دروغگویان قدیمی و دروغهای تازه

شاهزاده رضا پهلوی میتواند رلی مانند مهاتما گاندی یا نلسون ماندلا در مسیر مبارزه آزادیخواهانه مردم ایران داشته باشد


Share/Save/Bookmark

دروغگویان قدیمی و دروغهای تازه
by Sohrab_Ferdows
07-Jul-2012
 

سی و چند سال از آغاز برپائی جمهوری و آنهم از نوع اسلامیش در ایران میگذرد اما بنظر میرسد که، برای برخی از ایرانیان، هنوز انقلاب و انقلاب بازی با شیوههای بی اعتبار قدیمی ادامه دارد و هدف این انقلاب هم هنوز همان دستگاهیست که بیش از سی سال پیش به همت امثال آنها و با فریب مردم و دروغهای فراوان و بزرگ، از ایران رفت تا ناجیان تازه از راه رسیده بهشت موعود را به مردم ایران ارزانی کنند. میگویند بر طبق آمار بیش از نیمی از جمعیت ایران زیر سی سال هستند و مسلما آنهائی هم که سنشان به چهل و یا کمی بیشتر هم میرسد، باحتمال بسیار، چندان آگاهی از واقعیتهای دوران پیش از انقلاب سال  1979 در ایران ندارند و بهمین جهت، بآسانی میشود روی افکار و دیدگاههای آنها درباره آنچه که به آن دوره مربوط میشود اثرات منفی گذاشت اما برای این کار نیاز به مواد جدیدی است که بشود با بهره گیری از آنها  در قالب همان شیوهای قدیمی باین کار پرداخت زیرا بی اعتباری بسیاری از تبلیغات بی پایه گذشتهِ مخالفان بی دانش و مغرض که بطور گسترده ای آشکار شده بهره گیری مجدد از آنها را مشکل کرده.

آنچه در حدود صد سال گذشته در ایران روی داده بخوبی نمایانگر میزان اعتباریست که میشود برای مدعیان مخالفت با  رژیم پیشین ایران قائل شد. آنچه در اثر اعمال و ادعاهای بی پایه مخالفان بی دانش و ناآگاه  و نیز غفلتها و سوء استفادههای برخی از دست اندر کاران و شریکان حکومت در آنزمان، در سال 1979 بر سر مردم ایران آمد، و نیز آشکار شدن بی پایگی بسیاری از دروغها و تبلیغات مخالفان حکومت پس از وقایع 1979، بسیاری از ایرانیان را به ارزیابی دوباره شخصیتها و قضاوتهای گذشته خود وادار کرده است. این باز نگری گذشته مسلما حقایق زیادی را برای بسیاری که در پی یافتن آن بوده اند آشکار کرده و بهمین جهت پذیراندن ادعاهای بی پایهِ تازه در قالب حقیقت با شیوههای قدیمی هوچیگری به آسانی میسر نخواهد بود، و بجز در میان گروهی محدود با دیدگاههای خاص و همسو با مدعیان دروغگوی قدیمی که هنوز زیر تاثیر نفرتی کور قرار دارند یا از آگاهی کافی بر خوردار نشده اند، خریدار نخواهد داشت.

مدتیست که بساط تیترهای دهان پرکن اما تهی از هر گونه محتوی بازاری گرم پیدا کرده و این بازار گرم کارش بجائی رسیده که حتی وکیلها و وزیرهای دولتهای جمهوری اسلامی هم برای عقب نماندن از قافله دست بدامان مدرک سازان و مدرک فروشان شده اند. ظاهراً چنین بنظر میآید که با یک تیتر علمی حد اقل پنجاه در صد حقانیت بدست آمده و آنچه میماند هم با کمی قلمبه بافی بویژه برای مخاطبانی که منابع آگاهیشان به مطالب فیس بوک و مجادله های تلویزیونی محدود میشود بآسانی در دسترس قرار دارد. بیچاره مردمی که خِرَدشان را به چشمشان و چشمشان را بدهان این فاضلان بی فضل و مغرض دوخته باشند تا شاید گرهی از کارشان باز شود و چیزی بر آگاهیشان بیافزاید. در این میان دنباله روان این دار و دسته هم که آتش بیار معرکه گیری آنها میشوند  گوی سبقت در مجیز گوئی از هم میربایند تا جائیکه با اعطاء القاب گوناگون و بی پایه به این مدعیان کوشش میکنند متاع مراد خود را خریدنی تر از آنچه هست جلوه دهند و خر مهره را بجای دُرٌ و گوهر به خلق خدا بفروشند .

آنچه شاید بر بسیاری روشن باشد اینست که دانش و آگاهی درست در زمینه های اجتماعی چیزی است فرا تر از یک تیتر علمی یا حتی وقت گذرانی در محضر یک استاد یا آموزگار. آگاهی واقعی بیش از هر چیز نیاز به آسودگی انسان از انحرافات اندیشه دارد تا شخص بتواند بدون پیش داوری به بررسی هر مطلبی بپردازد و به یک نتیجه گیری درست برسد نه آنکه تنها آنچه را خود میپسندد ببیند و به واقعیتهای دیگر توجهی ننماید. اگر این مطلب در هر زمینه تحقیقی یا تحلیلی، بویژه در زمینه های مربوط به تاریخ و جامعه، نادیده گرفته شود بدون شک ما را به بیراهه خواهد کشاند. چه بسا افرادی که القاب علمی متعددی را یدک میکشند امٌا ذره ای بو از معرفت واقعی و انسانیت نبرده و جز به فکر منافع فردی و زودگذر نیستند. ظاهراً این موضوعِ بسیار بدیهی  برای برخی از ایرانیان که مدعی دمکرات مآبی و آزادیخواهی نیز هستند، کمتر از اثبات ادعاهای نادرستشان به هر قیمت، ارزش دارد.

در روزها و هفته های اخیر برخی از میان گروههائی با هدفهای شناخته شده، حملات تازه ای را در مخالفت با فعالیتها و سخنان شاهزاده رضا پهلوی در منابع اینترنتی و تلویزیونی آغاز کرده اند و در این حملات کار را به جائی رسانده اند که از "نامهای فرزندان شاهزاده" گرفته تا دیدگاههای ایشان در مورد یک "فیلم ایرانی که اخیراً موفق به دریافت جایزه اسکار شده" و نیز "تصوراتش" از بیان مطلبی از قول یک مخالف پیشین در یک مصاحبه، مورد هدف و انتقادهای بی پایه قرار گرفته و چه بسا بزودی، بزعم برخی، این انتقاد هم بر شاهزاده وارد باشد که چرا به فلان شهروند ایرانی که سگش سه قلو زائیده تبریک نگفته!  

