آقای گنجی هم در مقاله اخیر خود در سایت روز ،مانند خانم مسیح علینژاد خط و نشان کشیده و مردم را زیر سوال گرفته که:
[کجاست آن مدعیاتی که اگر موسوی و کروبی بازداشت شوند،خون به پا خواهیم کرد؟]
:ایشان در مقدمه میفرمایند که
پس از کش و قوسی بیست ماهه، بالاخره میر حسین موسوی و مهدی کروبی زندانی شدند. این زندان بدتر از زندانهای رسمی است. این همان بلایی است که در گذشته بر سر مراجع تقلیدی چون آیت الله شریعتمداری، آیت الله روحانی، آیت الله قمی و آیت الله منتظری آورده اند.یعنی، بدون آنکه دادگاه و محاکمه و حکم محکومیتی در کار باشد، آنان را سالها در بیت خود زندانی کردند. برخی از این مراجع، در همان حبس خانگی جان به جان آفرین بخشیدند. افزایش بیماریها و فشارهای داخلی باعث شد تا آیت الله منتظری در اواخر عمر از حبس خانگی رها شود.. اینک وقت آن نیست تا از همراهی هایی که با این اعمال ستمگرانه شد، سخن رود.هر کس از آن ستم گریها خبر داشت و سکوت کرد،او هم در این سرکوبها مشارکت داشته است، منتها “مشارکت اخلاقی”. آنان که “همراهی” کرده اند، مشارکت عملی داشته و “مسئولیت حقوقی” در قبل آن سرکوبها دارند.”مسئولیت اخلاقی” ناشی از سکوت،حداقل یک عذرخواهی می طلبد. من نیز به نوبه ی خود بابت سکوت در قبال حبس آیت الله شریعتمداری، آیت الله روحانی و آیت الله قمی پوزش می طلبم..
خوب انسان است و خطاکار و چه خوب که بالاخره آقای گنجیها هم نیمچه پوزشی طلبیده ! البته این دوستان مثل اینکه فقط آیتاللهها و اسلامیها و بطور خلاصه دور و وریهای خودشان را آدم حساب کرده و میکنند، چون از سکوت( و همکاریها) در سرکوب هزاران پیر و جوان دیگر در همان سالها اظهار ندامتی ندارند.
در ادامه مقاله ایشان فتوا میدهند که
همان گونه که انقلاب ایران بدون آیت الله خمینی در هیچ جا شناخته شدنی نیست، جنبش سبز هم بدون موسوی و کروبی شناختنی نیست
:که آری
موضوع یاداشت، “سکوت” و “مسئولیت اخلاقی” است.هر کس در برابر زندانی کردن زوجهای موسوی و کروبی “سکوت” کند،اخلاقاً در این زمینه “مسئول” است و در آن “مشارکت” خواهد داشت. باید به این عمل “اعتراض” کرد.
آقای گنجی عزیز این را که ۳۰ سال است به شما و دوستان شما- آزادیخواهان گفتند و میگویند و همین اصلاح طلبان و همفکرانشن از بالا تا پائین و حتی خود شما هم هیچ مسئولیتی در مورد“سکوت” و “مشارکت” و “مسئولیت اخلاقی” در آن سالهای طلائی به عهده نگرفتهاند! مگر آن سالها بیش از یک ولی فقیه، یک قوه مجریه، یک قوه مقننه و یک قوه قضیه داشت. مگر همین موسوی و کروبی در راس دو قوه نبودند پس سکوت و مسئولیت اخلاقی و “مشارکت و ندامت آنان چه شد؟ مگر امام ره ولی فقیه نبود؟ آیا در مورد اعدامها و سرکوبهای آن سالها و غمه کشیها و دانشجو و چپ و لیبرال و سکولار و زدن و کشتن و غیر اینها با همین استدلال امروز شما- ایشان `مسول` نبودند؟ و ``مشارکت ` حساب نمیشد؟ ….
البته اشتباه نکنید، آزادیخواهان نیز مانند شما خواستار آزادی خانم و آقای موسوی و کروبی هستند، همانطور که ۳۱ سال است که خواستار آزادی دهها هزار دربند این جمهوری اسلامی و امام ره در دوران طلای و غیر طلائی این نظام بودند و همیشه به اصلاح طلبان که تا چند سال پیش پستهای کلیدی این مملکت را داشته اند همین گوشزدهایی را میکردند که شما امروز – که شتر در خانه خودشان نشسته – میزنید. البته هیچ وقت برای اظهار ندامت دیر نیست، در مورد سکوت و همکاریها در سالهای طلائی و جنایت امام ره . ملت همه گوشند
آقای گنجی ندامت هم حرفی بیش نیست، عمل است که محک افکار است. بیانیه ها، منشور ها، و حتی دعوت به راهپیماییهای سبز و غیر سبز دوستان هنوز بوی و رنگ و متن انحصاری دارد. چه برسد به اینکه دوباره به همت مردم به حکومت هم برساند که آری…… دوباره مردم برای ما و آرمانهای طلائی ما قیام کردند و خون به پا کردند.
یاد جرج ارول و کتاب مزرعه حیواناتش بخیر. وقتی که خوکها بعد از همه بلاها که سر دیگر حیوانات آوردند، آخر دیدند که کفگیرتشان به ته دیگ خورده ، آخر کار `منشور`صادر کردند که: “همه حیوانات با هم برابرند، ولی بعضی بیشتر برابرند`
به امید آزادی همه زندانیان سیاسی در بند جمهوری اسلامی و آزادی همیشگی از نظام جمهوری اسلامی و فرهنگ آان ، به همّت مردم
www.iransecular.org