مسیح علینژاد دیروز در فیسبوک از مردم شکایت کرد که چرا پس از حبس خانگی موسوی و کروبی علیرغم بعضی شعارها ، قیامت نکردند. وی نوشت:
``این یک خود انتقادی است: موسوی دستگیر بشه، ایران قیامت می شه، کروبی دستگیر بشه، ایران قیامت می شه.....حالا هم موسوی، هم کروبی و هم همسران این دو زندانی شدند و قیامتی که نشد هیچ، هم ما و هم دنیا به هم نگاه می کنیم و هر کدام منتظرِ دیگری هستیم....ما بی شمار یم یا پرشعاریم؟....``
مسیح عزیز ، اشکال از مردم نیست. باید به باورهای خودت در دو سال پیش و پیش از آن باز گردی.
مردم از روز اول به خاطر موسوی و کروبی، رای ندادند و به خیابانها نیامدند، بلکه این دو وسیلهای بودند ، به عنوان تنها آلترناتیو (نامزدهای انتخاباتی) که حکومت جلویشان گذشته بود. مردم با استفاده از این موقعیت ، مخالفت خود را با احمدینژاد، خامنهای و رژیم نشان دادند. از روز اول آشکار بود که مردم بسیار از موسوی ها، کروبیها و خاتمیها جلوتر هستند.
به دو دلیل امروز رهبران اصلاح طلب و بیانیههایشان و منشورشان کمی مترقی تر از گذشته است، یکی اینکه هر بار دم از امام ره، و ادامه جمهوری اسلامی و قانون اساسیش زدند دیدند که مردم کمتری حمایتشان کردند، یکی هم اینکه بعد از دستهای گدائی جلوی رهبری و رژیم و سعی در اصلاح این وحشیها کردند و زندان ها، و دستگیریها و غیره، تازه دارند میفهمند که این اشخاص اصلاح پذیر نیستند. البته هنوز هم نفهمیده اند که اصلا جمهوری اسلامی و قانون اساسیش از بیخ اصلاح پذیر نیست.
وقایع اخیر به بعضی ثابت کرد که خواستههای مردم بسیار مترقی تر از خواستههای موسوی هاست، و از روز اول دعوا سر موسوی و کروبی و غیره نبود بلکه برای آزادی، دموکراسی و حقوق بشر بوده ، نه بازگشت به دوران طلایی امام و اجرای بی شرط قانون اساسی جمهوری اسلامی. موسویها هم وسیلهای بودند و هستند
پس از مردم اشکال نگیرید که چرا پس از حبس خانگی موسوی و کروبی، در ایران قیامت نکردند. بلکه از موسوی ها، اصلاح طلبان رژیم اسلامی و خود ایراد بگیرید که این را باور نداشتید که مردم اصلا این نظام را نمیخواهند.
مردم سالهاست هزینه داده اند، مسول این هزینهها یکی رژیم بوده بخطر عدم آزادی و سرکوب، یکی اصلاح طلبان بخاطر بیراهه بردن و ایجاد جدائی میان مردم و خواسته هایشان .
پس از کودتای انتخاباتی، بهترین موقعیت برای سقوط رژیم بود و علی رغم سرکوب شدید رژیم، تنها یک دلیل بود که حرکت مردم در سال ۲۰۰۹ مانند مصر و تونس به نتیجه نرسید و آن هم کجدار و مریض کردن موسویها و اصلاح طلبان بود.
میدانم که بعضی این را به خود گرفته و توجیه خواهند کرد، لیک حقیقت با همه تلخی اش، درسی است که باید گرفت نه کتمان کرد.
امیدواریم که موسوی، کروبی،رهنورد, بروجردی، اسانلو، ستوده، ..........و دهها هزار دربند آشنا و گمنام رژیم جمهوری اسلامی هرچه زودتر به دست مردم آزاد شوند.
پیروز باشید
شعار مردم ما، دین از سیاست جدا
Recently by David ET | Comments | Date |
---|---|---|
A must see on US economy | 9 | Aug 10, 2011 |
لولوی سر خرمن آمریکا و اسرائیل | 1 | Jul 31, 2011 |
Need an invitation to join GOOGLE + ? | 3 | Jul 26, 2011 |
Person | About | Day |
---|---|---|
نسرین ستوده: زندانی روز | Dec 04 | |
Saeed Malekpour: Prisoner of the day | Lawyer says death sentence suspended | Dec 03 |
Majid Tavakoli: Prisoner of the day | Iterview with mother | Dec 02 |
احسان نراقی: جامعه شناس و نویسنده ۱۳۰۵-۱۳۹۱ | Dec 02 | |
Nasrin Sotoudeh: Prisoner of the day | 46 days on hunger strike | Dec 01 |
Nasrin Sotoudeh: Graffiti | In Barcelona | Nov 30 |
گوهر عشقی: مادر ستار بهشتی | Nov 30 | |
Abdollah Momeni: Prisoner of the day | Activist denied leave and family visits for 1.5 years | Nov 30 |
محمد کلالی: یکی از حمله کنندگان به سفارت ایران در برلین | Nov 29 | |
Habibollah Golparipour: Prisoner of the day | Kurdish Activist on Death Row | Nov 28 |
پاسخی به اکبر گنجی
David ETSat Feb 26, 2011 10:55 PM PST
G. Rahmanian
by David ET on Thu Feb 24, 2011 06:35 PM PSTYou summarized it the best :
They cannot idealize Khomeini's era and speak of democracy and division of mosque and state, at the same time.