ً در روزهای گذشته مطلبی از  شخصی بنام آقای محمد امینی منتشر شد که در آن به استناد یک گزارش نا مطمئن که بواسطه بهره گیری از ترجمه های مخدوش برخی مطالب را بگونه ای نادرست از قول شاهزاده رضا پهلوی نقل کرده، به ایشان به شیوه ای توهین آمیز پرخاش و بد گوئی شده. این شیوه برخورد با شاهزاده رضا پهلوی بویژه از سوی هواداران گروهی که خود را متولیان دموکراسی خواهی در ایران میدانند و رهبران آنها بیش از سی سال پیش، در ماههای پیش از انقلاب آیت الله خمینی و سرنگونی نظام پیشین، بهترین فرصتها را برای بدست گرفتن امور کشور در اختیار داشتند اما از بهره گیری از آن به بهانه های گوناگون سر باز زدند، چیز تازه ای نیست. در آن روزها، همان نفرتها و کینه های قدیمی در کار بود تا به انتقام شکست گذشته زمینه سر نگونی و از هم پاشیدگی کامل سیستم را فراهم آورند و مردم و کشور را به بهشت دموکراسی خواهی خود هدایت کنند. امروز نیز همان کینه های قدیمی در کارند تا مردم را قانع کنند که شاهزاده رضا پهلوی آن هدفهائی را در سر دارد که آنها میگویند نه آنچه که خودش میگوید!

تجربه نشان داده که این گونه مدعیان و برخی هوادارانشان بکلی گوش خود را به هر صدای دیگری بسته و تو گوئی که انگار سودائی دگر در سر دارند. گوش آنها به هیچکس و هیچ چیز بدهکار نیست و حرف فقط حرف خودشان است! دموکراسی و دموکراسی خواهی هر ایرانی اگر همراه با تائید آنها نباشد بحساب نمیآید بویژه اگر این ادعا از طرف شخص یا اشخاصی باشد که آنها دوست ندارند. واقعیتها برای آنها همانست که خودشان فکر میکنند و میگویند و مینویسند و جز آن هیچ واقعیت دیگری وجود ندارد. اینگونه بود که در بحرانی ترین شرایط کشور، مدعیان رهبری آزادیخواهی و دموکراسی طلبی در ماههای پر آشوب انقلابی، ندای مرحوم دکتر بختیار، آخرین نخست وزیر قانونی رژیم پیشین را، در باره استبداد نعلین نشنیدند و او را در مقابله با آشوب طلبان وهمدستان توطئه گر آنها تنها گذاشتند.

امروز بار دیگر تاریخ تکرار میشود. شاهزاده رضا پهلوی که جوانی و بیشتر عمر خود را مانند ملیونها ایرانی دیگر در تبعید گذرانده، در حالیکه پرچم مبارزه ملی برای یک دگرگونی بنیادی در ایران را بدوش گرفته و همصدا با ایرانیان دیگر ندای آزادیخواهی و دموکراسی طلبی سر میدهد، بگونه ای ناجوانمردانه مورد حمله کسانی قرار میگیرد که آزادیخواهی و دموکراسی طلبی را ملک طلق و میراث خود میدانند و با بر چسبهای گوناگونی که به این و آن میزنند خواهان خفه شدن صدای دیگران هستند. در فرهنگ اینان هر چیز بجز جمهوریخواهی آنهم از نوعی که آنها میگویند قابل پذیرش نیست. در این فرهنگ، هوا خواهان جمهوری دموکراتیک اسلامی مانند مجاهدین خلق یا هواداران جمهوری دمکراتیک سوسیالیستی و دیگران، در کنار هوا خواهان پادشاهی پارلمانی همه از واقعیت بدورند و جائی در مدینه فاضله آنها ندارند.

بزعم این مدعیان دموکراسی خواهی و جمهوری طلبی، شاهزاده رضا پهلوی حق ندارد بگوید که میشود مانند یک نلسون ماندلا یا مهاتما گاندی از او برای رسیدن به هدفهای ملی بهره برد چون در دیدگاه تنگ نظرانه آنها جائی برای مقایسه موقعیت شاهزاده رضا پهلوی با ماندلا یا گاندی وجود ندارد. اینها شاید نمیدانند که تنها وجه مشترک میان ماندلا و گاندی مقبولیت ملی و شناسائی بین المللی آنها بود. در حالیکه ماندلا برای رسیدن به هدفهای ملی در زمانی به اسلحه متوسل شد، گاندی از ابتداء راه مبارزه منفی و مسالمت آمیز را در پیش گرفت. اما در پایان کار، پذیرش گسترده و ملی آن رهبران بود که مبارزه را به نتیجه رساند. شاهزاده رضا پهلوی به عنوان یک شخصیت برجسته و شناخته شده در سطح ملی و بین المللی بهترین کاندیدائیست که میتواند رلی مانند مهاتما گاندی یا نلسون ماندلا در مسیر مبارزه آزادیخواهانه مردم ایران داشته باشد.

مسلم است که این موضوع بویژه برای برخی که بگونه ای خود را در تضاد با شخص شاهزاده رضا پهلوی به عنوان نماد سیستم پیشین در ایران میدانند خوش نیاید و در این مسیر تا حد وارونه جلوه دادن حقایق پیش بروند و حتی مطالبی را که بکرٌات از طرف ایشان بروشنی در بیانیه ها و مصاحبه ها نقل شده نفی و آنها را باطل بدانند. اگر کسی نخواهد چیزی را بپذیرد این حق را دارد و هیچ کاری برای آن هم نمیشود کرد اما انتظار اینکه دیگران در مقابل ادعاهای نادرست و وارونه گوئی های این مدعیان سکوت اختیار کنند یا آنها را تائید کنند بسیار بیجا خواهد بود. شاهزاده رضا پهلوی حتی حق دارد که بگوید بر اساس قانون اساسی قدیم ایران وارث پادشاهی ایران است، اما سالهاست که خود ایشان این موضوع را با ارده مردم ایران در یک همه پرسی واگذار کرده است.

