راه سقوط رژیم


Share/Save/Bookmark

راه سقوط رژیم
by David ET
03-Mar-2010
 

کودتای احمدی نژاد و سران سپاه پاسداران که با حمایت خامنه ای انجام گرفت، حرکتی بود که پیشبینی و برنامه ریزیش سالها قبل انجام گرفته شده بود. هنگامی که گروهی برنامه ریزی تشکیلاتی میدهند، همزمان پیشبینی روز مبادا را هم در نظر میگیرند که چگونه بتوانند قدرت را همواره در سلطه خود نگاه دارند. خط مشی جمهوری اسلامی نیز در قانون اساسی آن تعین شده است و در آن چنین پیشبینی ها نیز به عمل آمده است.

ارتش ایران تا قبل از انقلاب ۱۳۵۷ بطور کلی یک ارتش غیر ایدولوژیک، عرفی، سکولار و دفاعی بود. در نتیجه اولین هدف بنیان گزاران جمهوری اسلامی تغییر بنیادی نیروهای مسلح از مسولیت حمایت ملت به حمایت کنندگان نظام دینی مذهبی در هر شرایط بود. بخصوص که تجربه انقلاب هم نشان داده بود که اکثریت پلیس و ارتش ایران حاضر به رودر رویی با مردم ایران نبوده واگر چنین شرایطی روزی برای جمهوری اسلامی هم پیش میآمد، رهبران اسلامی نیز به همان سرنوشت دچار میشدند که رژیم گذشته شد.

با این پیشبینی بنیان گذاران رژیم به دوعمل اصلی دست زدند: اعدام سران ارتش و تغییرو پاکسازی آن به یک ارتش مکتبی - وایجاد سپاه پاسداران و بسیج اسلامی.

قانون اساسی جمهوری اسلامی میگوید

در تشكيل و تجهيز نيروهاي دفاعي كشور توجه بر آن است كه ايمان و مكتب، اساس و ضابطه باشد بدين جهت ارتش جمهوري اسلامي و سپاه پاسداران انقلاب در انطباق با هدف فوق شكل داده مي شوند و نه تنها حفظ و حراست از مرزها بلكه بار رسالت مكتبي يعني جهاد در راه خدا و مبارزه در راه گسترش حاكميت قانون خدا در جهان را نيز عهده‌دار خواهند بود. و اعدوالهم مااستطعتم من قوه و من رباط الخيل ترهبون به عدوالله و عدوكم و آخرين من دونهم.

اصل ۱۴۴ - ارتش جمهوری اسلامی ایران باید ارتشی اسلامی باشد که ارتشی مکتبی و مردمی است و باید افرادی شایسته را به خدمت بپذیرد که به اهداف انقلاب اسلامی مومن و در راه تحقق آن فداکار باشند.

اصل ۱۵۰ - سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که در نخستین روزهای پیروزی این انقلاب تشکیل شد، برای ادامه نقش خود در نگهبانی از انقلاب و دستاوردهای آن پابرجا می‌ماند. حدود وظایف و قلمرو مسوولیت این سپاه در رابطه با وظایف و قلمرو مسوولیت نیروهای مسلح دیگر با تأکید بر همکاری و هماهنگی برادرانه میان آنها به وسیله قانون تعیین می‌شود.

بدین صورت در قانون اساسی در حالی که “ايمان و مكتب، اساس و ضابطه” خدمت در ارتش اسلامی شد، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پابرجا ماند تا نقش خود را در نگهبانی ازحکومت ولایت فقیه وگوشمالی دشمنان خدا - عدوالله اجرا کند. البته رژیم و ولی فقیه خود را نماینده و تعریف کننده ایمان و مکتب دانسته و دیگران را دشمنان خدا و در نتیجه وظیفه قوای مسلح دفاع از رژیم در مقابل دیگران شد.

به همین دلیل خامنه ای نیز از ابتدای ولایت خود کنترل تام سپاه و ارتش را در زمام خود گرفت و این “نگهبانی” دقیقا نقشی بود که سپاه در کودتا ی اخیر خود انجام داد. ولی فقیه به خوبی میداند که در این برهه و پس از ۳۱ سال، راه یا راه مطلقه نظامیست و یا راه حکومت مردم بر مردم. در حقیقت تحلیل ولی فقیه و طرفدارانش از آینده جمهوری اسلامی صحیح تر از رفرم خواهان آن است.

بنیاد گرایان میدانند که در سایه آزادی مطبوعات، اجتماعات و بیان، جمهوری اسلامی به هر شکلش دیگر قابل دوام نیست و دیگر جائی برای فروش سراب دموکراسی دینی در میان مردم زجر کشیده ایران وجود ندارد و هر گونه آزادی در نهایت به پایان نظام مذهبی و یا به قول خودشان ماهیت جمهوری اسلامی ختم میشود

در ضمن قانون اساسی تدریج شده در اول انقلاب برای قبضه کامل قدرت توسط ولی فقیه و سپاه نگهدارش کافی نبود و در نتیجه در تصمیم گیری هایی که پس از مرگ خمینی (که در آنها رفسنجانی و خامنه نقش اساسی داشتند) مواد ۱۰۷ تا ۱۱۱ قانون اساسی که صلاحیت و قدرت ولی فقیه را تعین میکند تغیر عمده یافت و دایره قدرت نظامی و دیکتاتوری خامنه ای گسترش یافت. قبضه کامل این قدرت مطلقه پس ازتغییر قانون اساسی همچنین پایه قانونی تصمیمات و جهت گیری های خامنه ای پس از کودتای انتخاباتی ریاست جمهوری اسلامی بود.

