Blog

عوضی

این شعر اصلا عاشقانه نیست ما هر دو به تعویق افتاده ایم تو اینجا چاپ نمی شوی و من نمی میرم   دیروز کسی از

Read More »

خرسند

نه دیگر در صف نان نایستادم تفاوت اینجاست همان هوا همان ابرها را با خودم حمل می کنم هنوز هوا در سینه ام تنگ است

Read More »

DOWNTOWN

وسط شهرهای بزرگ کم کم جذابیت خود را از دست میدهند…مغازه ها..فروشگاه ها..و حتا دیسکو ها و رستوران ها به اطراف شهر ها منتقل میشود

Read More »

کرم ها

همیشه شاکر بوده ام  وقتی که روزگارم در مه گم شد برای آن روز های طلایی –  برنزی – مسی – آهنی حتی زمانی که

Read More »

ابر

دیگر چه می توانستم بگویم در ثانیه های منبسط این عمر فاصله ها رنگ آسمان های جدید شانه هایم را درتنهایی تکان می دهد وقتی

Read More »

شعرهای من

همه جاهستی اما به نام تو شک نمی کنند مرا  تنها در روزنامه های سپید وطن چاپ می کنند و تو نگاه می کنی  

Read More »

بی نام و لبخند

آمدی مثل خوابی که به دیدن آن ناگزیریم رفتی و شعر جای تو را گرفت دیگر به خواب نرفتیم نمی آیی ما نمی دانیم تو

Read More »

وضعیت سیاه

وضعیت غریبی ست از چهار به پنج از پنج به نا امنی کامل پناه می بریم دارد دوباره جهان از دستم می رود   بر

Read More »

سرنوشت

شب ها درست نیمه های شب در بیداری من دراز می کشی و به خواب سردی فرو می روی صورت تو کو؟ روز در زیر

Read More »

تو

قلب من از نیزه تو می گذرد کند بدون تخفیف.   یک دسته کرکس سفید در آسمان این شهر همواره شاهدند همواره در میان دایره

Read More »

غیاب

در پیراهنت تاخیر داری. پیراهنت چوب لباسهایت را در آغوش می فشرد و فراموشی قتل تو… عکس تو را در جیب/ عطر تو را در

Read More »