پرده های بخار گرفته از آتش شومینه را به رخت آویز خیالم می آویزم تا از میان گرمای تن تو راهی به بیرون پیدا کنم.
صندلی را از پشت میز کنار تختم بر می دارم تا رویش بایستم.
گره ی پرده ی بخار گرفته را باز می کنم تا تو از میان وهم های داخل هیزم گر گرفته بیرون بیایی.
بوی خوش کاج کریسمس، اتاق را مست خواب کرده.
پرده ها به کف اتاق می لغزند تا سکوت خالی خانه را پر کنند.
به سراغ جعبه خیاطی می روم تا انگشت دانه های سوزن خیاطی ات را تن انگشتم کنم.
پوست تن ات را به میان نخ و سوزن می کشم تا منفذهای خالی ات را بدوزم.
از کوچه های بلند و باریک رو به خانه ام، صدای آب می آید.
سیل آب در راه رسیدن به در چوبی باغچه است.
نخ و سوزن و تن تو را به کناری می گذارم تا کلید سیل بند خانه را بزنم تا کاری از باران وحشی و آشفته بر نیاید.
حالا باران با صدای ناودان و تن بی قرار تو می بارد
Recently by hadi khojinian | Comments | Date |
---|---|---|
ابرهای حامله از باران | 4 | Jul 28, 2012 |
مادام بوواری | - | Jul 07, 2012 |
دیوارهای روبرو | 6 | Jun 26, 2012 |
Person | About | Day |
---|---|---|
نسرین ستوده: زندانی روز | Dec 04 | |
Saeed Malekpour: Prisoner of the day | Lawyer says death sentence suspended | Dec 03 |
Majid Tavakoli: Prisoner of the day | Iterview with mother | Dec 02 |
احسان نراقی: جامعه شناس و نویسنده ۱۳۰۵-۱۳۹۱ | Dec 02 | |
Nasrin Sotoudeh: Prisoner of the day | 46 days on hunger strike | Dec 01 |
Nasrin Sotoudeh: Graffiti | In Barcelona | Nov 30 |
گوهر عشقی: مادر ستار بهشتی | Nov 30 | |
Abdollah Momeni: Prisoner of the day | Activist denied leave and family visits for 1.5 years | Nov 30 |
محمد کلالی: یکی از حمله کنندگان به سفارت ایران در برلین | Nov 29 | |
Habibollah Golparipour: Prisoner of the day | Kurdish Activist on Death Row | Nov 28 |
WOW Hadi
by Soosan Khanoom on Mon Jul 18, 2011 08:29 AM PDTHow amazingly you dance with words ...
it is a talent and your are gifted ..
خورشید
hadi khojinianMon Jul 18, 2011 08:16 AM PDT
مرسی رفیق جان
کرانه ها
hadi khojinianThu Jan 14, 2010 03:06 AM PST
خوشحالم که از کارم خوشت آمده رفیق جانم
This is a lovely little piece, Thank you.
by ramintork on Thu Jan 14, 2010 12:53 AM PSTLike a foot crushing the seashore sand we walk away from the sparkle of billion grains that say hello to the Sun.
I'm glad I did not miss this little sparkling corner!