در واقع پس از انتشار خبر وقایع غم انگیزی که در کهریزک اتفاق افتاد میتوان نتیجه گرفت که تمام آن شایعاتی که در مورد بده بستانی که در حجرهها و حوزههای مراجع تقلید بر قرار بوده حقیقت تام داشته و ضرب المثل معروف” ملا به من پند میداد، خودش میرفت …اون میداد” اصلا بی ربط نبوده است. من اصلا نمیدانم ولی انهأئیکه در این کارها سر آمد دیگرانند و به قول هموطنان قزوینی”استخوان کان ترکانده اند” میگو یند حتی آنرا مراحلیست و درجات مختلف طلبگی تا حجت الاسلامی و ثقته الاسلامی و حتی بالاتر شرط و شروطی دارد و به این آسانیها نیست و بارها شده طلبه مناسبی! برای مطالعات! مختلفه بین حوزههای درسی مراجع مختلف “تلمذ” کند. خلاصه میکنم تمام این سالها ما مقلد جمعی به قول خودشان “اهل مبادله” بوده ایم! عجب؟ قبول باشد
حالا فهمیدن خیلی چیزها روشن و آسان شد، مثلا چگونه میشود یک روحانی به راحتی فتوا بدهد که تجاوز به بازداشت شدگان دختر و پسر منع شرعی ندارد و یا مثلا اون همه سوال و جواب در توضیح المسأئلات آقایان آیت عظام در مورد حدود تدخیل،چگونگی ارث و به زبان خودشان بگویم کلیه حقوق تدخیلاُ علیهای کره خری که به وطی رفته است و به دلیل صغیر بودن، مدعی العموم نمیتواند در محاکم شرعی و شیعی بر علیه او اقامه دعوی کند. یا سوالاتی که باز جویان از جوان با شهامتی که به کروبی گفت بر او و دیگران در زندان چه رفت از حدود دخول و آیا اینکه ارضأیی حادث گشته بود یا خیر پرسیده بودند. شرط صد دلار که آن باز جویان سابقه حوزوی و یا به قولی لوزوی داشته اند.
بر گردیم به انسان ها، و یا علل اصلی زن ستیزی این جماعت حال برایم روشن شد، همان طور که بر غنائم مملکت نشسته و به تنها یی مشغول لفت و لیس هستند، در امور جنسی نیز به زنان به عنوان رقیب مینگرند و گرفتاری آنان با بقول خود نسوان این است که شریک نمیخواهند و از این روست که انواع تضییقات را بر آنها روا میدارند، و در اخر دلیل رنگ رخسار سوال برانگیز مصباح یزدی که میتوان گفت خبر میدهد از …. باز شرط صد دلار که درست حدس زدید.