OBAMA
U.S. stand for liberty and democracy in Iran
by S. Rob Sobhani
President Obama’s recent executive order freezing the assets of Iran’s clerical regime is another step in the right direction, bringing immediate pressure on Tehran. But a more significant move and quite possibly a game-changer would be an executive order, with close congressional consultation, to commit material and policy support for the aspirations of the Iranian people
>>>
TERRORISM
ترور، خطر جنگ، و انزوای سیاسی بیشتر رژیم
دستگاه ولایت فقیه سپاه پاسداران را در داخل کشور بر همه امور سیاسی، اقتصادی و امنیتی مسلط کرده و مقدرات کشور را به آن سپرده است. در خارج کشور نیز شاخه برون مرزی سپاه از آزادی عمل نامحدودی برخوردار است و آن طور که سردار سلیمانی گفته کنترل سیاست خارجی در منطقه خاورمیانه را به عهده دارد. علی خامنهای سیاست خارجی کشور را نه از طریق دستگاه دیپلماسی حکومت و بلکه از طریق نیروی قدس، شاخه برون مرزی سپاه پاسداران، پیش میبرد
>>>
PERSIAN SPRING
بزرگترین قفس مربوط به آخرین رهبر جمهوری اسلامی، آیت الله سید علی خامنه ای بود
هنوز بهار عرب به تابستان نرسیده بود که بهار ایرانی آغاز گردید و نهال آزادی ایرانیان سر از خاک بیرون آورد. هر چند فرارسیدن بهار ایرانی پیش بینی شده بود، ولی چگونگی تحقق و سرعت شکوفایی آن دنیا را به شگفتی واداشت. تا آنروز کسی نمیدانست که فروپاشی یک سیستم پایدار به آرمانهای افراطی بدون حد و مرز که سی و سه وسال در ایران دوام آورده بود، چگونه در فرصتی کمتر از سی روز پایه های آن بلرزه افتاد و ساخته های آن با خاک یکسان گردید
>>>
POLITICS
The real duty of all Iranians is to protest vote, or not vote at all
In yet another bizarre communique, from another un-necessary, un-authorized (at least if you consider a vote by common Iranian-Americans at large to be authorization), self appointed Robin Hood political foundation, organization or whatever aberration you choose to call them, this time the AIC or the American Iranian Council, has tried to explain the intricate details of the upcoming parliamentary elections in Iran
>>>
FOR BIJAN
آیا میتوان کشتار سال ۶۷ را بخشید و یا فراموش کرد؟
بیژن از روزی که دوستانش اعدام شدند دیگر رویِ تختخوابش نرفت و رویِ زمین میخوابید. وقتیکه سرما میخورد حاضر نبود که به دکتر مراجعه کند و یا دوا بخورد. در لیوان آبش دیگر یخ نمی ریخت. میدانست که به زودی به سراغِ او هم خواهند آمد و میخواست به شرایطِ سختِ زندان عادت کرده باشد. او مطمئن بود که گناهی مرتکب نشده است و فعالیت سیاسی و دگر اندیشی را حق خود می دانست
>>>
STORY
چادر که سرم میکردم، بدبختی شروع میشد
برگشتم تا آبی بر آتش بپاشم. بازجوها نشسته بودند منتظر که چادر نماز به سر وارد صف نماز شوم. من چادر نداشتم. برهنه بودم و از این که آنها برهنهام ببینند، نمیترسیدم. همه بازجو شده بودند. من تنها کسی بودم که «هنوز» بازجو نبودم. بازجویی شش مرحله داشت و من باید قدم به قدم راه را طی میکردم. برای زنها سختتر بود. آنها راحت بودند
>>>
POETRY
حقیقت ای دوست
بازگشتنی ست به بی اغازی تو
به بی پایانی تو
به من گم شده که چشمهایم را در تو یافتم
و رفتنت منظره ام را برد
>>>