از پشت پنجره ها
پنجره ها ی گریزان
پنجره های باز نشدنی
پنجره های بسوی آفتاب فریب
پنجره های واقعیت خاک امروز
از پشت کاغذها
کاغذهای نخواندنی
کاغذهای خط خرده
کاغذهای سرگذشت نوشته ها
کاغذهای سفید و رها درکمین جوهر
از پشت دیوارها
دیوارهای وحشت آجرها
دیوارهای سایه ی بلند کودکی
دیوارهای ایستادن کنارشان وچشیدن سربها
دیوارهای آینه کاری خرافات و گچ بری های استبداد
از پشت گامها
گامهای امتداد نرفته
گامهای خستگی پیاده رو
گامهای نقشه های کشیده نشده
گامهای جاده های به جایی نرسیده عرفان
از پشت گورها
گورهای خالی زیر آفتاب امیدها
گورهای تاریک و تشنه زیستن و مردن
گورهای قهرمانان ناکام در رحم خاک
گورهای بدون سرزنش و فرو کش تابوت درخوابگاه
ازپشت تن
تن های گره بافته برای مستی خیس
تن های کش آمده روی لبه بوسیدن
تن های شرابی رنگ ودهان باز خالی بطری ها
تن های نیاز به پوست و گوشت تا خدا
از پشت عشق
عشق های آمده ، پشت کرده
عشق های خودخواهی خواستن
عشق های آهسته در سکوت بدن زن و مرد
عشق های همین و همین وهمین
افشین بابازاده