آقای امینی مینویسد: "اما، از شوخی گذشته، راستی تلخی در این سخن آقای رضا پهلوی نهفته است. ایشان سربسته می گویند که پدرشان بهتر می بود شماری بیشتر از «انقلابی های آن موقع» را اعدام می کردند تا شاید انقلابی در نمی گرفت و ایشان به جای آن که دل به سودای شاهی بر سبیل محمدعلی میرزایی بسته باشند، اینک برتخت نادری نشسته و شاه شاهانی دیگر می بودند"

چنین بنظر میآید که آقای امینی ید طولائی در تعبیر و تفسیر سر بسته گوئیهای دیگران دارند بطوریکه یک نقل قول ساده از طرف شاهزاده میتواند دلیلی باشد برای اینهمه قیل و قال و جنجال که او سودای محمد علی میرزائی در سر دارد! بقول بعضیها "یا للعجب"! چقدر آسان میشود آسمان و ریسمان را بهم بافت و به نتایج دلخواه خود هم رسید. این حرف را که اگر در سال  1979 و پیشتر از آن خشونت بیشتری از طرف حکومت بکار برده میشد نتیجه کار فرق میکرد من از بسیاری ایرانیان (درون کشور) شنیده ام و این چیزی نیست که شاهزاده رضا پهلوی از خودش ساخته باشد. با وجود این فلاکتهائی که به همت مدعیان خود محور و پر مدعای دموکراسی خواهی  بر سر آن ملت و مملکت آمده آیا این عجیب است که یک ایرانی آرزو داشته باشد که کاش اعدام میشد و این روزگار فلاکت آمیز را برای کشور و مردمش نمیدید؟ بدون شک اگر آن روزگار و آن شرایط ادامه پیدا میکرد ایران امروز چهره دیگری داشت اما آیا همانهائی که زمینه سازان آن بساط انقلاب بازی بودند ویا نسلهای بعدی آنها باز هم همان حرفها و همان قصه های بی پایه را امروز هم تکرر نمیکردند؟ این انقلاب بایستی پیش میآمد تا مشت خر مهره فروشان باز شود و قلابی بودن متاع آنها به بهاء سرافکندگی و بیچارگی ملتی آشکار گردد.

شاهزاده رضا پهلوی بارها در سخنان یا مطالبی که نوشته اند بروشنی مخالفت خود را با حمله نظامی به ایران بیان کرده اند و اینکه ما اینحرف ایشان را که بسیاری از ایرانیان در صورت وقوع یک هجوم نظامی بر علیه رژیم جمهوری اسلامی وارد عمل خواهند شد به حمایت ایشان از حمله به ایران تعبیر کنیم نه تنها غیر منصفانه بلکه یک دروغ آشکار است.بیش از بیست و چند سال پیش، من شخصاً به ایرانیانی در داخل ایران برخورده ام که آرزو داشتند غربیها برای نجات آنها به ایران حمله کنند و این در زمانی بود که جنگ با عراق در جریان بود. این چه ارتباطی به رضا پهلوی دارد؟ البته به اعتقاد من نه آن موقع نه امروز دخالت کشورهای غربی بویژه آمریکا در ایران هرگز نمیتوانست و نمیتواند در جهت منافع مردم ایران باشد و روی همین اصل، همچون شاهزاده رضا پهلوی، با هر گونه دخالت نظامی در ایران بوسیله غرب مخالف هستم. از آن گذشته آنچه در کشورهای عراق و افغانستان و اخیراً لیبی پیش آمد جلوی چشمان ماست.

نام شاهزاده رضا پهلوی بدون شک یک نام شناخته شده و آشنا برای هر خانواده ایرانی در داخل ایران است. چه آنها که انتظار رهائی خود را بهمٌت او دارند چه آنهائی که مراقب حرکتها و گفتار او هستند تا کارها و حرکات خود را بر علیه او نظام دهند. برافروختگی آقای امینی و امثال او از اینکه شاهزاده رضا پهلوی چنین مطلبی را عنوان کرده است با هیچ منطقی سازگاری ندارد و قابل توجیه نیست. این موضوع تنها کم ظرفیتی مدعی در رابطه با درک و پذیرش واقعیات، به آنگونه که هستند، را نشان میدهد. ایشان خرده میگیرند که چرا رضا پهلوی گفته است با رهبران جنبش سبز در داخل بطور غیر مستقیم در ارتباط بوده و آنرا دلیل "نا فرهیخته" بودن ایشان میداند. ظاهراً عدم تماس با افرادی مانند رهبران داخلی جنبش سبز، در قاموس "دموکراسی خواهی" امثال آقای امینی، آدمی را فرهیخته تر میکند.

نکته دیگر که موجب بر افروختگی آقای امینی شده بیان این مطلب است که شاهزاده رضا پهلوی گفته است پدرشان اعتقاد داشت برای بر پائی دموکراسی بهتر است که نخست شرایط یک جامعه مدنی را بر قرار ساخت. هیچ روشن نیست که آقای امینی چه تصوراتی در ذهن خود از جامعه ایران دارد؟ آیا ایشان و همفکرانشان تصور میکنند برای بر قراری دموکراسی تنها میتوان به یک قانون اساسی، یک مجلس و دولت منتخب اکتفا کرد و شهروندان بجز شرکت در انتخابات و رای دادن هیچ رل دیگری در دموکراسی نخواهند داشت؟ مهمترین بخش دموکراسی نه در مجلس و دولت بلکه در رفتار تک تک افراد یک اجتماع تبلور میابد. از بالا ترین مقامهای کشور تا عادی ترین شهروند میبایست قانون پذیر و پیرو قانون باشد تا یک جامعه بتواند به اجرای دموکراسی قادر شود. احترام به قانون (حتی یک قانون بد) بنیان دموکراسی است و گرنه نوشتن بهترین قانونها و داشتن بهترین قانون اساسی هم نمیتواند یک جامعه قانون ناپذیر را که به شرایط هرج و مرج خو گرفته به یک دموکراسی تبدیل کند. در غیر این صورت جامعه ناچار خواهد بود هزینه های گزافی را صرف ایجاد و نگهداری نیروهائی کند(مانند پلیس) که نگاهبان اجرای قانون باشند که این خود مشکلات دیگری را در پی خواهد داشت. سر باز زدن مرحوم دکتر مصدق از پذیرش و اجرای حکم قانونی پادشاه فقید ایران در سال 1953 (حتی اگر آن قانون بزعم برخی قانون بدی بود) یک نمونه بارز از این مطلب است که جامعه آنروز ایران حتی در بالا ترین بخشها در زمینه قانونمندی و قانون پذیری دچار مشکل بود.

