در میزگردی که روز یکشنبه ششم دسامبر ۲۰۰۹ در شهر ریچموند ایالت کالیفرنیا تشکیل شد مسئلۀ “آزادی جنسی در فرهنگ ایرانی” مورد بحث و بررسی قرار گرفت. در این میزگرد که از سری نشستهای بنیاد فرهنگی همزبان بود خانمها شهرنوش پارسیپور (نویسنده و اسطورهشناس)، عزیزه رضائیان (رواندرمانگر کودک و خانواده)، فرزانه ثابتان (مترجم و اندیشمند مسائل فلسفی و جامعهشناختی)و دکتر بهمن دادگستر (روانشناس) شرکت داشتند. گردانندۀ این نشست منصور تایید بازیگر تئآتر و نمایشنامهنویس مقیم شمال کالیفرنیا بود. PHOTO ESSAY
در آغاز جلسۀ بسیار پربار و زندهای که به مدت دو ساعت به درازا انجامید منصور تایید از سخنرانان خواست که چکیدهای از صحبتهای خود را به مدت دو دقیقه با شرکتکنندگان در میان بگذارند.
شهرنوش پارسیپور که پیش از دیگران شروع به سخن کرد بر این عقیده بود که ریشه مسائل جنسی را میتوان در نگاهی به اسطوره به ویژه اساطیر ایران و بینالنهرین جستجو کرد. به گفته وی در زمانهای پیش از تاریخ روابط جنسی بسیار مقدس شمرده میشده که با گذشت هزارهها از تقدس این رفتارها به دلایل گوناگون کاسته شده است تا جایی که امروزه انسانها به روابط جنسی به عنوان یک رفتار زشت و کثیف نگاه میکنند. سخنران دوم، عزیزه رضاییان، بر این باور بود که برای فهم درست رفتارهای جنسی و چگونگی شکلگیری نیازهای جنسی انسانها باید سیر تکامل جنسی را از آغاز پیدایش انسانِ دو پا مورد بررسی قرار داد. به گفته وی رابطه جنسی انسانها که در آغاز یک رابطه متقابل عشق-سکس بوده پس از مدتی به عشق-وابستگی تبدیل شده که در آن مرد به صورت “مهیاکننده” و زن به صورت مصرفکننده درآمدهاند. این درحالیست که در طول دهههای گذشته رابطه وابستگی از حالت وابستگی برای بقا درآمده و بیشتر رمانتیک شده است. در همین حال بهمن دادگستر عقیده داشت که بهتر است رشد و تکامل جنسی در انسان از زمان کودکی تا بلوغ مورد بررسی قرار گیرد و این توجه باید از جنبههای روانشناختی، فرهنگی، مذهبی و باوری انسان باشد. همچنین در این بازنگری بخشهای فیزیولوژیکی که میتوانند در وضعیت جنسی تاثیرگذار باشند نباید از نظر دور نگه داشته شوند. فرزانه ثابتان در چکیدهای از باروهای خود گفت که مفاهیم آزادی و روابط جنسی را باید از دو زاویه مورد بررسی قرار داد. یک، از دیدگاه روانشناختی و دو، از دیدگاه جامعهشناختی. به عقیده وی مسئله اصالت فرد و اصالت جامعه در این بررسی بسیار مهم بوده و انعطاف جامعه در برابر فرد و همچنین انعطاف فرد در برابر جامعه باید مورد بررسی قرار گیرند. از دید وی، آزادی جنسی که امروز در ایران شاهد آن هستیم به عنوان یک وسیله (سلاح) از سوی جوانان و برای تثبیت هویت انسانی خود در برابر حکومت مورد استفاده قرار گرفته که در حال حاضر به ابتذال کشیده شده است.
پس از بیان چکیدۀ صحبتهای خود در آغاز نشست، هر کدام از شرکتکنندگان به توضیح بیشتر موضع خود پرداختند.
