کجایی‌


Share/Save/Bookmark

کجایی‌
by Nader Habibi
23-Sep-2012
 

خداوندا اگر هستی‌ کجایی‌ ‌
چرا یک شب به شام ما نیایی

چه بسیار مردمان در جستجویت
تو لیکن خود ز ما پنهان نمایی

به صبح و ظهر و شب از تو کنیم یاد
به امید نشانی‌ و صدایی

اگر مشکل در آید دست حاجت
بریم ما سوی عرش کبریایی

به درگاهت کنیم ما آه و ناله
به این باور که تو مشکل گشایی

همی‌ گویند که تو در قلب مایی
همیشه یاور و همراه مایی

ز همره بودنت ما را چه حاصل
گره از کار ما گر ناگشایی

خداوندا اگر هستی‌ کجایی
‌چرا یکشب به شام ما نیایی

*******

چرا اینگونه آن را آفریدی؟
اگر تو خالق این عالم هستی‌

چرا در روح انسان بی‌ تامل
توان خوب و بد با هم دمیدی؟

چرا بنیان این عالم نهادی
تو بر جنگ سیاهی با سپیدی؟

چرا بر خاطیانی کو به نامت
ستم کردی و بند از بند دریدی

بلائی آسمانی نافرستادی
نهیبی از سر خشم ناکشیدی؟

****

در آن هنگام که قوم غالب ژرمن
یهودی را به زیر پا لگد می کرد

چه بسیار از یهودان کو به درگاهت
شب و روز التماس و اقتدا می کرد

اراده گر تو می کردی چه آسان بود
نجات این گروه از مرگ و زجر و درد

و لیکن تو نشستی در پس پرده
نظاره گر شدی چون داوری خونسرد

یهودی کو ستم دیدی به صدها سال
ز جاهل عیسوی های یهود آزار

گریخت سوی فلسطین تا بدور باشد
ز آزار نصاری روان بیمار

و لیکن چون بدان خطه فرود آمد
بسی‌ با مردم بومی بکرد پیکار

فلسطینی بیچاره فراری شد
ز شهر و خانه خود از سر ناچار

به درگاهت دعا کرد هر فلسطینی
که یا رب این بلا از موطنم بردار

اراده گر تو می کردی چه آسان بود
رهائی دادنش زین وضع نکبت بار

صدایش را شنیدی و چه آسوده
تماشا گر شدی تو از سر دیوار

***

خداوندا بکن کاری بزن حرفی‌
و اگر نه من ترا اینسان دهم هشدار:

چو از بی‌رحمی ظالم، زند فریادها مظلوم
اگر ساکت بود ایزد، وجودش چون شود معلوم؟

نادر حبیبی
شهریور ۱۳۹۱ (۲۰۱۲)


Share/Save/Bookmark

Recently by Nader HabibiCommentsDate
دفاع نه تهاجم
7
Oct 02, 2012
ایرانیان بر چند نوعند؟
10
Jul 11, 2012
more from Nader Habibi
 
