پای درس و مشق استادان شوم
همره بانگ غزلخوانان شوم
از کدامین کس بپرسم راه را؟
در کدامین رخ بجویم ماه را؟
از کجا جویم نشان مشق و درس؟
در چه کس یابم چنین فریادرس؟
تشنگی را در کجا باید نشاند؟
رخت حسرت تا کجا باید کشاند؟
بوی شور و شادمانی از که جست؟
همچو لاله از کدامین کوه رُست؟
راه آن وادی بی پایان کجاست؟
کوکب رخشنده ای کو رهنماست
در کدامین دفتر این بخش بود؟
کز زبانش بشنوم چندان سرود
تا که از فحوا آن ویران شوم
در تکاپو گوی سرگردان شوم
اندکی احوال ایشان باز گو
وانمایم رسم و راه جستجو
او سخن دربارۀ حلاج گفت
اندکی گرد از رخی بنهفته رُفت
پرسشی افکند او با زیرکی
پرسش پیری به ذهن کودکی
او مرا پرسید کای احوال جو
نکته ای دیگر ز خود با من بگو
تا کجا این راه پیچان رفته ای؟
تا چه شبهایی ز غم ناخفته ای؟
تا کجا این اسب رهرو رانده ای؟
دفتر “حلاج” آیا خوانده ای؟
دوازدهم آبانماه 1388
اتاوا