چند واژه در زبان فارسی که از زبان دیگران آمده اند


Share/Save/Bookmark

Mohammad Ala
by Mohammad Ala
19-Jun-2012
 


زپرتي :
واژة روسي Zeperti به معني زنداني است و استفاده از آن يادگار زمان قزاق‌هاي روسي در ايران است در آن دوران هرگاه سربازي به زندان مي‌افتاد ديگران مي‌گفتند يارو زپرتي شد و اين واژه کم کم اين معني را به خود گرفت که کار و بار کسي خراب شده و اوضاعش ديگر به هم ريخته است.

هشلهف :
مردم براي بيان اين نظر که واگفت (تلفظ) برخي از واژه‌ها يا عبارات از يک زبان بيگانه تا چه اندازه مي‌تواند نازيبا و نچسب باشد، جملة انگليسي (I shall have به معني من خواهم داشت) را به مسخره هشلهف خوانده‌اند تا بگويند ببينيد واگويي اين عبارت چقدر نامطبوع است! و اکنون ديگر اين واژة مسخره آميز را براي هر واژة عبارت نچسب و نامفهوم ديگر نيز (چه فارسي و چه بيگانه) به کار مي‌برند.

چُسان فسان:
از واژة روسي Cossani Fossani به معني آرايش شده و شيک پوشيده گرفته شده است.

شر و ور:
از واژة فرانسوي Charivari به معني همهمه، هياهو و سرو صدا گرفته شده است.

اسكناس:
از واژة روسي Assignatsia که خود از واژة فرانسوي Assignat به معني برگة داراي ضمانت گرفته شده است.

فکسني:
از واژة روسي Fkussni به معني بامزه گرفته شده است و به کنايه و واژگونه به معني بيخود و مزخرف به کار برده شده است.

نخاله:
يادگار سربازخانه‌هاي قزاق‌هاي روسي در ايران است که به زبان روسي به آدم بي ادب و گستاخ مي‌گفتند Nakhal و مردم از آن براي اشاره به چيز اسقاط و به درد نخور هم استفاده کرده‌اند.


Share/Save/Bookmark

Recently by Mohammad AlaCommentsDate
خبر نامه ی از ایران
-
Jul 17, 2012
قهرمانان جهانی ایران
3
Jul 12, 2012
"تقدیم" نامه یک کتاب
1
Jul 08, 2012
more from Mohammad Ala
 
Mohammad Ala

در حفظ زبان خود بکوشیم.

Mohammad Ala


با سپاس فراوان از همگی.


jmyt17

واژه

jmyt17


 

Thanks for sharing, we also have in Japanse too for exmple

1- Kuni 国 in japanse mean keshvar

2-baba ばば in Japanse mean peere zan

3-Hendone へんだね means ajeeb 

 


Anahid Hojjati

Thanks Mr. Ala for sharing

by Anahid Hojjati on

dear divaneh, you forgot to mention that british exported words such as cancel, annex, night club, topless and many other words to their language after their stay in abadan.


divaneh

ریشۀ واژه ها

divaneh


چند واژه که از زبان ایرانی به زبانهای دیگر رفته.

واژه چسان فسان که در زبان روسی تبدیل شده به این واژه:

Cossani Fossani

واژه شر و ور که در زبان فرانسوی تبدیل شده به

Charivari

واژه های دیگری هم هست مثل زپرتی و هشلهف که می گذاریم برای بعداَ.

با سپاس از جناب علای گرامی. من هم مثل شیرین بر معلوماتم افزوده شد.