دموکراسی پیش از هر چیز نیاز به زمینه سازی فرهنگی و اجتماعی دارد. اجرای دموکراسی (آنهم بشوه دموکراسی غربی) در یک جامعه که در آن خانها و خانزاده ها و گردن کلفتها و  چاقوکشهای وابسته به آنها بر مقدرٌات مردم حاکم باشند و فساد در دستگاههای دولتی، قضائی و انتظامی آن رایج (که آنهم از تبعات ضعف فرهنگی در جامعه هست)، چگونه میتواند عملی شود؟ مردمی که نمیتوانند دریابند که ایستادن در صف اتوبوس و احترام گذاشتن به نوبت و حقوق دیگران بیشتر بنفعشان است تا "زرنگ بازی" و میانبُر زدن، چگونه میتوانند ضامن حفاظت حقوق جمعی خود و اجرای دموکراسی باشند؟ دموکراسی متعلق به مردم است نه احزاب سیاسی و دار و دسته های قلدر یا حکومتها و، در یک دموکراسی ایده آل، این تنها مردم هستند که میتوانند با آگاهی همگانی خود نسبت به رعایت حقوق دیگران، نگاهبان دموکراسی باشند و از فساد و انحراف پیشگیری کنند اما اگر بدلیل ضعف آگاهی و فرهنگی نتوانند از پس این کار برآیند آنگاه زمینه برای سوء استفاده شارلاتانها و زورگویان فراهم میشود تا بکمک مشتی اوباش، یا با تهدید و ترساندن مردم ساده (چنانکه در سال 1979 پیش آمد) یا با فریب و رشوه و تطمیع آنها به هدفهای سودجویانه خود برسند.

همچنین در  هفته های گذشته مطلبی بوسیله آقای حسین شریعتمداری در یک مصاحبه با صدای آمریکا مطرح شد که در آن، آقای شریعتمداری ادعا کرد که دموکراسی نیازی به زمینه سازی ندارد و جامعه ایران میتوانست دموکراسی را بخوبی به مرحله اجرا در آورد و بهمین جهت نیاز به برنامه ای برای ایجاد زمینه برای ایجاد یک جامعه مدنی از طرف حکومت نبود. مدتی است که این حرفها در محکومیت و مقابله با این موضوع گفته میشود که پادشاه فقید معتقد بود جامعه ایران هنوز آمادگی برای باجرا در آوردن اصول دموکراسی را نداشت. جالبتر اینکه همان گروهی که به پادشاه فقید خرده میگیرند که چنان اعتقادی داشته، در عین حال معتقدند که رژیم گذشته با تقویت بنیاد اعتقادات مذهبی مردم موجب گسترش ناآگاهی آنها شده بگونه ای که آنها پذیرای حکومت مذهبی بشوند . ظاهراً آگاهی از دیدگاه برخی فقط ضدیت با مذهب (آنهم مذهبی که اکثریت بزرگی از ایرانیان بآن معتقد ند) است و از اینکه شاه فقید فرائض مذهبی خود را مانند هر مسلمانی بجا میآورده آنرا دلیل زمینه سازی برای انقلاب اسلامی میدانند. رویهمرفته بسیاری از این منتقدان ضمن اینکه معتقدند که ایرانیان در آنزمان آمادگی کامل برای بر قراری یک دموکراسی داشتند در عین حال اعتقاد دارند که انقلاب اسلامی برهبری خمینی بر اساس اسلامگرائی و ناآگاهی مردم که رژیم مسئول آن بود روی داده.

در این موضوع هیچ شکٌی نیست که رژیم گذشته ایران (مانند هر سیستم دیگری) کاستیهائی داشت ولی نباید فراموش کرد که مجموعه  گردانندگان سیستم همه ایرانیانی بودند که اکثراً مقامها و موقعیتهای خود را به یمن تحصیلات در دانشگاههائی که در ایران در دوره خاندان پهلوی بر پا شده بود و یا در دانشگاههای خارج (بعضاً با کمکهای مالی دولت) بدست آورده بودند. بسیاری از این ایرانیان مسئولیتهای خود را به بهترین شکل انجام میدادند اما کسانی هم بودند که اهل قانون شکنی، دروغ، سوء استفاده و خیانت بودند و همینها بودند که با تضعیف سیستم زمینه را برای پذیرفتن دروغهای مخالفان(از طرف بخشی از مردم)، که با بوق و کرنا در برخی رسانه های خارجی نیز تبلیغ میشد، مهیٌا نمود. آنچه امروز نیز با سر و صدای زیاد از راههای گوناگون بوسیله بعضی افراد و رسانه ها بر ضد شخص شاهزاده رضا پهلوی تبلیغ میشود در راستای همان هدفها ی قدیمی است که مردم ایران را به بیراهه کشاند و هیولای جمهوری اسلامی را در پس چهره های خوش خط و خال بر سر مردم ایران استوار کرد.

دروغ بزرگ دیگری که بر علیه پادشاهان خاندان پهلوی بوسیله برخی مدعیان تبلیغ میشود اینست که آنها اصول قانون اساسی را زیر پا گذاشته اند بدون اینکه هیچکدام از این ادعا ها با یک مورد واقعی از این قانون شکنی همراه باشد. واقعیت اینست که یک سیستم و جامعه هرگز نمیتواند به صرف داشتن یک قانون اساسی متمدنانه و پیشرو بلافاصله از یک حالت سنتی و عقب مانده (آنچنان که در دوران حکومت قجرها بود) به یک جامعه و سیستم پیشرو و مترقٌی تبدیل شود و قانونها همگی مو بمو اجرا گردد. از زمانی که انقلاب مشروطه منجر به برقراری پارلمان در ایران شد تا زمان روی کار آمدن رضا شاه بزرگ در ایران هنوز دستگاه قضائی کشور در اختیار ملایان و حاکمان شرع بود که بشیوه سنتی بر اساس قانون شرع (آنطور که هر حاکمی برای خود تفسیر میکرد) در امور قضائی حکم میراندند. نکته مهم اینکه بر قراری "عدالت خانه" در واقع اصلی ترین درخواستی بود که جنبش مشروطه خواهی ایران از ابتداء آنرا در خواست کرده بود اما هیچکس هیچ کاری در زمینه اجرای آن انجام نداد.

