من مسلمانم
قبله ام یک گل سرخ
جانمازم چشمه / مهرم نور
دشت سجاده من
من وضو با تپش پنجره ها می گیرم
سهراب سپهری/نگاه کنید به: متن کامل
چون باغ شود دوباره خرم/ اي بلبل مستمند مسکين
وز سنبل و سوري و سپرغم/ آفاق نگارخانه ي چين
گل ، سرخ و به رخ عرق ز شبنم/تو داده ز کف قرار و تمکين
زان نو گل پيش رس که در غم/ناداده به نار شوق تسکين
از سردي دي، فسرده يار آر : علی اکبر دهخدا
دیدی ای غمگین تر از من/ بعد از آن دیر آشنایی
آمدی خواندی برایم / قصه ی تلخ جدایی
مانده ام سر در گریبان/ بی تو در شب های غمگین
بی تو باشد همدم من/ یاد پیمان های دیرین
آن گل سرخی که دادی/ در سکوت خانه پژمرد
آتش عشق و محبت/ در خزان سینه افسرد
کنون نشسته در نگاهم/ تصویر پر غرور چشمت
یک دم نمی رود از یادم/چشمه های پر نور چشمت
آن گل سرخی که دادی/ در سکوت خانه پژمرد
آتش عشق و محبت/ در خزان سینه افسرد: ایرج جنتی عطایی
کُولی بزن باز، گلگونه ی ناز/ ما سرخ ِ رخسار /از خون خریدیم
ما کاکُل سرخ، عطر گل سرخ/ در باور قفل، رمز کلیدیم
پیرایه یغمائی
سیصد گل سرخ، یک گل نصرانی/ما را ز سر بریده می ترسانی
ما گر زسر بریده می ترسیدیم/در محفل عاشقان نمی رقصیدیم
در محفل عاشقان خوشا رقصیدن/ دامن زبساط عافیت برچیدن
در دست سر بریده ی خودبردن/دریک یک کوچه کوچه هاگردیدن
سیصد گل سرخ، یک گل نصرانی/مارا ز سر بریده می ترسانی
ما گر زسر بریده می ترسیدیم در محفل عاشقان نمی رقصیدیم
هرجاکه نگاه میکنم خونین ست/ازخون پرنده ای گلی رنگین ست
درماتم گل پرنده می موید و گل/از داغ دل پرنده داغ آجین است
فانوس هزار شعله اما در باد
می سوزد و سرخوش است و چین واچین است
یعنی که به اشک و مویه خود گم نکنی
از عشق هر آنچه می رسد شیرین است
سیصد گل سرخ، یک گل نصرانی/مارا ز سر بریده می ترسانی
ما گر زسر بریده می ترسیدیم/در محفل عاشقان نمی رقصیدیم
در آتش وخون پرنده پر خواهد زد/بر بام بلند خانه پر خواهد زد
امشب که دوباره ماه بالا آمد/می آید و باد پشت در خواهد زد
یک ساقه ی سبزدردلم خواهدکاشت/مهتاب بر آن شبنم ترخواهدزد
صدجنگل صبح درهوا می شکفد/خورشید به شاخه هاشررخواهد زد
سیصد گل سرخ، یک گل نصرانی/مارا ز سر بریده می ترسانی
ما گر زسر بریده می ترسیدیم/ در محفل عاشقان نمی رقصیدیم
محمد اصفهانی
بگذار تا که ناله زندانیان تو
چندان رسا شود که نگنجد به سینه ها
سیلاب اشک وخون کسان را روانه کن
تا بردمد زخاک , گل سرخ کینه ها
بگذار تا سپیده دم روز انتقام
وقتی که سر براوری از خواب صبحگاه
پیر و جوان و خرد وکلان نعره برکشند
که ای دیو دل سیاه !
