دیروز نشسته بودیم و مراسم افتتاحیه المپیک را نگاه می کردیم و هر دو دقیقه شکر خدا را بجای می آوردیم که المپیک در تهران برگذار نشد. فرض بگیریم که همۀ مردم دنیا آن قدر کودن بودند که قبول می کردند جمهوری اسلامی المپیک را برگذار کند. البته که مراسم افتتاحیه بسیار دگرگون می بود و به جای موسیقی و رقص و نمایش و آتش بازی و شادی برای مردم دنیا روضه خوانی می گذاشتیم تا دلشان بگیرد و بعد هم سینه زن ها و قمه زن ها را می آوردیم تا کلۀ خودشان را جلوی مردم دنیا خونین و مالین کنند و حال مردم دنیا بهم بخورد. اگر انگلیسیها بهداشت عمومی و بیمارستان کودکان و خیریه را به رخ دنیا می کشند ما هم شبیه سازی میکردیم و یک صحنۀ بیابان درست می کردیم و چند تا مریض را با لباس بیمارستان می انداختیم آنجا تا جان بکنند و همۀ دنیا مسحور انسانیت اسلامی شود. اگر انگلیسیها از نزدیک شدن مردم دنیا به یکدیگر صحبت می کنند، ما چند تا آخوند نفهم می آوردیم تا فحش یهودیها بدهند و بگویند همۀ فجایع دنیا از دویست میلیون سال پیش تا کنون زیر سر اسرائیل بوده و دایناسورها بی خودی از بین نرفتند، و البته که اسرائیل را هم راه نمی دادیم. برگزاری مسابقات هم که البته جای خود را داشت و در آن بلبشو و شلوغی و بی نظمی حاصل از بی مدیریتی، همۀ هم و غم مسئولین این می بود که ورزشکاران زن دنیا را بچپانند توی گونی و استخرهای بچگانه را برای مردها آزاد کنند. وسائل و تجهیزات و زمینهای بازی غیر استاندارد نیز که به مدد رشوه استاندارد می بودند بر این آبرو ریزی می افزود. خدا را شکر که المپیک توی لندن بود و آبرویمان نرفت. از لاف و گزاف البته کم نمی آوریم و می خواهیم به دنیا مدیریت یاد بدهیم و ادعایمان این است که در همۀ فنون از آنها جلو زده ایم و می زنیم و هنر نزد ما است وبس. این عقب افتادگی و حقارت و ادعاهای پوشالی آدمهای بی مایه مرا یاد شعر معروف ادیب الممالک فراهانی انداخت که در پائین نقل کرده ام و من هم چند بیتی به مناسبت اضاع امروز بر همان وزن سرودم که پس از آن آورده ام. امیدوارم که جناب ادیب الممالک این جسارت را ببخشد.
مارا چه که باغ لاله دارد / ما را چه که خسته ،ناله دارد
ما را چه که گربه، می کند تخم / ما را چه که گاو، می زند شخم
ما را چه که گوش خر دراز است / ما را چه که چشم گرگ باز است
ما را چه که حمله می کند ببر / ما را چه که، قطره بارد از ابر
ما را چه که شاخ گاو تیز است / ما را چه که تخم قحبه هیز است
ما را چه که میش، بره دارد/ ما را چه که اسب، کره دارد
ما را چه به جنگ روس و ژاپن / یا حملۀ بالن و دراگن
ما در غم خویش ناله داریم / کاندوه هزار ساله داریم
هستیم چو مرغ پر شکسته / از تیر قضا، نژند و خسته
نه جفت و نه آب و دانه داریم / نه لانه، نه آشیانه داریم
ما شکوه ز بخت خویش داریم / زاری به درون ریش داریم
ما پشۀ دام عنکبوتیم / باد برهوت بربروتیم
چون سگ به هوای استخوانیم / وز فضلۀ سگ مگس پرانیم
بی توشه علم و مایۀ فن / افتاده به گرد بام و برزن
بی خاصیت کمال و تقوی / از فضل و هنر کنیم دعوی
انواع هنر به خویش بندیم / بیهوده به ریش خویش خندیم
ادیب الممالک فراهانی
این هم چند بیت از مخلص:
ما را چه به ورزش و المپیک / ما را چه به این جماعت شیک
ما را چه که دو مدال دارد / ما را چه که جوجه بال دارد
ما را چه که زن حقوق دارد / ما را چه که دین دروغ دارد
ما را چه که پول می شود گم / ما را چه که جنده خانه شد قم
ما را چه به شور و شوق بازی / بر مردم دهر سرفرازی
ما را چه به جام قهرمانی / سکو و مدال پهلوانی
ما از غم مرغ در فغانیم / از دیده سرشک غم فشانیم
هستیم به گرد کوی و برزن / اندر صف مرغ و شیر و روغن
گه یاد کنیم ز آش رشته / در حسرت سنگک برشته
از لاف و گزاف کم نیاریم / دعوی ز فنون خویش داریم
بی خاصیت کمال و تقوی / از فضل و هنر کنیم دعوی
انواع هنر به خویش بندیم / بیهوده بریش خویش خندیم
* * * * *
دو بیت آخر البته از ادیب الممالک است و دوباره در اینجا تکرار نمودم چون هر بار که این دو بیت را می خوانم بیش از بار قبل به حقیقت آن اعتراف می کنم.
Recently by divaneh | Comments | Date |
---|---|---|
زنده باد عربهای ایران | 42 | Oct 18, 2012 |
Iran’s new search engine Askali | 10 | Oct 13, 2012 |
شب عروسی | 15 | Jul 20, 2012 |