تنها بعد از روی کار آمدن رضا شاه و به همٌت او بود که با فرستادن گروهی از ایرانیان به کشورهای اروپائی و آموزش آنها به عنوان قاضی و حقوقدان زمینه  برای خارج کردن دستگاه قضائی از دست ملایان و حاکمان شرع، و اجرای مهمترین درخواست مشروطه خواهان، یعنی برقراری عدالت خانه، فراهم شد. مسلماً حتی پس از آن هم مشکلات دیگری بود که اجرای صد در صدِ اصول قانون اساسی به شیوه ای که بتواند اکثریت را راضی کند نمیتوانست عملی باشد. یکی از اصولی که هرگز باجرا در نیامد اصلی بود که بر طبق آن پنج مجتهد جامع الشرایط بر مصوٌبات مجلس حق وِتو داشتند که این موضوع بتنهائی مسلماً میتواند دلیل بر براعت رژیم گذشته از اتهام زمینه سازی برای بر قراری جمهوری اسلامی باشد اگر چه نقض آشکار قانون اساسی بود (که در واقع از ابتداء باجرا در نیامده بود). بدون شک اگر چنان اصلی باجراء درمیآمد امور کشور با روزگار امروز  ایران تحت سلطه فرمانروایان اسلامی چندان تفاوتی نداشت.

همه این تناقضات نشان از این دارد که در شرایط جامعه ایران در آنزمان امکان اجراء کامل همه اصول قانون اساسی بدون زمینه چینی های لازم وجود نداشت زیرا جامعه در مسیر یک تحوٌل و دگرگونی عمیق و بنیادی قدم بر میداشت که امکانات ویژه ای را طلب میکرد و در آن شرایط نه تنها برنامه و نیٌَت درست در اداره امور کشور بلکه ثبات و امنیت از جایگاه ویژه ای برخوردار بود. چه بسا که بتدریج اصلاحاتی در قانون اساسی وارد میشد تا آنرا با نیازهای دموکراتیک جامعه بیشتر منطبق کند. تبدیل شدن ژاپن به دموکراسی بعد از طراحی چند قانون اساسی که هرکدام به علتی پذیرفته نشد، تنها بعد از جنگ دوم جهانی زیر کنترل شدید و با دخالت و تدوین قانون اساسی جدید بوسیله نیروهای نظامی آمریکا میسٌر شد امٌا عامل سنتی احترام به امپراطور به عنوان سَمبُل وحدت نه تنها مانعی برای برقراری دموکراسی نبود بلکه به آن بسیار کمک کرد. امروز در ژاپن ما شاهد همه موفقیتهای آن جامعه به عنوان یک جامعه پیشرفته و آزاد هستیم امٌا در آن جامعه سَمبُل وحدت ملٌی، حتی بعد از در گیر نمودن کشور در یک جنگ خانمان سوز، هرگز مورد بی احترامی منتقدین ریز و درشت و دروغ پرداز قرار نمیگیرد.


Share/Save/Bookmark

Recently by Sohrab_FerdowsCommentsDate
آخوندهای فُکُلی
-
Nov 15, 2012
Closing of Islamic Republic embassy in Canada
4
Sep 08, 2012
قصٌه های تکراری
3
Aug 26, 2012
more from Sohrab_Ferdows
 
Kooshan

say what?

by Kooshan on

"شاهزاده رضا پهلوی میتواند رلی مانند مهاتما گاندی یا نلسون ماندلا در مسیر مبارزه آزادیخواهانه مردم ایران داشته باشد" ها ها ها ها!!!!!!! خندیدم!!!! بدون حرف و شرح!!!!!


Shemirani

Thanks for your great

by Shemirani on

Thanks for your great article ! You said it excactly the way it is ! Greatly articulated !

And thanks Aryo barzan for sharing the letter, i liked it :D

 

Last week we had an other evidence of iranian republican undemocratic behavior, they don't even respect a "unity time zone" to fight islamic republic first, because for them the liberty of our people is less important than the system they want to bring for us ! For iranian republican ends justifies the means !! completely unscrupulous, they lie, make up stories, put words in PRP's mouth,insult PRP and everyone who likes him !!

Why should we Trust you ?

In your political heritage nothing good was done for Iran, even worse your alliance to mullahs paved the road of hell.

And its not because you "glue" yourselves to french republic (or american one) that you can gain (their) credibilty for  your own, what we need is your democratic actions and talks ! But all have seen in 3 decades is You insulting the pahlavi ! well well Hezbola and mojaheds did it before you (its not a compliment to be like this extremists) and its far from being enough to convince us to trust you !

Stubborn "retarded" you keep schooling us (like Mullahs do) like if we were a bunch of ignorant , uneducated little child, unable to think by ourselves, without free will and of course desperately needing you to enlight our road to democracy !!!!  you are so wrong ! (& too arrogant)

 

what these "Retarded" people should understand is choosing a constitutionnal monarchy is not a sign of being undeducated backward !

Bien au contraire,by thinking like you do, you are not better than the mullah in his village who believes he knows better he must guide his crowd !!!!actually you have no idea  how backward you are yourself ! we are not your crowd and we can decide by ourselves no need your  guidance !

When you have read  voltaire, JJ Rousseau Diderot Descartes Plato, Socrates (.........) you don't need people like moshiri , amini, shariatmadari( .......) to guide you !!!! Its ridiculous and laughable, if you were true democrates, you would not  allow yourself to attack other iranians just because they prefere an other system than you , all because in your little mind constitional monarchy is archaic and only republic is modern !! what is archaic is the set up of your mind !

 

 


MeyBokhor_Manbarbesuzan

Are we talking about the same RP

by MeyBokhor_Manbarbesuzan on

Are we talking about the same RP that was frequenting discos in the 80's while real Iranians were being killed in the Iran-Iraq war?

And what is this bullshit about him saying all the right things. So what!

That's what he is supposed to say. How else can he persuade the gollible to jump on his bandwagon, a wagon wheels of which are lubricated in Israel.

And one more funny typical BS that goes along these lines:

I waz reecently in eeran and now I know millions there want RP back.

Yeah, right! You go there, frequent your own circuit of people, family, and cab drivers, hang out with a couple of street smart blokes and woopti you get an accurate picture of Iran and a precise pole of people's wishes.

Gallop and IPSOS are so envious. 


Arj

The monarchist fantasy world!

by Arj on

Outside the realms of burger kingdom and dairy queendom, kings and queens play little to no role in an average, modern 21st century person's life. That is with the exception of our own monarchist crowd who are pathologically obsessed with such notions and whose lives revolve around the concept of royalty and imperial majesty!