نظام حکومت مطلقه اسلامی از ابتدای شروع خود، جنبش و اعتراض نهائی مردم ایران را در حق خواهی پیش بینی کرده بود و به همین دلیل با پاکسازی اولیه ارتش و همینطور تشکیل سپاه و بسیج، انحصار کامل قدرت توسط ولایت فقیه و مافیای وابسته به آن را درطول ۳۰ سال گذشته واقعیت بخشید. کودتای پس از انتخابات،آخرین پرده این سناریو را بر ملا کرد و واقیعت عریان رژیم ولایت فقیه را بهتر به نمایش گذشت. البته هنوز هستند آنانی که در سراب مدینه فاضله جمهوری اسلامیشان غبطه میخورند و یا آنانی که مخالفتشان با حاکمان امروزی نه بر سر ماهیت نظام بلکه سهمیهه خود در این نظامی که بانی و یا ادامه گر آن بوده اند میباشد. به نظر آنان تفتیش عقاید و حبس و شکنجه و اعدام تا وقتی که در مورد مشروطه خواهان، بهاییان، چپی و مجاهد، لیبرال ها و دیگران و نه آنان ادامه داشت قابل اعتراض نبود.

پس از جریانات اخیر بسیاری حکومت امروز ایران را یک حکومت پلیسی مذهبی میدانند ولی واقعیت اینست که این رژیم از روز نخست یک حکومت دیکتاتوری نظامی مذهبی بوده و تنها فرق آن با قبل از انتخابات این است، که تیغش گردن خودیهای گذشته را هم گرفته است.

دیکتاتوری جمهوری اسلامی از همان ابتدا با تکیه به زور و گلوله شروع به کار کرد. اگر روزی گروهی پاسدار به خانه کسی حمله ور شوند، وی را به جرم عقیدتی دستگیر کنند، وی را شکنجه روحی و جسمی دهند، از او بزور اعتراف بگیرند، قوه قضائیه فرمایشی حکم حبس و اعدام وی را بدون دلیل درست قانونی صادر کند، برای این شخص این اءمال یک حکومت دیکتاتوری نظامی است که در آن زور و اسلحه جای خود را به عدل، حقوق بشرو آزادی بیان داده است.

گلوله ها و طناب های دار نظام اسلامی ابتدا قلب و گردن طرفداران مشروطه را نشان گرفت، و سپس مردم کردستان، بعد کمونیست ها و مجاهدین، و سپس لیبرال ها و دیگر آزادی خواهان، سپس رفرمیست ها و حال پشت به آنان کرده است که در برهه های مختلف، سران، برنامه ریزان، طرفداران و جزوی از همین نظام وابسته به گلوله و زور بوده اند. آری، حکومت پلیسی و دیکتاتوری مذهبی وابسته به زور و گلوله سی و یک سال است که پا برجاست نه تنها پس از کودتای انتخاباتی احمدی نژاد، سپاه و خامنه ای.

امروز که چهره عریان تر از همیشه این رژیم متوسل به زور بر همه نمایان شده، واقعیت غیر قابل انکاراین است که جمهوری اسلامی با توسل به اسلحه، سپاه و بسیج حکومت میکند و نه با تکیه به مردم. البته انکار نمیتوان کرد که هنوز بسیارنیروهای مردمی در درون نیروهای انتظامی خدمت میکنند لیکن ریاست و ماهیت این ستونهای نظامی حکومت، بر اساس حمایت از رژیم بنا ریزی شده است.

آنان که هنوزمیخواهند رژیمی را که سی و یک سال است جواب منطق، اختلاف عقیده و آزادی بیان را با حبس، شکنجه, تجاوز، اعدام و گلوله داده است، به عقل بیارند و یا از رژیمی که قانون اساسی اش بر اساس تفتیش عقاید بنا شده یک رژیم دموکراتیک بسازند، یا واقعیات را کتمان میکنند یا خیال دارند که هنوز افکار ورشکسته شان خریدار دارد.

لپ کلام این است

حاکمان کنونی حرف پذیر نیستند و این را در عمل نشان داده اند
ایران در سلطه یک حکومت دیکتاتوری نظامی مذهبی است
تا وقتی که این رژیم به هر صورتی ارتش, سپاه و بسیج را در کنترل خود دارد حکومت را هم در قبضه خود خواهد داشت
تنها راه سقوط یک دیکتاتوری نظامی، شکستن اقتصادی و یا نظامی آن از درون آن است

هر چه زود تر مخالفین رژیم این واقیعت ها را درک کنند، زودتر راه سقوط این رژیم را هم پیدا خواهند کرد