به عقیدۀ پارسیپور در فرهنگی مثل فرهنگ ایرانی مقام مرد در عملِ “کردن” خلاصه میشود که او را در مقام فاعل و خالق قرار میدهد. این درحالیست که مقام زن از سوی جامعه “شدن” است که وی را به عنوان مفعول، هیچ، و مادۀ بیجان معرفی میکند. این نگاه که از عصر پدرسالاری به ویژه دوران تمدن آشور آغاز شده و زن را شئ میداند از بن نادرست است. در این سیستم تفکر، میترا گاو آسمانی که سمبل مادرسالاری است کشته شده که متعاقب آن نه تنها زنانگی کشته میشود که زنانگی مردان نیز از آنان سلب میگردد. در این سیستم، خلاقیت و زایش از زن گرفته شده به مرد واگذار میشود. به عقیدۀ پارسیپور برای تصحیح این نادرست باید دگرگونی در زبان گفتاری ایجاد شود که در آن از واژههای “دادن” و “گرفتن” به جای “کردن” و “شدن” بهره گرفته شود. در این گفتارِ نو، “دادن” از سوی مرد است چون دارای نطفه است و برای تولیدمثل نطفه را میدهد. این درحالیست که “گرفتن” از ناحیۀ زن صورت میگیرد چون نطفه را دریافت میکند. پارسیپور در ادامۀ سخنان خود گفت که تا مسئلۀ دادن و گرفتن جا نیفتاده، جامعۀ ایران در آشوب و بیبندوباری جنسی دست و پا خواهد زد. وی توصیه نمود که برای سریعتر کردن این فرآیند اسطورههای قدیمی مطالعه شوند.
در بخش دیگری از نشست که بحث بر سر تاثیر مذهب روی روابط جنسی بود، پارسیپور با نقلقولی از بهآذین که “آزادی یعنی دیوارهای مرز” گفت که “ما در زندگی آزاد نیستیم.” انسانها در برابر هم حریم ایجاد میکنند و به محض تماس جنسی یک بُعد معنوی نیز ایجاد میشود. او با بازگویی یک اسطورۀ ژاپنی که در آن مرد در برخورد با زن میگوید که “پُر در من است که میخواهد خالی شود” و زن در جواب میگوید که “در من یک خالی است که میخواهد پُر شود” ادامه داد که مذاهب مقدم بر انسان به وجود نیامدهاند. بلکه انسانِ بهوجودآمده رفتارهای جنسی را درست کرده و برای تعریف این رفتارها مذهب را به وجود آورده است. پارسیپور گفت که رفتار جنسی توام است با غریزه؛ این غریزه آنقدر شدید است که میتواند منجر شود به رابطه والدین با فرزندان. مذهب به میان میآید تا از چنین روابطی جلوگیری کند تا نسلهای بعد سالمتر به وجود آیند. وی با اشاره به این گفتۀ داستایوفسکی که میگوید “اگر خدا نباشد هر کاری مجاز است،” گفت که آزادی معنا ندارد مگر اینکه بگوییم دیوارهای مرز است و اگر خدا هم نباشد، هر کاری مجاز نیست.
بهمن دادگستر در مخالفت با پارسیپور گفت که در طول تاریخ مسئلۀ روابط جنسی به صورت “کردن” و “شدن” نبوده بلکه آن “دادن” و “گرفتن” بوده است. به عقیدۀ وی رفتار جنسی مانند بقیۀ رفتارهاست و یک نیاز، نیازی که چندوجهی بوده و به مذهب، فرهنگ، رفتارهای اخلاقی و جسمی مربوط میشود. به گفتۀ او مسائل جنسی از ابتداییترین سالهای عمر انسان شروع شده که به صورت بازی لذتبخش کودک با اعضای تناسلی خود جلوهگر میشود و در صورتی که در محیط رشد کودک و در رابطۀ بین پدر و مادر تضادهایی وجود داشته باشد، عمل خودارضایی جنسی میتواند تا سنین بالاتر نیز ادامه پیدا کند. “در هر حال مسائل جنسی، چه غریزی چه نیاز، باید در یک کانال به جایی برسند که منحرف نشوند.”