That makes for a make belive world in which they can pretend that there still exists the possibility of the Pahlavis getting back to rule over Iranians and to turn back the clock to the good old days of pre-1979 heaven when Shah's Rastakhiz party was paving the way to "the golden gates of great civilization" that would've revived the glory days of the Cyrus the great...!

In the process, there are no lies or deceptions that these desperate people would spare in order to keep themselves and their make believe royalty relevant to the daily lives of Iranians! From comparing Reza Shah (who was an illiterated thug) to Cyrus, to claiming that Iran under the authoritarian rule of Shah was the most advanced country in the region, to insisting that IRI is the paradigm of a republic, and nowadays; caliming that RP has dedicated his entire life to democracy in Iran (despite his having declared himself as a king) and compare him to Nelson Mandella and Mahatma Gandhi!

Pahlavi worshippers' old claims have already been disproved by countless living/existing proofs and evidences and laughed at by people who live in the real world. But these latest claims about RP are of an entirely different nature in terms of presumptuousness and audacity. For this time, they've stretched their fantasy world to encompass international pro-democracy icons who suffered tremendous hardship and endured lengthy prison terms and torture and who, contrary to RP, did not inherit their status from their fathers' legacy, did not live off a gnerous trust fund courtesy of their national wealth and who not only never tried to justify the lack of democracy and human rights in their countries' past by claiming that their peoples weren't ready for democracy, but advocated nothing but unconditional, universal human rights for their nations and the human kind!

What a joke!    

 


alimostofi

Ashk D: there is solidarity

by alimostofi on

Ashk D: there is solidarity already. You should be coaching the King to get up and and say "i want to go to Iran".

That will be the spark that will create wildfires!

@alimostofi
FB: astrologer.alimostofi


Ashk Dovom

Our kingdom of Cloud Cuckoo Land!

by Ashk Dovom on

Come on everybody, don't be a spoilsport! Let us have some fun and join in solidarity with our prince ! Anyone who doesn't like him or thinks he is too fat to qualify as an Iranian Gandhi or Mandela is simply going to be banned from our kingdom of Cloud Cuckoo Land.


alimostofi

Mardom M: it's a Catch-22

by alimostofi on

Not having an agenda is the problem. Obviously he needs to have a plan for getting Iran back. He basically has decided to not take any bold initiatives. For years we all criticised anyone who moaned about him saying "oh you want him to do your dirty work".

But then I realised that he would never pick up the batton and run. He wants the whole nation of Iran to beg him to lead. He calls that democracy. But he has a legal mandate to act. That is madness.

So we have catch-22.

He does not want to seem too arrogant to demand an uprising as an order from a King, and the people are waiting for an order.

@alimostofi
FB: astrologer.alimostofi


Mardom Mazloom

Ali from your own words RP cannot have an agenda

by Mardom Mazloom on

If His Imperial Majesty made it known he would wage war on someone if he returned, the US would have him there in a week.

That's exactly my point. RP is honest and he tries to save Iran from destruction without selling his soul to anyone.

May we never confuse honest dissent with disloyal subversion, as said Eisenhower


alimostofi

Mardom M: imagine Iran was

by alimostofi on

Mardom M: imagine Iran was attacked and the King of the country said "the people will decide". It is madness.

That is why Khomeini was accepted. Our nationalists used democracy to not lead.

We had an alien Moslem decide to defend Iran. But we now know that these Hezbollahis use Iran for their own agenda.

Now that agenda is to be US's and Israel's sparring partner. The weapon dealers love this.

If His Imperial Majesty made it known he would wage war on someone if he returned, the US would have him there in a week.

It is all about arms business. That is why I pray.

@alimostofi
FB: astrologer.alimostofi


Mardom Mazloom

Ali praying ain't sufficient anymore

by Mardom Mazloom on

Time is to act and at these times of danger we, as iranians, have the duty to do so, right now!

Reza Pahlavi is listen because he's the son of the Shah. He has a role to play to save Iran from destruction and that is exactly what he is doing.

If he can initiate  solidarity so let it be. Unlike Khomeini 34 years ago, he is saying now that people will decide of their own future in due course.

 


Demo

نلسون ماندلاهای سیاه ایران!

Demo


تعداد نلسون ماندلاهای ایران که با گذشته و حال «سیاهتر از سیاه» خود نه تنها «روسیاه» در برابر ملت بلکه با افتخار فراوان در خدمت سازمان «سیای» آمریکا بوده و هستند بیشتر از یکی دوتاست و تنها منحصر به رضا پهلوی ملقب به رضا «مانده لای چه گندی» نیست!


alimostofi

Mardom M: for thirty years

by alimostofi on

Mardom M: for thirty years His Imperial Majesty has given us Politics 101. What is needed is for him to carry out his non political duty. He is not a politician. But he is afraid of being labelled as a King. Fact is that he is responsible for the Royal Institution and he does not want to have anything to do with it. He has a duty to run that office.

He just needs to say that the Royal Institution has a role to play when the integrity of Iran is in danger. That can happen if the country's culture is not paramount. The theocracy does not put Iranian culture above Islam. That is a fact.

There is no institution in Iran that protects the culture of Iran. There isn't one outside Iran. The Royal Institution is not operating. That is a major problem.

I have told him that the Holy Farr of Iran will protect him. He prefers to be a Human Rights agent. We can only pray. Ya Ahura!

@alimostofi
FB: astrologer.alimostofi


Mardom Mazloom

شاه اللهی ها رو نمیدونم ولی رضا پهلوی واقعن وطن پرسته !

Mardom Mazloom


تمام صحبت هاشو در این چند وقت اخیر دنبال کردم؛ همه را منطقی و بدون تناقض یافتم . خود رضا پهلوی هم که ازهمین حالا دارد میگوید که رای مردم ملاک است. پس یا یک حزبی، به غیر از مجاهدین، راه حال دیگری که هم گیر باشد را میشناسند یا اینکه از همین حالا بهتر است کسی بازی جمهوری اسلامی را اینجا برای ما در نیارد و بیش از این در راه تحقق همبستگی کار شکنی نکند.


alimostofi

Teheran: you are right. But

by alimostofi on

Teheran: you are right. But the Royal Institution has a mandate that needs to be followed. The CEO of the Royal Institution like any director cannot do whatever he likes. There is a constitution. The Pahlavis originally wanted a Republic.

Even now His Imperial Majesty would rather have the people decide instead of carrying out his duties. Pretending to be a Human Rights advocate when our greatest Emperor created the Declaration of Human Rights some 2500 years ago is strange.

