اینی که در يک جامعه، اقتدارگراها
در حکومت باشند، نميتوان گفت كه ذهنيت مردم و نخبگانشان نسبتي با استبداد ندارد و
آن ها از خلق
و خوی استبدادگرانه دوری خواهند کرد. اندیشه های مستبدانه ی حاكمان، جامعه را هم
متاثر از آن اندیشه ها و خلق و خوها خواهد کرد (حدیثی هم هست به این مضمون که مردم
بر دین حاکمانشان هستند). علی القائده تربيت در اين جوامع، استبداديست و طبيعيه كه در یک مسیر
دو طرفه بین جمعه و حکومت؛ حاكمان از چنين جامعهای و با چنين تربيتي بیرون آمده
باشند و داراي اينگونه سبک ها باشند. نفی ارتباط این دو مبحث به نوعي ساده سازی
مسئله و نادیده گرفتن واقعیت است. اگر فضای كلي جامعهای غير مردم سالار باشد، ذهن
غالب كساني كه در چنين جامعهاي زندگی می کنند هم غیر مردم سالار یا اقتدارگرا
خواهد بود. گرچه شاید به صورت موردي، استثنائاتی در بخش هایی از جامعه یافت بشود و
عده ای باشند که از هم چین ذهنيتي به دور باشند و با تربيتی متعادل، عدالت گرا و
غير استبدادی پرورش يافته باشند.
نظر شما چیه؟
My Blog: http://yansoroon.sanaei.com