سربار ملت ایران و نور چشمی خدایگان امام معصوم علی آقا رهبر ، حاج آقا سید حسن نصرالله خان، رئیس تروریستهای حزب الله لبنان که معرف حضور مبارکتان هست. برای تجدید خاطره این فرمایش حاجی نصرالله را اول مزه مزه کنید تا بعد فرموده با مزه تر جدیدش تقدیم شود:
"در ايران امروز چيزی به نام تمدن پارسی پيدا نمی شود. آنچه در ايران هست تمدن اسلامی است"
حال کردید، نون ایرانی را هلف هلف میخوره و از ایندست حرفها میزنه، این هم تازه از تنور درآمده:
"احساس می کنم جوانان ایرانی آنقدر که ما قدر ولی عصر مسلمین جهان حضرت آیتاله خامنهای را میدانیم، نمیدانند."
به عبارت دیگر؛ وقتی پامنبری چیزی مثل نصرالله باشه، حتماً باید حضرت "ولی عصر مسلمین جهان" هم چیزی مثل جانی بالفطره آسید علی باشه.
حیف از ایران و ایرانی که شده بازیچه دست اینان، حیف.
تبریک
Recently by Fred | Comments | Date |
---|---|---|
ادا اطوار اسلامی | 5 | Dec 05, 2012 |
مسجد همجنسگرایان | 1 | Dec 05, 2012 |
Iranians are legitimate target | 10 | Dec 04, 2012 |
Person | About | Day |
---|---|---|
نسرین ستوده: زندانی روز | Dec 04 | |
Saeed Malekpour: Prisoner of the day | Lawyer says death sentence suspended | Dec 03 |
Majid Tavakoli: Prisoner of the day | Iterview with mother | Dec 02 |
احسان نراقی: جامعه شناس و نویسنده ۱۳۰۵-۱۳۹۱ | Dec 02 | |
Nasrin Sotoudeh: Prisoner of the day | 46 days on hunger strike | Dec 01 |
Nasrin Sotoudeh: Graffiti | In Barcelona | Nov 30 |
گوهر عشقی: مادر ستار بهشتی | Nov 30 | |
Abdollah Momeni: Prisoner of the day | Activist denied leave and family visits for 1.5 years | Nov 30 |
محمد کلالی: یکی از حمله کنندگان به سفارت ایران در برلین | Nov 29 | |
Habibollah Golparipour: Prisoner of the day | Kurdish Activist on Death Row | Nov 28 |
بیا تا قدر یکدیگر بدانیم
DemoFri Nov 02, 2012 04:55 AM PDT
بشری که قدر خدا را نداند از قدر خود و قدر دیگران غافل شود و شود بنده دربار ولی عصری که دیر یا زود عصرش به سر آمده و به خیل تنور ولیان عصر که تاریخ تنوری بشر مملو از آن خواهد پیوست. پس همین حال قدر خالق شناسیم و قدر یکدیگر را که فردا همانا دیر است:
بیا تا قدر یکدیگر بدانیم
که تا ناگه ز یک دیگر نمانیم
چو مومن آینه مومن یقین شد
چرا با آینه ما روگرانیم
کریمان جان فدای دوست کردند
سگی بگذار ما هم مردمانیم
فسون قل اعوذ و قل هو الله
چرا در عشق همدیگر نخوانیم
غرضها تیره دارد دوستی را
غرضها را چرا از دل نرانیم
گهی خوشدل شوی از من که میرم
چرا مرده پرست و خصم جانیم
چو بعد از مرگ خواهی آشتی کرد
همه عمر از غمت در امتحانیم
کنون پندار مردم آشتی کن
که در تسلیم ما چون مردگانیم
چو بر گورم بخواهی بوسه دادن
رخم را بوسه ده کاکنون همانیم
خمش کن مرده وار ای دل ازیرا
به هستی متهم ما زین زبانیم
رومی