مرگت خجسته باد بر انبوه مرد وزن ,
نامت زدوده باد , زطومار سال وماه
نادر نادرپور/نگاه کنید به: متن کامل
بهارا زنده مانی زندگی بخش/به فروردین ما فرخندگی بخش
هنوز اینجا جوانی دلنشین است/هنوز اینجا نفسها آتشین است
مبین کاین شاخه بشکسته ، خشک است/چو فردا بنگری پر بیدمشک است
مگو کاین سرزمینی شوره زار است/چو فردا در رسد ، رشک بهار است
بهارا باش کاین خون گل آلود/برآرد سرخ گل چون آتش از دود
برآید سرخ گل خواهی نخواهی/وگرنه خود صد خزان آرد تباهی
بهارا ، شاد بنشین ، شاد بخرام/بده کام گل و بستان ز گل کام
اگر خود عمر باشد ، سر برآریم/دل و جان در هوای هم گماریم
میان خون و آتش ره گشاییم/ازین موج و ازین طوفان برآییم
هوشنگ ابتهاج (سایه) /نگاه کنید به: متن کامل
بخوان به نام گل سرخ در صحاری شب
که باغ ها همه بیدار و بارور گردند
بخوان ‚ دوباره بخوان ‚ تا کبوتران سپید
به آشیانه ی خونین دوباره برگردند
بخوان به نام گل سرخ در رواق سکوت
که موج و اوج طنینش ز دشت ها گذرد
پیام روشن باران ، ز بام نیلی شب
که رهگذار نسیمش به هر کرانه برد
ز خشک سال چه ترسی
که سد بسی بستند
نه در برابر آب، که در برابر نور
و در برابر آواز، و در برابر شور
در این زمانه ی عسرت
به شاعران زمان برگ رخصتی دادند
که از معاشقه ی سرو و قمری و لاله
سرودها بسرایند ژرف تر از خواب
زلال تر از آب ... : شفیعی کدکنی
چه ابرهای خشکی/ چه باغهای جادویی
آن پیر آن حکیم /این میوه های تلخ به شاخ از چه آفرید؟
آن دسته گل چه کس ز کجا چید؟
مادر ز بهر من/این جاودانه بستر پر را که گسترید؟
آیا به باد رفت در باغ هر چه بود ؟
تنها به جای باز/ میوه ی کال گسستگی؟
یاقوت های خون/ تک قطره های لعل
این مهره را که داد
این سرخ گل بگو بگو که به پهلوی من نهاد: سیاوش کسرایی
گل سرخ/گل سرخ/گل سرخ/ او مرا برد به باغ گل سرخ
و به گیسو های مضطربم/ در تاریکی گل سرخی زد
و سر انجام / برگ گل سرخی با من خوابید
ای کبوترهای مفلوج / ای درختان بی تجربه و یائسه
ای پنجره های کور/ زیر قلبم و در اعماق کمرگاهم اکنون
گل سرخی دارد می روید / گل سرخ
سرخ / مثل یک پرچم در رستاخیز
آه من آبستن هستم آبستن آبستن : فروغ فرخزاد
ای تکیه گاه وپناه زیباترین لحظه های پرشکوه و پرعصمت تنهائی وغربت من
ای شط شیرین پرشوکت من
ای با تو من گشته بسیار در کوچه های بزرگ نجابت
در کوچه های فروبسته استجابت
در کوچه باغ گل ساکت نازهایت/ در کوچه باغ گل سرخ شرمم
در کوچه های چه شب های بسیار/ تا ساحل سیمگون سحرگاه رفتن
مهدی اخوان ثالث
دل من در دل شب خواب پروانه شدن می بیند
مهر صبحدمان داس به دست/خرمن خواب مرا می چیند
آسمانها آبی/ پر مرغان صداقت آبی ست
دیده در آینه ی صبح تو را می بیند
از گریبان تو صبح صادق/ می گشاید پر و بال
تو گل سرخ منی/ تو گل یاسمنی
تو چنان شبنم پاك سحری ؟ نه / از آن پاك تری: حمید مصدق
من دلم ميخواهد خانه اي داشته باشم پر دوست
كنج هر ديوارش دوست هايم بنشينند آرام
گل بگو گل بشنو / هر كسي مي خواهد
وارد خانه ی پر عشق و صفايم گردد
يك سبد بوي گل سرخ به من هديه كند
شرط وارد گشتن/ شست و شوي دل هاست
شرط آن داشتن دل بيرنگ و رياست
بر درش برگ گلي مي كوبم/روي آن با قلم سبز بهار
مي نويسم: اي يار خانه ما اينجاست
تا كه سهراب نپرسد ديگر«خانه دوست كجاست؟»
فریدون مشیری
آن لحظه که مرا به سینه میافشاری
هر پاره ی روح و جانم را/ به کهکشان عشق می سپاری
و همزمان ، با آنچه بر زبان آری
فرشتگان ، در اوج آسمان پرواز می کنند
گویی با هزاران نیرو و توان/سرود همبستگی ساز می کنند
و این موج عشق است که رهسپار می شود
من باله ی هستی را/ در هاله ی گل سرخ می بینم
