STORY
تازه گرم شده بودم که احساس کردم منصور از شنیدن اشعار بند تنبانی من دارد حالش به هم می خورد
نمیدانم این خاطره ای که برایتان تعریف میکنم متعلق به کدام تعطیل ساندویچی است. منظورم اینه که اغلب روزهای سال در کشور ما تعطیل عمومی است، تا عادت میکنی بری سرکار یک دفعه می زنه و مثلاً یکشنبه تعطیل میشه و چون جمعه و پنجشنبه ها هم در ایران تعطیل است، دولت هم شنبه را که اصطلاحاً روز ساندویچی ( روز کاری گیر کرده بین دو روز تعطیل) نامیده می شود، تعطیل اعلام و یک دفعه می بینی که چهار روز متوالی تعطیل هستی. تقویم ما پر است از اینگونه تعطیلات ساندویچ. اغلب مردم از این تعطیلات برای مسافرت استفاده میکنند تا خستگی چند روزی را که به اصطلاح کار کرده اند در آورند.نمیدانم چرا من با خانواده ام به مسافرت نرفتم و عیالم به اتفاق بچه ها و همراه خانواده برادرش رهسپار شمال شدند و آن روز از خدا خواسته در منزل تنها شدم. معتادان گرامی خوب میدانند که وقتی خونه خلوت است جان میدهد برای تریاک کشی و عرق خوری و چرت و پرت گویی
>>>
POETRY
by Nosratollah Mas’udi
You came so late, Parmida!
My face and hair have turned so white
and my shoulders have sunken--
as if I have been waiting
for you in all the terminals of the world;
as though my shoulders
have wept in all the stations of the world!
>>>
POETRY
You must remember to forgive
but not to forget
to hold on
and let go
to hold hands with the
wind blowing to the end of the earth
taking what's left and what shall remain
>>>
Let the first blogger to die in prison be the last
>>>
می کَشی من را به ره تا ناکجا
نو به نو تا قصه ای دیرین شده
>>>
A historic Photo that gathered ALL of Europe's Reigning Monarchs with the Shah and Shahbanou of Iran (FRONT ROW) in Amsterdam 1962.
>>>
Shahbanou Farah Greeted by
Zou En-lai Premier of the People's Republic of China on her First State Visit to Communist China. (circa 1970's)
>>>
- ... قمار می کردم، زنباره بودم، دست به قتل می زدم، بله می کشتم. من هرکس را که علیه قانون موسی بود، می کشتم، از روی عشق و از سر لذت، چون فکر می کردم دارم بخواست خدا عمل می کنم....
>>>