Share/Save/Bookmark

more from David ET
 
David ET

گذشته و گسستگی یا آینده وهمبستگی؟

David ET



David ET

سخنی با نیروهای سکولار

David ET



David ET

A comment that I read today:

by David ET on

اامروز می بینیم که ارزیابی تحریمی ها هم درست از آب در آمد و حکومت تاب تحمل رای و خواست مردم را نداشت ... فراموش نباید کرد که در اون موقع هم نژاع بود چون دو رویکرد متفاوت و دو تحلیل متفاوت از اوضاع بود .... به هر حال واقعیت اینست که آنها - به همین نحو - قبلا از حاکمیت خارج شده بودند آقایان موسوی و کروبی و خاتمی تازه دارند از حاکمیت خارج انداخته میشوند ... بنابراین بهتر است هر دو همدیگر را درک کنند ... نکته ی مهم در . بنابراین بهتر است هر دو همدیگر را درک کنند .... نکته ی مهم در این انتخابات نقش مردم است که از سر ناچاری و نبود هیچ گزینه ی دیگر ، یکبار دیگر به آقایان موسوی و کروبی اعتماد کردند و گفتند اگر واقعا شما می توانید اصلاح کنید ما دشمنی با نظام نداریم و پشت شما هستیم و وقتی هم مردم به صحنه آمدند و موازنه قدرت بهم خورد ، تحریمی ها هم از این جنبش حمایت کردند چون آنها هم چیزی بیشتر از مطالبات مردم نمیخواهند .... بجز افراد تند رو که معمولا هم مزد بگیر حکومت هستند با لباسهای مختلف - به نظر میرسد همه ایرانیان در کل خواهان رسیدن به آزادی و حاکمیت قانون بر اساس صندوقهای رای هستند و این شکلها و تفاوتها ، نشانه ی اختلاف آنها نیست ... بنابراین می بایست حساب افراطیون را از دگر اندیشان جدا کرد و همه نظرات از تحریمی ها تا بی تفاوتها تا مارگزیده را محترم شمرد با هر عقیده و مرامی، اینطور نیست؟


David ET

For those who say there is no alternative for religious but IR

by David ET on

or scare us of fall of regime

//iranian.com/main/blog/david-et-28

 

مسائلی که بدلیل سطح فعلی تفکر ما بوجود میآیند، نمیتوانند با همان سطح تفکر حل گردند - انيشتين


David ET

Thanks MM

by David ET on

for introducing :  From Dictatorship to Democracy 

It is now in the links and blog of Iran Secular 

                         


MM

راه سقوط رژیم

MM


After seeing an interview by Richard Haass

//www.youtube.com/watch?v=vefW3v0UtW4&feature=player_embedded#

 and a speech by Michael Ledeen

//www.heritage.org/press/events/ev030210a.cfm

on supporting the opposition within Iran instead of choking sanctions or military strikes, it is reasonable to say that even the hawks and the neo-cons in D.C. have come to the conclusion that the Iranian opposition within Iran need to be bolstered.   Michael Ledeen was even specific on one type of help, mainly to facilitate communications within the movement.  The only exception is maybe the nut-jobs such as John Bolton who have advocated limited nuclear strikes by US and Israel on Iran. 

The Iranian Diaspora needs to be supportive of the Iranian movement within Iran as well.  I had outlined 4 points that would facilitate the demise of this regime and I am still abiding by it.  Although not exact, but very analogous to David's position.

..................

1. Full implementation of Prof. Sharp's 198 tactics for civil disobedience

Iran protesters: the Harvard professor is behind their tactics.   “Iran singled out Harvard professor Gene Sharp as a key inspiration for protesters' 'velvet coup.' Sharp's manual on nonviolent protest shaped opposition movements in Czechoslovakia and inspired activists in Burma.”  This article, From Dictatorship to Democracy, lists 198 non-violent tactics that can be used if the demonstrators are not armed.  From Dictatorship to Democracy is available free in many languages, including English and Farsi from Albert Einstein Institute at Harvard University.

2. Cut off the support of IRI to their foreign agents Hamas, Hezbollah and Ghods by identification of the sources and freezing the assets.  This category needs the cooperation of the international community.

3. CUT off the money supply within Iran by oil workers strikes/disruptions.  Strikes in general are included in #1, but the shut-down of the oil industry is so important, it deserves its own category.

4. Convince the REAL armed forces of Iran to stand with the people, against IRI.  As the only other faction of the Iranian society with arms, the armed forces of Iran are the last hope before desperation moves by ordinary citizens.  This category needs a leadership that is well respected by most factions of the opposition as well as the Iranian society.


David ET

رسما یک دیکتاتوری نظامی

David ET


//www.youtube.com/watch?v=tiXayiTygyo

Thank you Ramin and remember : no pain no gain


Veiled Prophet of Khorasan

Re: General strikes ...

by Veiled Prophet of Khorasan on

 

I am 100% with you Ramin jan. However I really don't see how general strikes and sanctions would not hurt the people. In order to be effective there will have to be some pain. Just general strikes by themselves without any sanctions will still inflict pain. 

We just have to face the reality that anything but a willing transfer of power by IRI to a different regime will inflict pain. We have to be prepared to put in systems to minimize the pain. Specially during and in the immediate aftermath of transition of power.

We have to benefit of being in the West. With access to resources and freedoms not available in Iran. So we might as well be prepared. When the time comes and it will our help will be required. VPK


Veiled Prophet of Khorasan

Re: General strikes ...

by Veiled Prophet of Khorasan on

 

I am 100% with you Ramin jan. However I really don't see how general strikes and sanctions would not hurt the people. In order to be effective there will have to be some pain. Just general strikes by themselves without any sanctions will still inflict pain. 

