رهبر انقلاب با اشاره به اهمیت دهه پیشرفت فرمودند:اگر توقف کنیم به عقب پرت میشویم و اگر دچار غرور شویم به زمین خواهیم خورد. اگر ما مسئولان کشور دچار خود محوری، تکبر و خودشگفتی بشویم، تودهنی خواهیم خورد.در راه پیشرفت کشور 'توقف ممنوع' است.ما هنوز در دامنه قرار داریم و با قله فاصله داریم. روزی که ملت ایران به قله برسد، دشمنیها و خباثتها به پایان میرسد
>>>Person | About | Day |
---|---|---|
نسرین ستوده: زندانی روز | Dec 04 | |
Saeed Malekpour: Prisoner of the day | Lawyer says death sentence suspended | Dec 03 |
Majid Tavakoli: Prisoner of the day | Iterview with mother | Dec 02 |
احسان نراقی: جامعه شناس و نویسنده ۱۳۰۵-۱۳۹۱ | Dec 02 | |
Nasrin Sotoudeh: Prisoner of the day | 46 days on hunger strike | Dec 01 |
Nasrin Sotoudeh: Graffiti | In Barcelona | Nov 30 |
گوهر عشقی: مادر ستار بهشتی | Nov 30 | |
Abdollah Momeni: Prisoner of the day | Activist denied leave and family visits for 1.5 years | Nov 30 |
محمد کلالی: یکی از حمله کنندگان به سفارت ایران در برلین | Nov 29 | |
Habibollah Golparipour: Prisoner of the day | Kurdish Activist on Death Row | Nov 28 |
و ببخشید از این جسارت به همچنین
DemoSun Jun 03, 2012 02:28 PM PDT
ریر عنوان معظم قرار گرفتن یعنی خود شیفتگی. عکس مُرده در بالای سر قرار دادن یعنی مُرده الاکبر و نه الله اکبر. انقلاب ٣٤ سال پیش اتفاق افتاد و رهبر امروز هنوز رهبر انقلاب است! . در تمام گفتار غیر از یکبار «عزیز و رحیم» هیچ ذکری از نام خدا نیست. و پل صراط هم از اوهامات خدایگان است و از آن اصلأ ذکری در قرآن نیست. و مضحک این است که پُل یک لغت انگلیسی است و به معنای ستون است و پایه. صراط لغتی است عربی به معنای راه و جاده. پس پل صراط میشود ستون راه! حال اگر پل را به «راهگاه ارتباطی» آن در فارسی بپذیریم پل صراط میشود راهگاه ارتباطی راه! با عرض معذرت ٢ باره.
ببخش نازنین جان، دوباره مزاحم شدم
First AmendmentSun Jun 03, 2012 10:02 AM PDT
"خواهیم خورد" با "خواهید خورد" فرق داره....از ما میگذره، ولی بترسید از
حساب و کتاب روز قضا....چه توی لاهه باشه، چه سر پل صراط...
نزاکت همایونی
First AmendmentSun Jun 03, 2012 09:08 AM PDT
برخی از ما احیاناً این فرمایش ملوکانه را به یاد داریم:"ارتشیها غلط
میکنند فاسد باشند، پدرشان را در میاوریم"......داستان برمیگردد به زمان
دریادار عطائی و آن انگشتر کذایی.......