Good Blog, David!
by G. Rahmanian on Thu Feb 24, 2011 05:16 PM PSTAs I have said on several occasions, these guys are only accidental "leaders." Mousavi was drawn into the movement by the enormity of the uprisings--3.5 million took to streets in Tehran alone. These individuals are constrained by both their ideology and their questionable past. They cannot have the cake and eat it, too. They cannot idealize Khomeini's era and speak of democracy and division of mosque and state, at the same time. Look at what their Islam has brought upon the people of Iran.
David great blog
by afshinazad on Thu Feb 24, 2011 02:31 PM PSTایران و ایرانی امروز خسته از دروغ و کشتار و چپاولگری و غارت است و خسته از دین و مذهب خرافاتی و دروغ و نفرت است. تا زمانی که اقایان موسوی و کروبی از ملت عقب بمانند و مثل امثال دیگر گوش شنوا نداشته باشند ، نه تنها کسی به دادشان نخواهدرسید بلکه فراموش خواهند شد. ولی به هر حال اینها تاثیری در ادامه جنبش ملی ایران خواهند داشت. مردم ایران فریب هیچکس را نخواهند خورد و برای ما لازم است برای تغیر فضای جنبش از ارمانهای ملی و شعارهای ملی استفاده شود گرنه با الله اکبر شعار دادن کل جنبش ملی و هدف را تغیر میدهد و به کسانی مثل موسوی چراغ اسلامی میفرستد. کل شعارها بایستی ملی و ملی گرایی باشد که بقیه ملت را جلب بکند. زنده باد ایران- ایرانی - حکومت ایرانی
روزبه عزیز
David ETThu Feb 24, 2011 01:41 PM PST
دوست عزیز، آقای داوید
Roozbeh_GilaniThu Feb 24, 2011 09:11 AM PST
یکی از علل قیامت نشدن، همون جوری که شما توضیح دادید، سرکوب و کشتار وحشیانه نیروهای مترقی در اول شروع این رژیم فاشیستی بود که هنوز هم ادامه دارد. دقیقا به همین علت جنبش سبز از رهبری رادیکال و جدا از رژیم زجر میکشد. ولی راه به جلو چیست؟ اگر در تاریخ مراجعه کنیم، متوجه خواهیم شد که همه رژیمهای فاشیست (آلمان، ایتالیا، ژاپن، و غیره) با حمله نظامی یک کشور خارجی از هم پاشیدند. ولی این را ما نمیخواهیم، به دلائلی واضح. جنبش سبز در حل حاضر این قدرت قیام ملی را ندارد. توده های فقیر جامعه هنوز به این جنبش به طور کلی جذب نشدهند. قیام در حال حاضر شکست سختی خواهد خورد، همان طور که "قیام" نیروهای چپ و مجاهد شکست خوردند و کشتار شدند در دهه ۶۰. فراموش نکنیم که آقای یلتسین و گرباچف، هر دو از رهبران بزرگ حزب کممنیست شوروی بودند!
Thanks, David
by Maryam Hojjat on Thu Feb 24, 2011 09:01 AM PSTfor a great response to Ms. Alinejad who is a reformist of IRR/IRI. She is not a journalist by education & training as Fred mentioned in his comment. These days everyone is acting as a journalist.
roozbeh روزبه
David ETThu Feb 24, 2011 08:54 AM PST
تردیدی نیست که مردم در هر فرصتی که به هر صورت به دست بیارند (مانند ۲۵ بهمن) ، مشت محکم میزنند و مشتهای محکم هم میخورند به اضافه قتل و زندان، شکنجه و اعدام .
لیک سوال این بود که چرا "قیامت" و قیام نشد و غیره و غیره... جواب این است که، پس از ۳۱ سال تحمل که با سرکوب سلطنت طلبان و اقلیتها شروع شد، و بعد نیروهای چپ، و بعد مجاهدین، و بعد آزادیخواهان لیبرال، سکولار، مذهبی، رهبران اصناف کارگری، اقلیت کرد و بلوچ و بهائی و غیره...دوستان آن اوائل همکاری میکردند و بعد کفّ میزدند و بعد سکوت میکردند وبعد تبلیغ اصلاح میکردند و انتظار "قیامت" نداشتند و تازه مردم را هم به آرامش میکردند و هنوز هم دم از امام و قانون اساسی جمهوری اسلامی و غیره میزندند و میزنند ..... حالا که دیگر کفگیر اصلاح طلبان دارد به ته دیگ میخورد، سوال دارند که چرا قیام و قیامت نشده!