 


ahang1001

خیلی ممنون بر

ahang1001


خیلی ممنون

بر اطلاعاتم افزوده شد

 


All-Iranians

Jenab-e Mohammad Ala

by All-Iranians on

Good read. You may also like to view this

 زپرتی . [ زِ پ ِ ] (ص ) (در تداول عامه ) فرسوده . کم استقامت
//www.loghatnaameh.org/dehkhodaworddetail-e78a324cb5024655b1ca6d851362f1e9-fa.html

هشلهف . [ هََ ش َ هََ ] (ص ) بی معنی . بی مصرف . پست . بد. به کارنیامدنی / : یادداشت به خط دهخدا
//www.loghatnaameh.org/dehkhodaworddetail-85c9fc22794b419cb510111aac6d82f7-fa.html

چسان فسان . [ چ ِ ف ِ ] (اِ مرکب ، از اتباع ) چاسان فاسان .در تداول عامه ، آرایش . بزک . توالت . آراستگی سر و بر. آرای گیرای در اصطلاح اهالی فیض آباد محولات بخش تربت حیدریه
//www.loghatnaameh.org/dehkhodaworddetail-c2b60c8debd847ce8512479515eec5a9-fa.html

شر و ور. [ ش ِرْ رُ وِ ] (اِ مرکب ، از اتباع ) در تداول سخنان بیهوده و بی معنی ؛ شر و ور گفتن . (یادداشت دهخدا). حرف مفت و دری وری و چرند و پرنداست . کلمه ٔ فرانسوی شریور که لفظاً به این کلمه بی شباهت نیست در زبان فرانسوی به همین معنی بکار می رود
//www.loghatnaameh.org/dehkhodaworddetail-e7498116d46a46678fc620fe4681b5fa-fa.html

اسکناس . [ اِ ک ِ ] (روسی ، اِ)  (کلمه ٔ روسی شده از آسین یای ِ فرانسه ) چاو. شهروا
//www.loghatnaameh.org/dehkhodaworddetail-d63c4067e99d47cfb1b6302e092c3f93-fa.html

فکسنی . [ ف َ ک َ س َ ] (ص ) در تداول عوام ، بی ارج . ناچیز. (یادداشت دهخدا). معمولاً لوازم و اشیاء ازکارافتاده و کهنه را گویند
//www.loghatnaameh.org/dehkhodaworddetail-95583b4bbd234799b866eb74eddc433f-fa.html

نخاله . [ ن ُ ل َ / ل ِ ] (از ع ، اِ) سپوس . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (فرهنگ نظام ). آنچه در موبیز پس از بیختن آرد باقی ماند. پوست هر دانه ای که آدمی آن را نمی خورد... هرچه در اومغز بود آرد فروشد/ بر سرش آشوب آمده ست نخاله : ناصر خسرو
//www.loghatnaameh.org/dehkhodaworddetail-81cc50dd95df4d6db81135c8641cb3d7-fa.html

 


Esfand Aashena

احمدی‌نژاد از I need a job گرفته شده!

Esfand Aashena


والله ریشهٔ این کلمات را جور دیگر یاد گرفتیم، یعنی‌ اکثرا این کلمات از تنبلی به صورت خلاصه در آمده‌اند. به این شکل:

هشلهف در اصل هشت حفره بوده.

چسان فسان در اصل چس چنین و چنان بوده.

اسکناس نوهٔ اسکندر بوده که خیلی‌ پول دوست بوده.

شرّ و ور در اصل برو اون ور تر شعر بخون بوده.

فکستنی در اصل بستنی و فالوده مخلوط بوده.

نخاله در اصل چغاله بادوم نرسیده بوده.

در ضمن تا آنجائی که ما در فیلم My Big Fat Greek Wedding دیدیم گفتند که ریشهٔ تمامی‌ کلمات در دنیا از زبان یونانی میاد.  اون پدر عروس تجزیه تحلیل هم کرد!

Everything is sacred


Shahriar Zahedi

Shahriar Zahedi

by Shahriar Zahedi on

Shahriar Zahedi


Shahriar Zahedi

نخاله

Shahriar Zahedi


خیلی‌ جالب بود. چیز یاد گرفتیم. فقط در رابطه با نخاله باید عرض کنم که که این واژه به معنی‌ آنچه از ارد بعد از بیختن باقی‌ میماند است، در واقع پوست هر دانه خوراکی را نخاله میگویند که غیر قابل خوردن است. در فارسی‌ نخاله را با زباله همردیف میکنند. ناصر خسرو میگوید :هرچه در اومغز بود آرد فروشد
بر سرش آشوب آمده ست نخاله