He should be stating to the world "my forefathers established the meaning of Human Rights when we released the Jews from capitivity etc etc". The country has been invaded by Ayatollahs who do not care about putting our ancient history first.

Plenty of political ideologues right here on this topic want to put democracy above Iranian culture. We need to keep our love for Iran first and we have the oldest institution in the world to keep it safe.

@alimostofi
FB: astrologer.alimostofi


alimostofi

A: why do you hide behind a

by alimostofi on

A: why do you hide behind a pseudonym and make such grand demands. I am above board. I really do not want to try to educate you. But if you want I will charge you and give you private lessons. But please let me know who you really are. Or how many of you there are? Lol

@alimostofi
FB: astrologer.alimostofi


tehran e Azad

Callmered

by tehran e Azad on

To answer your question 

Reza Pahlavi Che rabti dare be pesaresh ya madaresh?

Aghe pedaret  to doctor, farrash ya ghatel ya agar Madaret o

Moallem ya ghatel bood in dalil nemishe ke to ham

Mesle oonha bashi. Agar injoori bood ke  bayesti tamam bachehaye akhoond ha va basijiha va pasdarha Ra dar badve tavallod kosht! 

Har kasi bar hasbe karha ee ke khodash Anjam midahad bayad sanjesh shaved na bar hasbe karhaye pedar va madarash, Che khoob Che bad!

Reza Pahlavi has nothing to do with his dad , even though as a young Iranian I have realized that tge shah did a lot of good for Iran more than the kings before him and certainly more than the Islamic rep.

You have to evaluate every one based on their work not their father or mother or sister or brother or cousin or aunt!!! Doing so will only discredit your arguments!  


anglophile

I asked for funnier jokes Mr Mostofi AND

by anglophile on

indisputable evidence - not your own made up jokes.

You used to be funnier than this. 


alimostofi

A: Lol. Google it. You will

by alimostofi on

A: Lol. Google it. You will find my articles. Ah bless you are so predictable.

@alimostofi
FB: astrologer.alimostofi


anglophile

This joke is no longer funny Mr Mostofi

by anglophile on

None of your claims are supported by evidence and no surprise that you have been ignored by the main player for the last two decades! I am not stalking you but as I have demonstrated on several occasions in your mind fiction is passed off as fact.  You have no clue about Persian culture, monarchy, history (ancient/modern), language, litertature, religion and politics. All these are made up in your mind and appear to you as facts. 

Either provide indisputable evidence to support your sofar bogus claims or come up with funnier jokes.

 

Thank you! 


maziar 58

sohrab khan

by maziar 58 on

well written Thank you.

SOME ONE here called us GAAV O GOOSFAND !

az akhondi porsidand fargh beyn in 2

got har 2 makhlooghand va  farghesh

 1  mirineh mesle TASBIH

1 mirineh mesle AAMAMEH.

 have anice day                  Maziar


alimostofi

Arash you are right. But he

by alimostofi on

Arash you are right. But he needs to be less political and more cultural. He is actually afraid of representing the Royal Institution to Iranians, even though, as you say, the people love Iranian culture as shown and personified through him.

I have told him for twenty years to talk of his mandate as the vanguard of Iranian culture. But he wants to approach the whole matter from a universal human rights perspective.

He is the King. He decides. But the Royal Institution has a mandate no matter who is in charge.

Let me tell you of something rare. You all know of Darius the Great. What if I told you that the real King of Iran was who we nowadays call Buddha. Yes Guamata and Guatama are the same. We know how Buddhism has flourished.

Iranian ancient spirit will follow who ever takes charge of the throne. And will honour ancient sages.

There is a lot to Iran that has not been fully reported like Alexander the Great was half Persian.

Much is at stake if the Royal Institution comes back. Much will be rewritten. Many will lose out.

I am off on one of my tangents. The Moon is in Pisces or Esfand.

@alimostofi
FB: astrologer.alimostofi


Arash Kamangir

Reza Pahlavi is loved by millions

by Arash Kamangir on

Regardless of the nonsense comments about Reza Pahlavi, he is loved by absolute millions of people in Iran. As the political changes are sweeping across Middle East the same old voices that was heard before 1979 are now deafening our ears. Reza Pahlavi is not only loved by older generations but also very much by the younger ones. 


areyo barzan

Reality Check

by areyo barzan on

just read this article posted by a group of youht from inside Iran and then

Think again

هنوز هم همان روشنفکر نمایان سال 57 و یاران کراواتی خمینی که در ساختن این انقلاب و این سیه روزی ملی نقشی اساسی و کلیدی داشتند بعد از سی وسه وسال واندی بگونه ای مغرضانه و احمقانه میخواهند هم تاریخ را تحریف کنند وهم خدمات رضاشاه بزرگ ومحمد رضاشاه فقید در زیر پوسته ای از غرض ورزیهای جاهلانه محو نمایند.

ببینید غرض ورزی شان تا کجاست که حتی به ایران ونجات ایران فکر نمیکنند چون میدانند که از نظر وزنه سیاسی وارائه نظرات واندیشه های آزادیخوانه بمعنای واقعی حتی قابلیت رو درروئی گفتمانی و از زیر سقف نشستن با شاهزاده رضا پهلوی اکراه دارند و همه تلاششان بزعم خودشان مخدوش کردن سخنان بی نظیر و بی بدیل رضاپهلوی در مورد آزادی ایران است.

آنها چقدر جاهلند وبی خبر که نمی فهمند ونمی دانند که نسل جوان درون ایران چه ارتباط تنگاتنگی با نظرات و تفکرات آزادمنشانه شاهزاده رضا پهلوی بر قرار نموده تا جائی که رژیم حتی درپارکها با گماشتن گزمه های هار از جمع شدن سه جوان پیشگیری میکند واگر لازم باشد به تفتیش بدنی آنها میپردازد که شاید سی دی یا تصاویر شاهزاده را از جیبشان بیرون بیاورد.

نگاه کنید به موضع گیری های روشنفکران و مفسرینی چون بهرام مشیری که غرض . مرض از سر وپایش میریزد. من میپرسم : چرا افرادی چون دکتر میلانی ها و علمداری ها واسد همایون ها و حسن شریعتمداری ها و گنج بخش ها و جماعت به اصطلاح جمهوری خواهان حتی از نشستن با چنین شخصیتی فراری هستند؟؟؟ مگر شاهزاده رضا پهلوی بجز آزادی و استقرار دمکراسی در کشور سخن دیگری بر زبان آورده است ومیاورد. وزنه کاریزمای این شخصیت تا آنجا قابل مقایسه با آن دیگران نیست که با قاطعیت اعلام میکند که اگر پس از آزادی ایران ، ملت ایران در یک رفراندوم واقعی ونه مثل نمایش خمینی ملعون حتی به جمهوری ایرانی ونه با محتوای ایدئولوژیک رای بدهند ایشان به هشتاد وپنج در صد آرزوهایش رسیده. چون ایشان بارها اعلام نموده که در شرایط کنونی جائی برای طرح اینکه در آینده چه نوع حکومتی بر ایران حکومت کند نیست.

