Archive - Nov 2011

Criterion

To those who believe...

>>>

سلام

نگو سلام به تاریکی
بخند
گریه کن >>>

A MAN AND A WOMAN Un homme et une femme

A Man and a Woman (French: Un homme et une femme) is a 1966 French film.... >>>

Scientific Achievements of Iranians in Iran

A report by UNESCO in 2011 mentioned four Iranians who received the UNESCO Award for their contributions to science>>>

Ya Hossein: The Blood of Allah

We are at the beginning the ten-day mourning period of Ashura>>>

Assad's Iranian Shadow

Only through a regime change in Damascus will Iran's exploitation of Syria's heterogeneous make up in pursuit of its hegemonic ambitions (as it has, and continues to do, in Iraq) be stopped. A stalwart suspension of Syria by the Arab League would, no doubt, open the door for bolder Western intervention to further isolate the Assad leadership and send a clear message to Iran that it will not be allowed to have a free hand in Syria>>>

در دفاع از استقلال

مقوله‌ی استقلال - بر اثر ارتقای جایگاه گفتمان حقوق بشر در نظام بین‌المللی - طی سال‌های گذشته تکامل یافته و مفهوم انعطاف‌پذیرتری به خود گرفته است. این تکامل یافتگی به هیچ عنوان به این معنا نیست که مفهوم «استقلال» به کل بلاموضوع شده و از این پس جامعه‌ی جهانی (کشورهای قدرتمند) می‌توانند به بهانه‌ی نقض حقوق بشر استقلال یک کشور را نادیده گرفته و به آن حمله‌ی نظامی کنند>>>

Al Jazeera Ambush of Parazit

The Al Jazeera show the "Stream" hosted Kambiz Hosseini and Saman Arbabi the co-creators of the top anti-government TV show Parazit in a seemingly harmless interview. Or so that's how it started. Within a few minutes of the introduction though the real motives of the "Fox News of Arabia" came to the surface and the slick turdiness of sensationalist back-stabbing, jealousy-lined and Hannity-Limbaugh-Murdoch pick a subtle point and ambush it style of journalism that AJ is only known for, came through>>>

Take a good look at these faces.......

Know your enemy >>>

مدرسه اسلامی

چند سالی‌ پس از انقلاب، از طریق یکی‌ از آشنایان معلم، سرگرم کمک به تاسیس آزمایشگاه و کتابخانه‌ای در یکی‌ از محلات فقیر تهران شدم. روز اول که رسیدم، صدای جیغ و داد دانش آموزان از همان پشت در، به گوش میرسید ... زنگ تفریح بود و بچه‌ها مشغول بازی و جفتک پرانی. ناظم در را باز کرد و با تندی پرسید، که چکار دارم. حزب‌اللهی و ریش پشمی بود ...>>>

عروسک پلاستیکی

یک پیراهن حریر بلند زردرنگ قدیمی پوشیده بودم و موهام کاملا بلند بود و روی شونه هام ریخته بود و آرایش ساده امروزی داشتم. همه چیز در خواب ترکیبی از گذشته سنتی و حال مدرن بود. در گوشه ایی دختر 7-8 ساله ایی رو دیدم با لباس و موهای قدیمی و بسیار دوست داشتنی که گلیمی کوچک پهن کرده بود و داشت با یک عروسک شیک جدید بازی میکرد. عروسکو بالا می انداخت و بعد رو پاهاش می خوابوندش، مثل توپ باهاش بازی میکرد>>>