میگویند جهنم عقربهایی دارد که آدم از ترسشان به مار غاشیه پناه میبرد! حالا این شده حکایت ملل بدبخت خاور میانه.
زمانی بود که ملت های خسته و تحقیر شده از استعمار دل به ندای شیرین استقلال و حق حاکمیت ملی گوش جان فرا دادند و سرنوشت خود را به دستان رهبرانی دادند که وعده به سیادت میهنشان میدادند.
زمان گذشت و استعمار جای خود را به استبداد و خفقان داد. رهبران آزادی طلب دیروز، شدند دزدان سر گردنه امروز. جان و مال مردم شد تیولشان و به جای استقلال، ظلم به این جوامع مسلط شد. و شد این که امروزه در جای جای خاور میانه میبینیم.
دهه ها دروغ و تزویر و ریای این رهبران کاری کرد که نسخه دشمن اجنبی سازی و استقلال و آزادی دیگر اثری نداشته باشد! ملل جان را به کف دست بگذارند و بگویند بس است! دیکتاتور برو به جهنم!
بلایی به سرمان آمده که حاضریم بمب های غرب را بر سر و دستانشان را بر نفتمان ببینیم ولی دمی نفس بکشیم. انتخاب این روزه ما بین استعمار و استبداد است.
لیبی امروز نفس میکشد، سوریه نیز بزودی، تا کی چرخ گردان به ما برسد. بالاخره میرسد. ولی به قیمت استقلالمان. رهبرانمان این را تضمین کردند.