Friends and loved-ones of the victims of the massacre of political prisoners in 1988 held a commemoration at Khavaran in Tehran.
Person | About | Day |
---|---|---|
نسرین ستوده: زندانی روز | Dec 04 | |
Saeed Malekpour: Prisoner of the day | Lawyer says death sentence suspended | Dec 03 |
Majid Tavakoli: Prisoner of the day | Iterview with mother | Dec 02 |
احسان نراقی: جامعه شناس و نویسنده ۱۳۰۵-۱۳۹۱ | Dec 02 | |
Nasrin Sotoudeh: Prisoner of the day | 46 days on hunger strike | Dec 01 |
Nasrin Sotoudeh: Graffiti | In Barcelona | Nov 30 |
گوهر عشقی: مادر ستار بهشتی | Nov 30 | |
Abdollah Momeni: Prisoner of the day | Activist denied leave and family visits for 1.5 years | Nov 30 |
محمد کلالی: یکی از حمله کنندگان به سفارت ایران در برلین | Nov 29 | |
Habibollah Golparipour: Prisoner of the day | Kurdish Activist on Death Row | Nov 28 |
اعلامیه سوم جمعی از خانوادههای جانباختگان دههی
Masoud KazemzadehSat Aug 29, 2009 01:20 PM PDT
//www.iran-emrooz.net/index.php?/news1/19209/
اعلامیه سوم جمعی از خانوادههای جانباختگان دههی
Fri / 28 08 2009 / 17:49
به خانواده كشته شدگان جنبش حق طلبانهی مردم ایران
به مردم آزادی خواه سراسر ایران
به همهی كسانی كه از ستم رنج میبرند و میخواهند پایانی بر بیعدالتیها بگذارند.
در تابستان سال ۸۸ بسر میبریم و دو ماه است كه كشور درگیر وضعیتی فوقالعاده شده است. خواهران و برادران ما، دختران و پسران ما، مادران و پدران ما بپا خاسته و ندای آزادی و رهایی از ۳۰ سی سال بیحقوقی و ظلم را سر دادهاند. پاسخ اولیه ترین حقوق و خواستههای انسانی چیزی نبوده بجز گلوله و زندان و شكنجه. در جستجوی عزیزان ناپدید شده خود به هر دری زدیم و مرارتهای بسیار تحمل كردیم و عاقبت جسد خونین او را به ما تحویل دادند. از ما بهای گلوله خواستند و برای سوگواری بر پیكرعزیزانمان ما را منع كردند. كسانی از ما هنوز در حال گذراندن دورهی رنج آور جستجو هستند و تلاشهای ما با بیحرمتی و ضرب و شتم پاسخ میگیرد. دروغ و فتنه را كه مشخصه حكومتهای ضد مردمی است توسط رسانههای خود در بوق دمیدند و گفتند "هیچكس كشته نشده است!" بعد از اینكه به كمك اطلاع رسانی مردمی و خانوادههای كشته شدگان بسیاری امور آشكار شد آنگاه با صدها اما و اگر، وعده بررسی دادند.
ما "جمعی از خانوادههای ...." این رنجها را تجربه كردهایم.