We just have to face the reality that anything but a willing transfer of power by IRI to a different regime will inflict pain. We have to be prepared to put in systems to minimize the pain. Specially during and in the immediate aftermath of transition of power.

We have to benefit of being in the West. With access to resources and freedoms not available in Iran. So we might as well be prepared. When the time comes and it will our help will be required. VPK


ramintork

General strikes & targeted sanctions that do not hurt the people

by ramintork on

Great article David.

I believe the way forward is General strikes & targeted sanctions that do not hurt the people.

We on the outside need to develop the infrustucture to provide support to the movement inside, and provide an echo box for them where required.

 


marhoum Kharmagas

no worries faili jaan!

by marhoum Kharmagas on

You are not the first Prophet who has made mistakes (failed), you are among 124000+ other failed prophets! 
Thanks for the link to Hanaa, I am starting to see many white hairs, if I use Hanaa I can go for an Irish, life would be easier that way (and that would be taghiyeh!)


Veiled Prophet of Khorasan

MKM

by Veiled Prophet of Khorasan on

Didn't you say you would not talk to me anymore (*)!?

It's been a long day and even a prophet makes mistakes.

I am sure you will find some colorful hanna on the web. Try Amazon:

//www.amazon.com/gp/search/ref=sr_nr_i_0?rh=i...


marhoum Kharmagas

Failed Prophet jaan!

by marhoum Kharmagas on

Didn't you say you would not talk to me anymore (*)!? ..... I can assure you that if I were a Muslim I would definitely not hide it, specially when I have clearly stated in many places including iranian.com and Tehran Buearu that the only political force that I support is the one headed by melli mazhabiz. You see, ET can draft several hundred constitutions, but I trust people such as Dr. Sahimi several hundred times more than I trust ET! Hanaaye American secularists rangi baraaye maa nadaarad, faili jaan!

 

(*) not that I have any complaint about you talking to me!  :))))

 


MM

Mr Saadat - look at "Khamanei call for unity" also look at BTW

by MM on

Khamanei call for unity

//iranian.com/main/2010/mar/khamanei-call-unity

In a 1:29 minute speech segment to call for unity, it was all about Islam, Israel, Palestine and the enemies of Islam.  Just like the news bids that the IRI sympathizers post here in IC via IMF, SP, and the rest of them (you know who they are!).

These are the Iranian leaders now.  How long more do you think we can take of these foreigners in charge of Iran?

BTW, you have not answered my questions on what happens to the religious councils (e.g., negahbaan, .......) and VF in a reformed government.  And, what happens when there is a conflict between what is being proposed by the legislators, the executive sector and being acted by the judiciary while the religious councils come by and veto it?


David ET

بخدا! گاهی حاج و واج میمانم

David ET


 دیگر منتظری که خود از بانیان این رژیم بود و آنقدر منزلت داشت که قرار بود بالا ترین مقام رژیم یعنی ولایت فقیه را بگیرد و مرجع اسلامی بود حرف آخر را زد که (ول الله ) این حکومت نه جمهوریست و نه اسلامی . نمیدانم  کاسه های داغتر از آش دیگر چه میگویند  

Veiled Prophet of Khorasan

Mr Sadat

by Veiled Prophet of Khorasan on

 

I don't have Persian fonts so I will write in Enlish. I  will agree with all point David mentioned. 

Dealing with IRI is a mistake. This is appeasement in its worst way. Why should we accept a government which has no regard for our culture or nation? 

Saying the right thing is the right thing to do. It may take time but all false things will fall. IRI is a false anti-Iranian government and will fall. We might as well get on the right side of history now. Generations to come will measure us by our responses to the horrible evils that are being done now. I will never accept this regime.


Veiled Prophet of Khorasan

M K M

by Veiled Prophet of Khorasan on

Mr. Saadat, I am/have been as secular as it gets and am not a Muslim, but your words make a lot of sense to me and many friends from my generation who experienced 1979 revolution first hand.

MKM jan you could have fooled me. Please lets be honest about our beliefs. This whole tagiyeh is nonsense. People should be open about their religion since their positions gives it away.

 


David ET

راه رسیدن به آزادی

David ET


شما را به خواندن و نظر دادن در مورد نوشته جدید با عنوان راه رسیدن به آزادی جلب میکنم 


marhoum Kharmagas

very sensible words Mr. Saadat!

by marhoum Kharmagas on

Mr. Saadat, I am/have been as secular as it gets and am not a Muslim, but your words make a lot of sense to me and many friends from my generation who experienced 1979 revolution first hand. I do however have one difference with you on defaae' jaanaaneh, I believe among  the greens only progressive greens are worth the defaae' jaanaaneh..... 


David ET

آقای سعادت

David ET


These points you made I agree with:

 بیشترین توسعه فکری و اجتماعی و سیاسی در جهت آزادیخواهی و قانونمداری توسط نیروهای اصلاح طلب و میانه رو و معتدل داخل کشور بوده است. شما 30 سال اخیر را نگاه کنید و بگویید کدام دسته بیش از هرکس برای پخش و تعلیم افکار دمکراتیک زحمت کشیده، کتاب نوشته، حرف زده و مسائل را پیش برده؟ گفتم برای اندیشه دمکراتیک و قانونمدار.