دکتر منوچهر سعا دت نوری / نگاه کنید به: متن کامل
برگرفته از مجموعه سروده های زنجیرها
Recently by M. Saadat Noury | Comments | Date |
---|---|---|
برای نسرین ستوده : در زنجیری از سرودهها | 11 | Dec 01, 2012 |
ای دوست : در زنجیر اشاره | 1 | Dec 01, 2012 |
آفریدگار | 7 | Nov 04, 2012 |
Person | About | Day |
---|---|---|
نسرین ستوده: زندانی روز | Dec 04 | |
Saeed Malekpour: Prisoner of the day | Lawyer says death sentence suspended | Dec 03 |
Majid Tavakoli: Prisoner of the day | Iterview with mother | Dec 02 |
احسان نراقی: جامعه شناس و نویسنده ۱۳۰۵-۱۳۹۱ | Dec 02 | |
Nasrin Sotoudeh: Prisoner of the day | 46 days on hunger strike | Dec 01 |
Nasrin Sotoudeh: Graffiti | In Barcelona | Nov 30 |
گوهر عشقی: مادر ستار بهشتی | Nov 30 | |
Abdollah Momeni: Prisoner of the day | Activist denied leave and family visits for 1.5 years | Nov 30 |
محمد کلالی: یکی از حمله کنندگان به سفارت ایران در برلین | Nov 29 | |
Habibollah Golparipour: Prisoner of the day | Kurdish Activist on Death Row | Nov 28 |
Thank you all
by M. Saadat Noury on Sun Apr 17, 2011 12:18 PM PDTWHO visited this thread. The special thanks go to All-Iranians, Souri Banoo, Anahid Hojjati, Literary Critic, Mash Ghasem, Divaneh, and Shazde Asdola Mirza for their interesting/informative comments and very beautiful poems.
Dear Shazde Asdola Mirza
by M. Saadat Noury on Sun Apr 17, 2011 01:01 AM PDTThank you for the beautiful poem you posted; please accept this in return
عطر گل سرخ
Rose perfumes are made from attar of roses or rose oil, which is a mixture of volatile essential oils obtained by steam distilling the crushed petals of roses. An associated product is rose water which is used for cooking, cosmetics, medicine and in religious practices. The production technique originated in Persia then spread through Arabia and India, but nowadays about 70% to 80% of production is in the Rose Valley near Kazanluk in Bulgaria, with some production in Qamsar in Iran and Germany. The Kaaba in Mecca is annually washed by the Iranian rose water from Qamsar: //en.wikipedia.org/wiki/Rose#Perfume
دعای گل سرخ
Shazde Asdola MirzaSat Apr 16, 2011 05:26 PM PDT
تن به لبخند گرمت سپارم
چشم من شب همه شب نخفته است
ساقی پاکدل پر ز خون کن
گر تغافل کنی ریشه من
در دل خاک رنجور گردد
تا بهایی ز گلچین ستانم
خارهایم برویان فراوان
بر تنم ای همه مهربانی
خارهای فراوان برویان
شادی ام بخش و آزادگی ده
تا زمین تو دلجو کنم من
پر گشایم به روی چمن ها
باغهای تو خوشبو کنم من
با شکوفایی من بر آمد
زین همه مرغ خاموش آواز
پای منگر ز من مانده در گل
عطر ها بنگر از من به پرواز
سیاوش کسرایی
Dear "divaneh"
by M. Saadat Noury on Fri Apr 15, 2011 06:54 PM PDTبا سپاس از نوشته ی ارزنده ی شما، در پاسخ، دو شعر از روانشاد عمران صلاحی که در آن صحبت از "گل" هم هست به حضورتان تقدیم می شود :
به زبان خودشان
با درختی که زند سر به فلک
به زبان مِه و ابر
به زبان لجن و سایه و لک
به زبان شب و شک حرف مزن
با درختان برومند جوان
به زبان گل و نور
به زبان سحر و آب روان
به زبان خودشان حرف بزن
نام کوچک
درخت را به نام برگ
بهار را به نام گل
ستاره را به نام نور
کوه را به نام سنگ
دل شکفتة مرا به نام عشق
عشق را به نام درد
مرا به نام کوچکم صدا بزن!