با شور و شوق و به امید جامعهای كه دیگر در آن از این مصیبتها خبری نباشد در سال ۵۷ انقلاب كردیم و ثمرهی انقلاب مردمی مان را همین كسانی كه امروز در جنگ قدرت با هم بسر میبرند، ربودند. به جرم آزادی خواهی و حق طلبی و دگراندیشی خودمان یا عزیزانمان را به بند كشیدند، شكنجه دادند، به دار آویختند یا به جوخههای تیر سپردند. دربدریهای بسیاری كشیدیم و در صحن زندان اوین پیراهن خونین بما تحویل دادند و پول گلوله درخواست كردند. برخی از ما هنوز نمیدانیم عزیزمان چگونه و كجا كشته شد و گور او كجاست. در تمام دهه ۱۳۶۰ دهها هزار پدر و مادری که در پشت زندانهای اینان در جستجوی فرزندانشان تجمع کرده و اشک میریختند، با قنداق تفنگ از سوی اینان پذیرائی شده و خبر اعدام فرزندانشان را بدون اینکه نام و نشانی از محل دفنشان بگیرند، از دهان اینان شنیدند. برخی فرزندانشان را درون زندان و در حالیكه شکنجه شده بودند بدنیا آوردند و در همان زمان خبر اعدام همسر یا خواهر یا برادری، را دریافت كردند. تمام دههی ۶۰ وضع به همین منوال بود و در سال ۶۷ بزرگترین قتل عام زندانیان سیاسی صورت گرفت. درست در ۲۱ سال قبل در همین روزها فرزندان ما، همسران ما، خواهران و برادران ما، دوستان ما در حالیكه در زندان بسر میبرند و برخی از آنان مدت زندانی بودنشان نیز بسر آمده بود و در امید آزادی بودند، در محكمههایی سه ثانیهای و به جرم دگراندیشی روانه قتلگاه شدند. هنوز آمار دقیقی از این جنایت علیه بشریت در دست نیست اما گورستان خاوران و دهها گورستان گمنام دیگر در سراسر كشور كه پذیرای گورهای دسته جمعی عزیزان ماست گواهی است بر اینكه تعداد كشته شدگان بسیار بوده است.
دههی شصت تیره ترین دوران در تاریخ معاصر ماست كه بخاطر مسئولیتهای انسانی و اهمیت تاریخیاش نمیتوان به سادگی آن را فراموش كرد. دههای یگانه در تاریخ ماست كه یگانگیاش برخاسته از وسعت و گسترهی جنایتهایی است كه صورت گرفت و درد و رنجی است كه بما تحمیل كرد.
از آن زمان تا به امروز ما را از برگزاری مراسم برای عزیزانمان منع كردند و سخن گفتن در مورد این فجایع را جرمی بزرگ و خط قرمز كل حاكمیت میدانستند. شكی نیست كه بسیاری از شما چیزی در این مورد نمیدانید و هنوز طوری وانمود میشود كه گویی اكنون برای نخستین بار است كه كشور با پدیده زندانی سیاسی و شكنجه و تجاوز و كشتار مواجه شده است.
در همه این سالها ما خانوادهها، به رغم تهدید و ارعاب، به هر شكلی یادمان عزیزان خود را برگزار كردیم. مجالس و مراسم برپا كردیم، در خاوران گرد آمدیم و اجازه ندادیم یاد و آرزوهای آنان همچون پیكرشان به خاك فرو رود. حاكمین مجال ندادند تا ما در كنار تعداد بیشتری از مردم كشورمان مراسم خود را برگزار كنیم زیرا از همدردی و اتحاد میان مردم بیش از هرچیزی وحشت دارند. همانگونه كه امروز تلاش میكنند تا تعداد قربانیان مبارزهی عادلانه ما را مخفی نگهدارند. دهها دروغ و دمبل سرهم میكنند تا بلكه افكار عمومی را از فجایعی كه صورت گرفته بیخبر نگاه دارند.
اما این حیلهها دیگر كار ساز نیست. امروز مردم ما در مقیاسی میلیونی و با انباری از خشم سی ساله به صحنه آمده اند؛ به بركت آگاهی عمومی و روشهای اطلاع رسانی امروز دیگر نمیتوانند جنایت و حق كشیهایی كه انجام دادهاند را پنهان كنند.
همان دستانی كه در كهریزك یا دهها بازداشتگاه دیگر عزیزان شما را شكنجه كرد و كشت، با عزیزان ما در دهه ۶۰ چنین كرد. همان نظامی كه كیانوشها، نداها، سهرابها و دهها جان شیفتهی دیگر را در اوج جوانی از شما ربود، با اعضای خانوادهی ما در دهه ۶۰ چنین كرد. همان خواستههای انسانی و حق طلبانهای كه عزیز شما را روانه قتلگاه كرد با عزیز ما چنین كرد. همان مصائبی كه امروز بر سر شما میآید برای سالیان دراز بر سر ما آمد. پس ما عمیقا و از ته دل رنج و خشم شما را درك میكنیم و با آن صمیمانه همدردی داریم.