دادگستر ادامه داد که برای بررسی رفتارهای جنسی ایرانیان باید به حساسیتهای خانوادههای ایرانی نسبت به مسایل جنسی توجه کرد. به عقیدۀ او مسئلۀ جنسی میتواند نمود خشم باشد مثل موردِ تجاوز جنسی که در رابطهای یکطرفه بهرهوری از لذت وجود ندارد بلکه آن بروز یک خشم نهفته است. “در خانوادۀ تجاوزگر، مسائل جنسی یا بسیار بیبندوبار بوده یا خیلی تنگ و محدود.” مسئله رشد و تکامل مسائل جنسی در خانواده بسیار مهم است. دادگستر عقیده داشت که اگر افراد در خانواده قادر به مشورت و گفتگو درباره مسائل جنسی نباشند، ممکن است به بیبندوباری کشیده شوند که نشان تنگاتنگی آن با بیماریهای روانی است.
عزیزه رضاییان در سخنان خود بیشتر توجه را به پژوهشهای مردمشناسی معطوف کرده بود. به عقیده او این پژوهشها به بررسی چگونگی آغاز روابط جنسی بین زنان و مردان پرداخته و به این نتیجه رسیدهاند که هدف اصلی روابط جنسی برای بقای نسل بشر بوده و هست. به گفتۀ وی، حتی امروزه مردان به صورت غریزی به سمت زنانی گرایش دارند که اندام برجسته و حالت زنانۀ آنان نشانۀ توانایی در تولیدمثل است. این در حالیست که زنان به دلیل هورمون ایجادکنندۀ احساس وابستگی دنبال مردانی میروند که بتوانند از آنان محافظت کرده و میزان هورمون تستوسترون در آنان به وضوح بیشتر باشد. به گفتۀ وی در دورانهای پیشازتاریخ، و بر پایۀ پژوهشهای مردمشناسی، زنان با هر مردی تنها به مدت چهار سال دوام آورده و پس از چهارسال و صرفاً به منظور تنوع در خلقت با مرد دیگری رابطه برقرار میکردهاند. به عقیدۀ رضاییان بیبندوباری ازهمگسیخته جنسی در ایران امروز وسیلهای برای تخلیۀ خشم نهفتۀ نسل جوان است.
فرزانه ثابتان در بررسی مسائل جنسی عقیده داشت باید نفش مذاهب و ادیان را در شکلگیری روابط جنسی در نظر داشت چراکه مذهب به عنوان یک پدیدۀ اجتماعی روی فرهنگ یک جامعه و افراد آن جامعه تاثیر میگذارد. به گفتۀ ثابتان انسان هیچگاه در برابر محرکهای ثابت رفتار ثابت ندارد و برخلاف حیوانات قدرت اختیار داشته و همیشه سه سائقۀ (گرایش) اصلی در او خودنمایی میکنند: سائقه اشتغال، سائقه جنسی و سائقه سیانت ذات. وی سپس با اشاره به این مسئله که ویژگی زایش و ویژگی پرورش و دَهِش در زن نهفته شده است تائید نمود که نیاز جنسی یک وسیله است نه هدف. به عقیدۀ او، سائقۀ جنسی وسیلهای برای تحکیم روابط بهویژه روابط عاطفی است که در کاملترین حد خود به باروری و زایش میانجامد که خود نیز در ذات مقدس است. به عقیدۀ ثابتان معنای بیبندوباری در طول تاریخ و بنا به شرایط اجتماعی تغییر پیدا میکند و وابسته به تعریفی است که جامعۀ حاکم از آن به دست میدهد. در جامعهای که زن به عنوان شئ تلقی شده و تنها کارش ارضای جنسی مردان است، نادیدهگرفتن مرزهایی که جامعه برای زن تعیین کرده، زن را متهم به بیبندوباری میکند.
نشست روز یکشنبه با شیرینزبانیهای دلنشین منصور تایید رنگ و بوی خاصی داشت و با پرسش و پاسخ حاضرین سر زمانِ تعیینشده به پایان رسید.PHOTO ESSAY