عمران صلاحی
با سپاس
divanehFri Apr 15, 2011 02:32 PM PDT
هر چقدر از این مجموعه دلنشین لذت بردیم از آگاهی از مرگ عمران صلاحی دلمان گرفت. عمران صلاحی هم طنز نویس برجسته ای بود و هم نقش بسیار بزرگی در معرفی طنز فارسی داشت. سیصد گل سرخ نثار مزار عمران خان.
Dear Mash Ghasem
by M. Saadat Noury on Fri Apr 15, 2011 02:27 PM PDTThank you for your kind comment and for your very informative note. Here is the reliable link to the full text of that poem:
//www.avayeazad.com/mehdi_akhavan_sales/akhare_shahname/15.htm
با عرض ادب و
Mash GhasemSun Apr 17, 2011 12:46 PM PDT
غزل ۳ ، ( از کتاب " آخر شاهنامه"، سومین مجموعه شعر م. امید. ) یکی از زیباترین شاهکارهای م. امید است . غزل ۳ از محبوب ترین شعرهای فارسی برای فروغ فرخزاد بود و فروغ آنرا با صدای خویش خوانده، که بسیار روح پرور است. با سپاس مجدد.
Dear AI
by M. Saadat Noury on Fri Apr 15, 2011 10:24 AM PDTThank you for the beautiful poem and the link; please accept this in return
موسیقی عطر گل سرخ/عمران صلاحی
//bestbooks.blogfa.com/post-291.aspx
Many thanks go to Literary Critic
by M. Saadat Noury on Fri Apr 15, 2011 10:14 AM PDTFOR the very informative comment, and the interesting links. Please accept this in return: //www.youtube.com/watch?v=qXgQY-fr_s4
PS: The misleading source of that error was this article written by poet Mohammad Jalali (M. Sahar), which will be corrected in a very near future. Thanks again!
Dear Ms Anahid Hojjati
by M. Saadat Noury on Fri Apr 15, 2011 10:00 AM PDTThank you for your kind comment; please accept this in return
گل سرخ در شعر کلاسیک ایران
//www.loghatnaameh.com/dehkhodaworddetail-2d0376bf6c794b05bdd8e5d9df07f110-fa.html
Literary critic, how interesting
by Anahid Hojjati on Fri Apr 15, 2011 09:57 AM PDTI was thinking that the poem did not belong to Saedi, I believe it is a recent poem. On top of that , I was thinking about Vigen' s song. It is on my Ipod and a great song.
عطر گل سرخ
All-IraniansFri Apr 15, 2011 09:37 AM PDT
کُولی بزن باز، گلگونه ی ناز!