اما این كافی نیست. برای اینكه خونها هدر نرفته باشد باید دست به دست هم دهیم و صدای اعتراض خود را به این فجایع انسانی متحدانه بلند كنیم. مسببین این جنایتها بیش از هرچیز از وحدت خواست و ارادهی ما وحشت دارند. زیرا میدانند زمانی كه مردم متحد و آگاه در كنار هم قرار گیرند، آنگاه قادرند كوهها را جابجا كرده و صخرهها را از جای در آوردند و بر پایه آن جامعهای سالم و پویا و بدون بیعدالتی را بنا گذارند.
پس بیائید امسال مسئله كشتار دهه ۶۰ و كشته شدگان جنبش اخیر را به یك وجه از مبارزه كنونیمان و زمینهی اتحاد و همبستگی بین خود تبدیل كنیم.
بیائید تا برای نجات جان صدها تن دیگری كه در اوین، زندانهای شهرستانها و در بازداشتگاههای مخفی اسیرند، مبارزهای متحد را به پیش ببریم، نگذاریم عزیزان بیشتری را از ما بربایند و خیل داغداران این كشور را افزون كنند.
بیائید در ۲۱ امین سالگرد كشتار زندانیان سیاسی و به یاد همهی كشته شدگان دهه ۶۰ دوشادوش هم قرار بگیریم و خواستههای مشترك مان را یك صدا اعلام كنیم.
۱. پی گرد و محاکمهی مسببین کشتارهای دههی شصت، به ویژه اعدامهای دستهجمعی سال ۶۷ و سرکوب، کشتار، شکنجه و تجاوزات حوادث اخیر
۲. اعلام اسامی دفن شدگان دههی شصت در گورستان خاوران و اعلام اسامی کشتهشدگان و زندانیان وقایع اخیر
۳. آزادی بدون قید و شرط تمامی زندانیان سیاسی و عقیدتی
۴. الغای اعدام برای هر جرمی و شکنجه تحت هرعنوانی
۵. دریافت کیفرخواست محکومین سیاسی و اعدام شدگان در طی این سی سال و افشای علت اعدام آنان
۶. دریافت وصیتنامه اعدام شدگان
۷. به رسمیت شناختن محل دفن اعدام شدگان سیسال حاکمیت اسلامی در تهران و شهرستانها و تحویل بدون قید و شرط کشته شدگان حوادث اخیر به خانوادهها و اجازهی برگزاری مراسم در منازل و یا سر خاک این کشته شدگان
۸. اجازهی گذاشتن سنگ برقبر کشته شدگان
۹. پیگرد ومحاکمهی عامرین و عاملین کسانی که اقدام به تخریب خاوران و گورستانهای مشابه در سایر نقاط ایران کرده و به آزار خانوادهها درطی این سالها پرداختهاند،
۱۰. بازگرداندن حقوق شهروندی خانوادهها و متوقف کردن هرگونه محدودیت و محرومیت اجتماعی، سیاسی، فرهنگی واقتصادی در مورد آنان... و
۱۱. پذیرش و حفظ گورستان خاوران و گورستانها و یا قبرهای مشابه در سایر نقاط کشور به عنوان سندی تاریخی از جانب نهادهای محلی و بینالمللی
۳۰ مرداد ۱۳۸۸
IHRDC Report on the Massacre of Political Prisoners in 1988
by Masoud Kazemzadeh on Fri Aug 28, 2009 10:02 PM PDTIran Human Rights Documentation Center released its report on the massacre of political prieoners:
//www.iranhrdc.org/httpdocs/index.htm
the pdf if the report:
//www.iranhrdc.org/httpdocs/English/pdfs/Reports/Deadlt%20Fatwa%20-%20Iran%27s%201988%20Prison%20Massacre.pdf