با همین دست بستکه و قلم شکسته و زبان بریده حرفهای بزرگی به مردم رسیده است

باید از نیروهای میانه رو داخلی – چه مذهبی باشند و چه سکولار –  دفاع کرد.

and I very much disagree with your comments here:

باید بنوعی با رژیم ساخت. دفاکتو باید ساخت. مجبوریم. همانطور که دولت امریکا و اروپا میشناسند و معامله سیاسی و اقتصادی میکند. البته آسان نخواهد بود، و چه بسا که از روی اجبار است. مطلوب نیست ولی شاید ممکن باشد

با رژیم به نوعی زبان مشترک پیدا کرد تا از آن نوعی امتیاز گرفت. راه طولانی و طاقت فرسا و سعب العبور است. اما راه دیگری نیست.

They did it for 31 years and didn't work and still will not.

  آقای سعادت   حرف حساب را باید همیشه زد  حتی هنگامی که هم گامی های تاکتیکی یا ا ستراتژیک میشود . نباید هنوز به وهم دامان زاد. شما مردم را مانند شاه و خامنه ی عوام کل انعام ندانید و بیشتر به آنان به خصوص پس از تجربه ۱۰۰ سال و ۳۰ سال گذشته اطمینان داشته باشد.آن ها را هم از لو لو  پس از سقوط رژیم نترسانید.  سازش با این رژیم جانی ؟ هرگز  warning graphic photo

 


vildemose

I don't see

by vildemose on

I don't see effective reformes feasible within the structural system of IRI; not  while the Iranian regime is capable of arresting mid-level leadership ad hoc, shutting down communication, and brutally repressing the people on the ground.

The external political banter is a red herring, which is distracting the world from the real issue: if Ahmadinejad and Supreme Leader Khamenei weren't such ruthless dictators, they would have been toppled by now. All other superficial issues would become much less significant, including slow evolution vs. mutational evolution, and all the other logistical issues of governance...


David ET

سوال و جواب آقای سعادت

David ET


شما گفته اید: "لب کلام این است که ... تنها راه سقوط یک دیکتاتوری نظامی، شکستن اقتصادی و یا نظامی آن از درون آن است. هر چه زود تر مخالفین رژیم این واقیعت ها را درک کنند، زودتر راه سقوط این رژیم را هم پیدا خواهند کرد" بر این اساس شما سقوط رژیم را مهمترین دستور کار قرار میدهید و از دیگران هم میخواهید این مسئله را درک کنند و به شما بپیوندند. راه پیشنهادی شما هم الگو برداری از انقلاب 1357 (یعنی اعتصاب سراسری و تسلیم نیروهای مسلح) است. بسیار خوب. آمدیم و فردا صبح این رژیم سقوط کرد. جنابعالی چه چیزی جای آن خواهید گذاشت؟ کدام نهاد دمکراتیک و قانونمداری خواهد بود که بتواند خلع قدرت را پر کند و از وقوع یک فاجعه دیگر مثل 1357 جلوگیری کند؟

جواب : دوست عزیز هم  من وهم شما میدانیم که فردا صبح این رژیم سقوط نمیکند (البته اگر هم کرد به درک ) . همان طور که قبل گفتم، فرض در این است که خواننده یک کودک نیست و صحبت فردا صبح و ساده سازی موضوع نیست. در هیچ جای مقاله من ، برحه زمانی داده نشده و خوب معلوم است که تا شرایط لازم ، رژیم سرنگون نمیشود و در صورتی سر نگون خواهد شد که نیروهایی بتوانند تشکیلات این سرنگونی را ایجاد کنند و در نتیجه به احتمال زیاد همان نیرویها در ابتدا عمل را هم در دست خواهند گرفت . و مگر به زور چماق و یک کودتا توسط نیرویی استبدادی و.... یا توسط خارجی ها این عمل انجام گیرد به احتمال زیاد توسط نیروهایی دموکرات خواهد بود.

  به نظر بنده برنامه معقول این است که با شور و شوق بدنبال سرنگونی نباشیم بلکه به شکل گیری نهادهای سیاسی و پیشبرد گفتمان دمکراتیک و قانونمدار کمک کنیم. ایرانیان در این زمینه بسیار عقب مانده هستند. طی 30 سال گذشته آنها قادر نبوده اند یک حزب متوسط، چه بسا کوچک، در خارج از کشور (که در آن آزادی و پول و فرصت دارند) بوجود آورند. (شما فقط نگاه کنید به خشم و بی صبری و کم طاقتی که در همین ایرانیان.کام دیده میشود.) آنوقت شما انتظار دارید رژیم سقوط کند و فردای آن روز مردم ایران دمکرات و قانونمدار شوند و به حقوق یکدیگر احترام بگذارند و بازی دمکراسی بکنند. خیر! فردای سرنگونی، مردم گرفتار هرج و مرج مطلق خواهند شد. سنگ روی سنگ بند نخواهد شد. سگ صاحبش رانخواهد شناخت. قانون، قانون اسلحه خواهد بود. مگر اینکه نهادهای دمکراتیک و قانونمدار – یعنی احزاب سیاسی و مطبوعاتی و سندیکایی - بوجود آمده باشد. و در چنین شرایطی بنده نظرم این است که ایجاد سنت دمکراتیک بر سقوط رژیم ارجحیت دارد. باید اول نهاد های دمکراتیک و قانونمدارساخت و بعد رژیم را تغییر داد.