trawetsdor

التماس نکن

trawetsdor


گر در میان نباشد پای وصال جانان/مردن چه فرق دارد با زندگانی ما. فروغی بسطامی سرایندهٔ بیتِ بالا جز بسیارانی است که التماس میکرده اند "خدایا باش" . برخی از همجنسان مان کار رابفهمی-نفهمی به تهدید هم میکشانند: «خدایا حتماً باید باشی". قابل توجه است که اجزاء متشکلهٔ مغز انسان که مجذوبیّتِ به پدیده هایِ موزونْ مثلِ شعررا سازمان دهی میکنند زمنیه ساز اعتقادِ به ماوراء طبیعه هم هستند. ( یادآوری: اعتقاد یا عدم اعتقاد انسان به یک امر دلیل یا اثبات وجود یا عدم آن امر نیست). بوعلی از نوادری بود که در اوایل هزاره دوم میلاد به" deism " رسید. چیرگیِ مشقّت بر زندگیِ روزمرهٔ انسان، لاینفک بودنِ عسرت از حیات بشر، و فراوانیِ مداومِ «شر»های انسانی و طبیعی (بیماری،زلزله، جنگ ,سیل وخشکسالی و قحطی ناشی از آن) اجازهٔ تکامل به خدایِ «انسان-نما» نمیداد . هفت قرن بعد از ابن سینا جمعی در عصر روشنگری اروپا جرأت کردند پردهٔ پندار را کمی پس بزنند. افزایشِ مسئولیت پذیریِ انسانْ سریعاً "deism " را به "atheism " تصعید کرد. اما جمع کثیری از ساکنان زمین نتوانسته اند از فرصت پیش آمده برای انتخاب استفاده کنند.اگر ستارگان درخشان عصر روشنگری اروپا نتوانستند دست از سرِ یک "حدّاقلْ خدا" بردارند شاید جا داشته باشد به اهالیِ کرهِ زمین کمی تخفیف دهیم. کارِ هنرمند خلق اثر و وظیفه منتقد معنا بخشیدنِ به اثر است. کلامِ بسطامی را میتوان پلّه ای برای دستیابی به معنایِ نوین قراد داد ، در زمانی متفاوت با عهد بسطامی و با تفسیری متفاوت از نیازهای عصر او. شاید بسطامی هم خوشحال میشد چنانچه میدید انسانهای بعد از او زنجیرهایی که او را اسیر کرده بودند از پا باز کنند. اروپا هدفی داشت و راه حلی پیدا کرد که منجر به مشکل‌گشایی هایی هم شد. روش و هدف را یکسان نگیریم. میتوان از راه‌های متفاوت به مقاصد مشابه رسید. پیش‌زمینهٔ بازنشسته کردن قدرت مطلق نهادینه شدن «فردیّت » و «مسئولیت پذیری» است. دومّی اروپا را نجات داد. اولّی هر چند مرتبط با دوّمی اما محصولِ جانبیِ آن بود.


Mahmoud Seraji

مهربان عزیز

Mahmoud Seraji


حق با شماست حرف من اینست که خدا  [ نه خدای سیاست ] مظهر عشق است و عرفان یعنی شناخت خدا از طریق عشق نه عقل و عارف یعنی عاشق و خدا یعنی محبوب ، معشوق و بقول لسان الغیب  [ هیچ عاشق سخن سخت به معشوق نگفت ] هرچه میخواهد بگوید ولی مثل  درخواست عاشق از معشوق نه طلبکار از بدهکار ....  موفق باشید 

Mehrban

با احترام فراوان به آقایان سراجی و حبیبی

Mehrban


 

استاد عزیز جناب سراجی، اگر مردم بدانند که رشته کار دست خودشان است و نه دستِ خدا شاید اجازه ندهند که دائماً مظلوم واقع شوند.  سوال نادر حبیبی سوال بدی نیست اگر کسی‌ جرات کند آنرا از خدای خودش بپرسد.  با احترام مجدد


Mahmoud Seraji

جناب نادر حبیبی

Mahmoud Seraji


با سلام  خدا با هر زبان که خوانده شود و با هر اعتقادی[  راست یا دروغ ] آخرین ملجاء و پناهگاه  مظلومان است [ یا گفته شده که هست ]  و تنها دلخوشی یا تنها دلخوشکنک چند میلیارد جمعیت جهان است و دزد در حال فرار و پاسبان در حال تعقیب در دل خدا را صدا میکنند و کمک می طلبند ، کدام خدا ؟؟؟ خودشان میدانند  و حتی آنکه یک بت سنگی را پرستش میکند دلش با مبد ئی است که در خارج از آن سنگ قرار دارد این را میگویند عرفان , [  یعنی  بدنبال  خدا ز طریق عشق نه عقل ] صرفنظر از اینکه  مفاد مدلول شعر شما از قواعد عروض و قافیه تبعیت نمیکند یا حد عقل کم تبعیت میکند آن یک ذره امید واهی را هم از انسانها میگیرد ، لطف کنید رسالت شاعری تان را حفظ کنید و به دلها امید بدهید و شعر گفتن را هم  ادامه بدهید و مطمئن باشید که شما شاعر مردمی خواهید شد ...با پوزش از مدیریت سایت بزرگ ایرانیان  با احترام محمود سراجی م.س شاهد