امروز اولویت اول خاموش کردن آتشی است که دارد هر روز شالوده های اساسی کشور را به خاکستر بدل میکند. ونه جنگ قدرت برای نوع نظام حکومتی.مگر همین خانمها و آقایان مدعی اپوزیسیون در خارج نشسته برای مردم وحقوق آنها حنجره پاره نمیکنند؟؟ مگر قرارنیست که پس از فروریزی این عمارت ظلم وبزیر کشیدن این قوم وقبیله پست ورذل وآدمکش و دزد ، در یک فضای آزاد مردم به حاکمیت آینده شان رای بدهند ونوع آنرا انتخاب نمایند؟؟؟

پس درد این مغرضین بگفته شاهزاده رضا پهلوی ژنتیکی در چیست؟؟ دراینست که آنها از هم اکنون بخود وعده داده اند که ملت ایران با هزینه وبا نثار خون خود این حکومت فاسد را به گودال عمیق تاریخ بیندازد واین آقایان دکتر و مهندس بیایند و میراث دار ودایه این ملت بشوند. خانمها - آقایان کور خوانده اید. همین چند شب پیش حسن شریعتمداری در برنامه ای که در تلویزیون آمریکا با شاهزاده داشتند، با اینکه میدانستند نظرات ایشان در مورد انتخاب ملت در فردای مرگ جمهوری اسلامی چیست، و رای مردم به جمهوری باشد ، شاهزاده رضا پهلوی به 85 درصد آرزوی خود رسیده است. اما آقای شریعتمداری، حتی اکراه داشت که در مقابل این نظریه با شفافیت اعلام نماید که اگر ملت ایران در یک رفراندوم به پادشاهی پارلمانی رای بدهند و پادشاه نماد وسمبل وحدت ملی باشد ، او ودوستان جمهوری خواهش هم به نه 85 درصد ، که به 50 درصد آرزویشان رسیده اند ودر مقابل رای مردم تمکین خواهند نمود، اینقدر شجاعت وشهامت و اتوریته یک بازیگر سیاسی را نداشت که چنین سخنی را بر زبان بیاورد که میتوان حدس زد هراس اینها واینهمه سنگ اندازی در راه تشکیل یک شورای ملی متشکل از همه نیروهای بواقع آزادیخواه که شاهزاده دیر زمانیست وجود آنرا یک واجب ملی اعلام کرده اند، از چه روست؟

خانمها - آقایان مدعی آزادیخواهی بسیاری از شما دروغ میگوئید . اگر حقیقت سر لوحه کارتان بود این ملت باید سالها پیش از این از شر این حکومت خلاص میشد. خودتان میدانید که حتی 5 درصدتان نه وزنه سیاسی شاهزاده رضا پهلوی را دارا هستید و نه مقبولیتی در آن حد از منظر ملت ایران دارید. چه اگر مقبولیتی داشتید ، دست از غرض ورزی ها وشیطنت بر میداشتید وبخود می قبولاندید که در چنین شرایطی هر کسی به سهم خودش باید عقاید مسلکی و حزبی ومنافع گروهی را کنار بگذارد وبه ایران وآزادی ایران فکر کند. همان اندیشه ای که شاهزاده رضا پهلوی سالیان درازیست برزبان رانده وبر هیچ ایرانی آزادیخواهی پوشیده نمانده ونخواهد ماند.

ایران، نسل سوخته


alimostofi

Eton accent is far too nasal

by alimostofi on

Eton accent is far too nasal and snobbish. The same is true of some Persian accents. Masalan eroonihayeh lasanjelesi kheyli "like" megan vasateh jomblehayeh farsi. Ma landaniha "know wot i meen" megeem.

I love finglish. So yeah language is all changing. Gotta go with the times u know. Its all #hashtags etc

@alimostofi
FB: astrologer.alimostofi


anglophile

Even the Brits rejected this bunkum and ditched the candidate

by anglophile on

Back in 1941 when Reza Shah was deposed the Brits thought of restoring the disgraced Qajar dynasty and despatched Anthony Eden to explore the idea. At a lunch meeting Eden who had studied Persian at Oxford found, to his great dismay, that the candidate to replace the Pahlavis, Hamid Mirza, aka, David Drummond, could not speak Persian half as good as Eden!  

So, under a future King Mostofi!! (who is not even a Prince by Qajari standards) Iranians subjects need to learn English to understand their king clearly!!

Personally. I'd rather see Eden and his offspring on the Persian throne. At least they speak Oxford English in Eton accent! 


Elham57

Am I the only one?

by Elham57 on

I am not getting paid for my contributions here!

Who pays more? RP or the IRI lobby?

Where do you apply?

Anybody knows?


alimostofi

A king needs to be clear.

by alimostofi on

A king needs to be clear. That is what all leaders are. They are clear.

Hala ino be farsi begeem. Shahanshah bayasti bazeh bayan bekonad.

Compare the two. The English is simple and acceptable.

The Persian version needs to be more sophisticated to be accepted.

There lies the intrinsic problem with Persian. We like to complicate things before we accept them.

Hala agar mikhahi golombeh solombeh benevisi va mardom ra gij koni boro va benevees vali komaki be raf masaleh nemikonad.

@alimostofi
FB: astrologer.alimostofi


anglophile

Surely a potential future king of Persia

by anglophile on

must be able to write and read in his/her mother tongue. May I repeat my request Mr Mostofi, please?


alimostofi

Persian input is tough on

by alimostofi on

Persian input is tough on this Android. I know what you are hinting at. Of course I can write in Persian. But I think Persian is not a very practical language. Or should we say it is not as clear and simple as English. And that is one of the major stumbling blocks. Just look at this article's sentences. They are a mile long. We all really need to be more concise and precise.

@alimostofi
FB: astrologer.alimostofi


anglophile

As proud Iranian Mr Mostofi

by anglophile on

Can you write the same comment in Persian - the language of your culture?