جواب : بطور کلی با نظر شما در مورد نیاز به سازماندهی موافقم، البته عدم توانایی سازمان ریزی ریشه های تاریخی، حکومتی قبلی و امروز و کینه گیری ، تکروی و مهم تر از همه خفقان ایجاد شده ، تهمت، زندان، شکنجه و اعدام توسط رژیم اسلامی بوده است 

ثانیا – جنابعالی میگویید که
Of course this regime (just as Shah's regime) has some base.
دوست عزیز، پایگاه اجتماعی این رژیم با پایگاه اجتماعی شاه قابل مقایسه نیست. حالا چه به خاطر ساندیس و ساندویچ باشد و چه بخاطر سید اولاد پیغمبر. یک جماعت عظیمی هستند که حرف شما و بنده را قبول ندارند و پای حرفشان هم ایستاده اند و حاضرند بکشند و کشته شوند و زور هم دارند. افسران شاه رفتند جلوی ایت الله خمینی و سلام نظامی دادند. سرداران سپاه هشت سال توی جبهه کنار مار و عقرب خوابیدند و از ریختن خون هم نمیترسند. خامنه ای اهل اینکه اشک بریزد و سوار طیاره شود نیست. همانطور که صدام حسین نبود و تا زیر چوبه دار از کارش راضی بود. شما فکر میکنید که احمدی نژاد چند رای آورده بود و یا اینکه روز 22 بهمن اینها چند نفر را آوردند توی خیابان؟ این
“some base”
نیست. بلکه پایگاه اجتماعی قابل توجه ای است. کلا منظورم این است که اینها نیرو دارند و مقاومت خواهند کرد.

 شما پایگاه اجتماعی  پادشاهی در ایران را تا اواخر رژیم شاه دست کم گرفته ید . اگر اسلام در ایران و سالها بزور ۱۳۸۸ سال بوده ، شاهنشاهی گذشته چندین هزار ساله دارد. تجربه مصدق، انقلاب سپید، تولد رضا پهلوی، تاجگذاری و حتی  جشن های ۲۵۰۰ ساله  نشان دهنده پایه بسیار شاه دوستی در ایران بود، فقط این که این شاه از روز اول شاهی بود ضعیف ، بدون اعتماد به نفس، و مردم و بجایش به امریکا، تفنگ ، ساواک و دور قاب چین ها بیشتر اعتماد داشت آن هم از ترس بی دلیل از نیروهای چپ و غیره ... بگذریم ! فرموش نکنید که  شاهنامه را در بسیاری خانه ها میتوان یافت همان تور که قرآن را!  ولی وقتی جان مردم به لبشان میرسد دیگر نه شاه میشناسند نه ملا  و امام.  

لیک قبول دارم که این رژیم طرفدارانی دارد ولی من بر عکس شما فکر نمیکنیم آنها کشته مرده چشمو آبروی خامنه باشند و نگران نباشد ایاتولاه ! زیاد داریم ،خامنه ی نه یکی دیگر و آرام تر .  شاه هم در جیبش همیشه چند تا داشت !      مردم نماز و روزه شان را میخواهند و احترام به عقایدشان .... ایرانیان در مقابل تجاوز عراق نه برای اسلام (عراقی ها هم مسلمانند !) بلکه برای دفاع از مرز ، کشور و ناموسشان دفاع کردند . تو را به همان خدایتان هان جفنگیات رژیم را به ما تحویل ندهید. اگر حکومت شاهنشاهی، جمهوری و حتا کمونیست هم بود، ایرانیان از مرز خود در این جانگ تحمیلی توسط صدام و خمینی دفاع میکردند.


جنابعالی فکر میکنید که حرف امثالی مثل ما برش دارد تقاضا دارم فورا اعلامیه ای صادر نمایید و از مردم بخواهید مثلا روز دوم عید بروند تظاهرات. ببینیم که چند نفر به حرف این اعلامیه گوش خواهند کرد. انوقت شما ببینید که چند نفر با اعلامیه خامنه ای به خیابان میروند. منظورم این است که واقعیات زندگی سیاسی را ببینیم. اگر واقعا شما این قدرت را دارید، یا علی، بروید جلو. اگر ندارید باید از در دیگری وارد شوید.

من را از جواب این بیان کودکانه دوباره  معذور کنید .

ثالثا – ....

باقی به وقتی دیگر که پر حرفی شد و خستگی و گرسنگی هم غالب  


Veiled Prophet of Khorasan

In general

by Veiled Prophet of Khorasan on

 

I am not interested in discussion with anyone who does not want to. However I will reserve my support for those who are willing to talk to me. I support people like: MM; David and others who are open to a discussion.

Personally I will not support a referendum without knowing what is in it beforehand!  

 


The Phantom Of The Opera

!

by The Phantom Of The Opera on

 

 

 

 

"

The Pahlavis, all mullahs, and all public figures associated with the Green Movement  must disclose the source and the amount of their wealth/income.



MM

OK Mr.......! Let's have a referendum!

by MM on

for what? ........we will decide later.

what kind of regime? ........trust me, I will work on it after I am given power.

no thanks.


default

ای خیال تماشاخانه!!

saadat bahar


نوح تویی روح تویی فاتح و مفتوح تویی
سینه مشروح تویی بر در اسرار مرا

چشم
سعادت


benross

Don't address me directly

by benross on

Don't address me directly please. I do not wish to participate in this debate anymore. We can all unite around a referendum. That includes IRI supporters who can not carry out any meaningful reform without gaining legitimacy through a referendum. Because without this legitimacy, they feel vulnerable in any decision making.

