حرف من اینجا اینه که من از شازده کارهای قشنگی هم خوندم. سطح فکر پاییینی نداره، ولی خوب هر شخصی یک تمایلاتی داره و آنها رو به یک نوعی بیان میکنه.
من اصلا مخالفتی با اینکه ایشون حرفهای رکیک در نوشته هاش استفاده کنه، ندارم. یک سری اشخاصی هم اینجا هستند که یک سری نیازهای دارند و از طریق خوندن اون مطالب، نیازهاشون شاید به نوعی ارضاع بشه. کی بخیله؟ مسلما اون مطالب مورد توجه و علاقه من نیست (شاید شما هم همینطور)
ولی تا زمانی که افرادی هستند که از خوندن اونها لذت میبرند و دست میزنند و شور و شعف نشون میدند، ما هم به آزادی همه احترام میذاریم و فکر میکنیم و امیدواریم که روزی در آینده، دوران ابتذال و ابتذال پرستی هم تمام بشه. تا جایی که بی احترامی و هتک حرمت به کسی (به خصوص به اعضای این سایت و یا عقاید شخصی اونها) نشه، از نظر من نوشتههای ایشون هیچ اشکالی به وجود نمیاره.اینها فقط یک گروه کوچکی از همون نسل ما (یعنی قدیمی ها) رو جلب میکنه، که با مرور زمان از بین خواهد رفت، چونک جوانهای ما دیگه این مطالب واسشون تازگی نداره و به نظرشون بی معنی میاد. فقط همون نسل بد بخت سرخورده و عقب مونده ماست که در اثر سخت گیریهای زیاد و کمبود آزادی در مسائل جنسی، اینجور برای این کلمات غش میکنه و ریسه میره.
در خاتمه، گفتاری رو که به گاندی نسبت داده شده اینجا مینویسم. امیدوارم که برای همه جالب توجه باشه و ذهن همگی ما رو در مورد احترام به نفس وعقیده دیگری، روشن تر کنه. جامعه ایرانی هنوز در این مورد راه خیلی درازی در پیش داره که امیدوارم با صحت و سلامت به پیش ببره.
ماهاتما گاندي اسطوره ي هند مي گويد :
یادمان باشد که ،
من میتوانم خوب، بد، خائن، وفادار، فرشتهخو یا شیطان صفت باشم ،
من می توانم تو را دوست داشته یا ازتو متنفر باشم،
من میتوانم سکوت کنم، نادان و یا دانا باشم،
چرا که من یک انسانم، و اینها صفات انسانى است.
و تو هم به یاد داشته باش:من نباید چیزى باشم که تو میخواهى ، من را خودم از خودم ساختهام،
تو هم به یاد داشته باش
منى که من از خود ساختهام، آمال من است،
تویى که تو از من می سازى آرزوهایت و یا کمبودهایت هستند.
لیاقت انسانها کیفیت زندگى را تعیین میکند نه آرزوهایشان
و من متعهد نیستم که چیزى باشم که تو میخواهى
و تو هم میتوانى انتخاب کنى که من را میخواهى یا نه
ولى نمیتوانى انتخاب کنى که از من چه میخواهى.
میتوانى دوستم داشته باشى همین گونه که هستم، و من هم.
میتوانى از من متنفر باشى بىهیچ دلیلى و من هم ،
چرا که ما هر دو انسانیم.
این جهان مملو از انسانهاست ،
پس این جهان میتواند هر لحظه مالک احساسى جدید باشد.
تو نمیتوانى برایم به قضاوت بنشینى و حکمی صادر کنی و من هم،
قضاوت و صدور حکم بر عهده نیروى ماورایى
خداوندگار است.
دوستانم مرا همین گونه پیدا می کنند و میستایند،
حسودان از من متنفرند ولى باز میستایند،
دشمنانم کمر به نابودیم بستهاند و همچنان میستایندم،
چرا که من اگر قابل ستایش نباشم نه دوستى خواهم داشت،
نه حسودى و نه دشمنى و نه حتی رقیبى،
من قابل ستایشم، و تو هم……