//balatarin.com/permlink/2011/2/24/2383961
Thanks Dariush
by David ET on Thu Feb 24, 2011 08:22 AM PSTLoved the last Supper.
Jesus ...
by Darius Kadivar on Thu Feb 24, 2011 08:17 AM PSTMel Brooks - Last Supper - History of the world Part 1
Nagoftam ?
SATIRE: I voted ;0)
LOL
i still don't get it ....
by Soosan Khanoom on Thu Feb 24, 2011 08:25 AM PSTi still don't get it .... why they did not ask their supporters to show up on 22 Bahamn ? This way things could have turned differently ...... i think these two are more ablah than the Ahmadinejad's gang .......
first of all no one could had kept them at the house on 22 bahamn and also there would have been a turn out of tons of more people in their support . Many people who did not show up on 25 Baham afraid to be killed or jailed would have showed up on 22 Bahamn .......
they could have then support both Iranian revolution as well as Egyption revolution meanwhile express their frustration and anger of how things have turned out after 30 years ........ we need to move on and evolve rather than go back and start over ..............
i know you all want to get over with this overnight ....... that won't happen but it will happen eventually... have patience and be smart .... US can not help .... He has one leg in Iraq and one leg in Afghanistan all he can do is to poop on Iran ....... so do not wait and do not expect anything good out of it .....
...
by Red Wine on Thu Feb 24, 2011 02:08 PM PST.
قیامت یا قیام..
Roozbeh_GilaniThu Feb 24, 2011 06:00 AM PST
این دو آقای کروبی و موسوی با تمام اشکالاتی که دارند، رهبران این جنبش سبز هستند. فراموش نکنیم که تظاهرات پر شور ۲۵ بهمن و اول اسفند، این دو مشت محکم به پوزه کثیف احمدینژاد و رهبر منفور او به تصمیم این دو شخص بود. البته ابلهان رژیم ولایت وقیح، با دور نگاشتن این دو شخص از صحنه در دوران این دو تظاهرات، به رادیکال شدن جنبش کمک بزرگی کردند. من امیدوارم که این ابلهان اشتباه دیگه بکنند با محاکمه این دو شخص، که در حقیقت دستور شروع قیام ملی - و مطمئن باشید مسلحانه - تودههای مردم، بر ضد این رژیم فاسد، جاهل، و فاشیست اسلامی خواهد بود.
گاندی
David ETThu Feb 24, 2011 05:58 AM PST
گاندی
thanks David for a great blog
by Anahid Hojjati on Thu Feb 24, 2011 05:28 AM PSTThanks David for an excellent blog. When I was writing a blog about my experience on IC in past two yeras, I found this blog from you:
//iranian.com/main/blog/david-et/iran-cro...
If people like "Massih Alinejad" had listened to people like you, we would not be in this shape, but some people never listen and then they are surprised why things did not go the way they mistakenly thought that it would go. As you wrote in this blog:"
وقایع اخیر به بعضی ثابت کرد که خواستههای مردم بسیار مترقی تر از
خواستههای موسوی هاست، و از روز اول دعوا سر موسوی و کروبی و غیره نبود
بلکه برای آزادی، دموکراسی و حقوق بشر بوده ، نه بازگشت به دوران طلایی
امام و اجرای بی شرط قانون اساسی جمهوری اسلامی. موسویها هم وسیلهای
بودند و هستند"
اشکال از فرستنده است
FredThu Feb 24, 2011 05:06 AM PST
پیش از هر چیز خانم علینژاد باید تکلیف خودشان را حد اقل با خودشان روشن کنند. در مصاحبه ها و نوشتارها خود را "روزنامه نگار" و "ژور نالیست" معرفی میکنند که فقط در پی گزارش واقعیت جاری جامعه است.
ولیکن گزارشات و جبهه گیری های ایشان با یک فعال حزبی تفاوتی ندارد ، آنهم فعالی که در استخدام رسانه هایی است که از یک طرف دعوا در بین اسلامیستهای حاکم بر ایران دفاع میکنند و هوادار خط فکری آنها میباشند.
ایشان میتوانند طرفدار "اصلاح طلبان " نظام پر برکت باشند و برای رسانه های آنها هم کار کنند ولیکن نمیتوانند خود را یک روزنامه نگار و ژورنالیست به معنی واقعی کلمه وانمود کنند.
واقعیت جاری در ایران، چه خانم علینژاد بپسندند و چه نپسندند، آن است که حنای "اصلاح طلبان " رنگ باخته و زمان تغییر بنیادین در ایران است که با آرمان بازگشت به " دوران طلایی امام " و آنهم در چارچوب " بدون تنازل قانون اساسی" آنهایی که خانم علینژاد سنگشان را به سینه میزنند در تضاد آشکار است.
اشکال کار در فرستنده است و به گیرنده خرده گرفتن خانم علینژاد از عقل سلیم ایشان بعید است.