So referendum is the solution NATIONWIDE. This is what will rally us toward that open space where we can decide about our democratic future.

Well intention is not enough. For 30 years political activists failed with all well intentions. There needs to be a vision. Lack of vision and amateurism makes you vulnerable facing those who simply recount the news of the day as the 'word of wisdom'! 


The Phantom Of The Opera

,

by The Phantom Of The Opera on

 

 

.

The Pahlavis, all mullahs, and all public figures associated with the Green Movement  must disclose the source and the amount of their wealth/income.


default

با احترام مجدد – جناب آقای دیوید

saadat bahar


اجازه بدهید که صحبت را کمی باز کنیم.

اولا – تقدم نهاد سازی دمکراتیک بر سرنگونی رژیم است. و این مسئله بسیار مهم است.
شما گفته اید: "
لب کلام این است که ... تنها راه سقوط یک دیکتاتوری نظامی، شکستن اقتصادی و یا نظامی آن از درون آن است. هر چه زود تر مخالفین رژیم این واقیعت ها را درک کنند، زودتر راه سقوط این رژیم را هم پیدا خواهند کرد" بر این اساس شما سقوط رژیم را مهمترین دستور کار قرار میدهید و از دیگران هم میخواهید این مسئله را درک کنند و به شما بپیوندند. راه پیشنهادی شما هم الگو برداری از انقلاب 1357 (یعنی اعتصاب سراسری و تسلیم نیروهای مسلح) است. بسیار خوب. آمدیم و فردا صبح این رژیم سقوط کرد. جنابعالی چه چیزی جای آن خواهید گذاشت؟ کدام نهاد دمکراتیک و قانونمداری خواهد بود که بتواند خلع قدرت را پر کند و از وقوع یک فاجعه دیگر مثل 1357 جلوگیری کند؟

به نظر بنده برنامه معقول این است که با شور و شوق بدنبال سرنگونی نباشیم بلکه به شکل گیری نهادهای سیاسی و پیشبرد گفتمان دمکراتیک و قانونمدار کمک کنیم. ایرانیان در این زمینه بسیار عقب مانده هستند. طی 30 سال گذشته آنها قادر نبوده اند یک حزب متوسط، چه بسا کوچک، در خارج از کشور (که در آن آزادی و پول و فرصت دارند) بوجود آورند. (شما فقط نگاه کنید به خشم و بی صبری و کم طاقتی که در همین ایرانیان.کام دیده میشود.) آنوقت شما انتظار دارید رژیم سقوط کند و فردای آن روز مردم ایران دمکرات و قانونمدار شوند و به حقوق یکدیگر احترام بگذارند و بازی دمکراسی بکنند. خیر! فردای سرنگونی، مردم گرفتار هرج و مرج مطلق خواهند شد. سنگ روی سنگ بند نخواهد شد. سگ صاحبش رانخواهد شناخت. قانون، قانون اسلحه خواهد بود. مگر اینکه نهادهای دمکراتیک و قانونمدار – یعنی احزاب سیاسی و مطبوعاتی و سندیکایی - بوجود آمده باشد. و در چنین شرایطی بنده نظرم این است که ایجاد سنت دمکراتیک بر سقوط رژیم ارجحیت دارد. باید اول نهاد های دمکراتیک و قانونمدارساخت و بعد رژیم را تغییر داد.

ثانیا – جنابعالی میگویید که
Of course this regime (just as Shah's regime) has some base.
دوست عزیز، پایگاه اجتماعی این رژیم با پایگاه اجتماعی شاه قابل مقایسه نیست. حالا چه به خاطر ساندیس و ساندویچ باشد و چه بخاطر سید اولاد پیغمبر. یک جماعت عظیمی هستند که حرف شما و بنده را قبول ندارند و پای حرفشان هم ایستاده اند و حاضرند بکشند و کشته شوند و زور هم دارند. افسران شاه رفتند جلوی ایت الله خمینی و سلام نظامی دادند. سرداران سپاه هشت سال توی جبهه کنار مار و عقرب خوابیدند و از ریختن خون هم نمیترسند. خامنه ای اهل اینکه اشک بریزد و سوار طیاره شود نیست. همانطور که صدام حسین نبود و تا زیر چوبه دار از کارش راضی بود. شما فکر میکنید که احمدی نژاد چند رای آورده بود و یا اینکه روز 22 بهمن اینها چند نفر را آوردند توی خیابان؟ این
“some base”
نیست. بلکه پایگاه اجتماعی قابل توجه ای است. کلا منظورم این است که اینها نیرو دارند و مقاومت خواهند کرد. اگر جنابعالی فکر میکنید که حرف امثالی مثل ما برش دارد تقاضا دارم فورا اعلامیه ای صادر نمایید و از مردم بخواهید مثلا روز دوم عید بروند تظاهرات. ببینیم که چند نفر به حرف این اعلامیه گوش خواهند کرد. انوقت شما ببینید که چند نفر با اعلامیه خامنه ای به خیابان میروند. منظورم این است که واقعیات زندگی سیاسی را ببینیم. اگر واقعا شما این قدرت را دارید، یا علی، بروید جلو. اگر ندارید باید از در دیگری وارد شوید.