ما سرخ ِ رخسار از خون خریدیم
ما کاکُل سرخ، عطر گل سرخ
در باور قفل، رمز کلیدیم
پیرایه یغمائی
//www.mashal.org/content.php?t=%D8%B3%DB%8C%D8%B1%DB%8C%20%D8%AF%D8%B1%20%D8%B4%D8%B9%D8%B1%DB%8C%20%D8%A7%D8%B2%20%D9%BE%DB%8C%D8%B1%D8%A7%DB%8C%D9%87%20%DB%8C%D8%BA%D9%85%D8%A7%D8%A6%DB%8C%20(1)&c=shehr&id=01893
تقدیم و تصحیح
Literary CriticFri Apr 15, 2011 09:32 AM PDT
جناب دکتر سعادت نوری
ضمن تقدیم قطعه شعری حاوی "گٔل سرخ" محترما به عرض میرسانم که قطعه "سیصد گٔل سرخ" اثر محمد اصفهانی میباشد و نه غلامحسین ساعدی.
دیدی ای غمگین تر از من بعد از آن دیر آشناییآمدی خواندی برایم
قصه ی تلخ جدایی
مانده ام سر در گریبان
بی تو در شب های غمگین
بی تو باشد همدم من
یاد پیمان های دیرین
آن گل سرخی که دادی
در سکوت خانه پژمرد
آتش عشق و محبت
در خزان سینه افسرد
کنون نشسته در نگاهم
تصویر پر غرور چشمت
یک دم نمی رود از یادم
چشمه های پر نور چشمت
آن گل سرخی که دادی
در سکوت خانه پژمرد ایرج جنتی عطایی که با مختصر تغییری با صدای ویگن خوانده شد
Thanks Ostaad Noury for a fantastic collection.
by Anahid Hojjati on Fri Apr 15, 2011 08:48 AM PDTIndeed Iranian poetry is in love with "Gole Sorkh" since it has so many meanings in our literature. Thanks for sharing.
Dear Souri Banoo
by M. Saadat Noury on Fri Apr 15, 2011 08:17 AM PDTThank you for your kind comment and for your very interesting link; please accept this in return:
//www.youtube.com/watch?v=W4niqG4K73Y
همه ی ایرانیان گرامی
M. Saadat NouryFri Apr 15, 2011 08:11 AM PDT
با سپاس، در پاسخ سروده ی زیر از روانشاد علی اکبر دهخدا تقدیم می شود:
چون باغ شود دوباره خرم
اي بلبل مستمند مسکين
وز سنبل و سوري و سپرغم
آفاق نگارخانه ي چين
گل سرخ و به رخ عرق ز شبنم
تو داده ز کف قرار و تمکين
زان نو گل پيش رس که در غم
ناداده به نار شوق تسکين
از سردي دي، فسرده يار آر
Thank you Dr S. Noury
by Souri on Fri Apr 15, 2011 07:28 AM PDTVery beautiful collection about my favorite subject ;-)
All those poems (including your very own) are so nice and meaningful.
Let's praise the Red Rose!
Here's a beautiful music about Rose (but this one is blue ;-)
//www.youtube.com/watch?v=QtalcWMDYno
زآن سپيد و سرخ اي گل
All-IraniansFri Apr 15, 2011 06:38 AM PDT
كفر گيسوي جانان چيره شد به ايمانم
تر شد اي مسلمانان، تر ز باده دامانم
ساقيا دگر ساغر لبنما نمينوشم
ارمني تَرَك پر كن، تازه «نامسلمان»ام
شيشه پر كنيد از نو، زآن كهن شراب امشب
خندد اين تهي ساغر بر لبان عطشانم
زآن سپيد و سرخ اي گل، هر دو ريز و گبري كن
ارمني مسلماني، تا ترا بفهمانم
تا شدم ارادتمند اين شراب گلگون را
هم مراد جبريلم، هم مريد شيطانم
مي به من شبي ميگفت: اي گل خزان اميد
من بهار تابستان، آتش زمستانم
چون خوري ز من جامي، بشكفد به رويت گل
پرزنان ترا خوش خوش در جنان بگردانم
مهدي اخوان ثالث