ثالثا –  میرسیم به موضوع سومی که بنده و آقای ممد مطرح کرده ایم. و آن این است که جنبش سبز ترکیبی از تفکر اصلاح طلب داخل کشور و حرکت خود جوش مردم است و این بهترین ترکیبی است که تابحال داشته ایم. بیشترین توسعه فکری و اجتماعی و سیاسی در جهت آزادیخواهی و قانونمداری توسط نیروهای اصلاح طلب و میانه رو و معتدل داخل کشور بوده است. شما 30 سال اخیر را نگاه کنید و بگویید کدام دسته بیش از هرکس برای پخش و تعلیم افکار دمکراتیک زحمت کشیده، کتاب نوشته، حرف زده و مسائل را پیش برده؟ گفتم برای اندیشه دمکراتیک و قانونمدار. وگرنه بچه های مجاهد خیلی کشته داده اند. وبچه های کرد را اسحله داده اند و فرستاده اند پیشمرگه فرقه های مائویست و نژاد پرست شوند. دوست محترم! باور کنید که در همین چارچوب خشن جمهوری اسلامی تحولات فکری بزرگی رخ داده است. با همین دست بستکه و قلم شکسته و زبان بریده حرفهای بزرگی به مردم رسیده است. رشد کیفی نیروهای سیاسی آزادیخواه و قانونمدار قابل توجه بوده است. به جز اینها چه کسی برای یک حکومت دمکراتیک قانونمدار باقی میماند؟ شما رشد نیروهای سیاسی آزادیخواه را در سه دهه اخیر بررسی کنید. آنها از کجا آمده اند. بیشتر از دل همین نظام و همین فرهنگ. منظورم این نیست که پس باید شکر گذار این رژیم باشیم. خیر. منظور این است که باید این روند را تشویق کرد. انتی تز را در دل تز جستجو کرد. به همین خاطر من اعتقاد دارم که باید از نیروهای میانه رو داخلی – چه مذهبی باشند و چه سکولار –  دفاع کرد. باید از موسوی و کروبی و خاتمی دفاع جانانه کرد. به جز اینها ما کسی را نداریم. این فکر که شما میتوانید با کوبیدن میانه روهای داخل کشور به جایی رسید دل نبندید به دو نفر که در خارج کشور سروصدا میکنند. آنها قادر نیستند دردی را از ما درمان کنند. عبور از اصلاح طلبان داخل کشور برابر است با شکست.

نتیجه اینکه - باید بنوعی با رژیم ساخت. دفاکتو باید ساخت. مجبوریم. همانطور که دولت امریکا و اروپا میشناسند و معامله سیاسی و اقتصادی میکند. البته آسان نخواهد بود، و چه بسا که از روی اجبار است. مطلوب نیست ولی شاید ممکن باشد. هیچ زمینه و قرائنی دیده نمیشود که سناریوی سال 1357 با وحدت طبقات مختلف تکرار خواهد شد و رژیم از هم خواهد پاشید. باید با رژیم به نوعی زبان مشترک پیدا کرد تا از آن نوعی امتیاز گرفت. راه طولانی و طاقت فرسا و سعب العبور است. اما راه دیگری نیست. شاید این خط موفق شود و شاید نشود. ولی از خط براندازی حکومت بهتر است. به همین خاطر گفته بودم که سرنگون کردن این رژیم نه مطلوب است و نه شدنی.

از توجه جنابعالی سپاسگذارم و برای برایتان آرزوی سلامتی دارم

 


Veiled Prophet of Khorasan

Benross

by Veiled Prophet of Khorasan on

 

You missed my point. I did not ask you what Iranian people or people of Baluschestan want. I asked what YOU wanted. YOU did not answer me. Instead you turned it into a diatribe about what you think me or David or MM or god knows who else wants. 

In reality:  I am neither in a position nor have a desire to impose anything. How do you think I am going to impose anything? On the other hand I have my opinions and have a right to them. I and do not claim to speak for anyone else. Unlike some people who claim to speak others specially self appointed "leaders" of religious people or minority groups.

Did it ever occur to you that people of Baluchestan -or anywhere else for that matter- would not have chosen desperate tactics and wrong ideas if their voice could be heard in freedom?

A CIA funded group of 1000 people is not "The People of Baluchestan". Now who is claiming to speak for other people? I have no doubt that IRI has been abusive to people of Baluchistan. Heck they are abusive to everyone. As for freedom I have already seen Sunni radical's idea of freedom it is called Taliban. No thank you. 

Incidentally, guess which approach would have more attraction to those people? An approach that alienates them right off the bat, on both counts that you are preaching, one for gathering around a Sunni political religion idea, two for using terrorism and violence.

Or this is really sweet. Please tell me how do I preach alienating the Sunni? By keeping government out of their religious affairs? By leaving them free do practice their religion in peace. How is that going to alienate them. On the other hand blowing things up by a radical CIA funded group does alienate others. You seem just fine with that. How do you think people react to having their family members kidnapped and killed in the name of freedom. Do you believe that a secular democracy alienates people while kidnapping and murder make them happy? If I misunderstand then please spell out how my idea alienates people.