FRIEND

تکه‌ای از زندگی رعنا

خاطره‌های زندان و انفرادی‌های اوین امانش را بریده بود

31-Jul-2011 (10 comments)
رعنا رفیق اهل اسلوی من بود. تازه از بیمارستان آمده بود. چند شب پیش همه‌ی قرص‌های داخل کمد آشپزخانه‌اش را خالی دهانش کرده بود تا به قول خودش از زندگی سراسر غم و رنج بارش آزاد بشود. با خنده گفتم: «خب پس چرا هنوز زنده‌ای کله‌پوک؟» با خنده‌ی بی‌صدایی گفت: «دوست پسرم خیلی زود فهمید و مرا به بیمارستان رساند.» آخ از دست این دوست پسر احمقش!!!>>>

VIOLENCE

روند خشونت و جنایت

ادامه حیات رژیم نتیجه‌ای جز افزایش آمار قتل و آدم‌کشی نمی‌تواند داشته باشد

28-Jul-2011 (2 comments)
دامنه خشونت در ایران به جایی رسیده که داد مجلسیان و دولتیان را نیز درآورده است. کمتر روزی است که اخبار و گزارش‌های قتل و جنایت آن هم در منظر عموم و یا تجاوز و خشونت جنسی به صورت‌های فردی و گروهی به زنان و کودکان در ایران منتشر نشود. آنچه بیشتر نگران کننده است سیر صعودی آمار این جنایت‌ها است. رژیم حاکم می‌اندیشد که با اعمال مجازات‌های خشن می‌تواند این سیر صعودی را متوقف یا معکوس کند>>>

DECLARATION

حق حیات، حق آزادی و حق پیگیری خوشبختی

اعلامیۀ استقلال ایالات متحده آمریکا

28-Jul-2011 (30 comments)
حقوقدانان، تاریخ نویسان و فعالین سیاسی دنیا ارزش تاریخی اعلامیه استقلال ایالات متحده آمریکا را از ابعاد مختلفی تحلیل نموده و با بررسی های عمیق، بطور مفصل آن را کالبد شکافی کرده اند. ولیکن آنچه که تا به امروز ناگفته باقی مانده، آنچه است که شاید در این مقطع از زمان، برای آیندۀ ایران سرنوشت ساز باشد بطوریکه سنجیدن بهای این سند تاریخی معنای دیگری به تلاش ایرانیان برای رسیدن به آزادی دهد>>>

REZA SHAH

رضا شاه زدایی

پیش زمینه ی حکومت اسلامی

26-Jul-2011 (16 comments)
فصل مشترک همه ی جریانهای خواستار سرنگونی نظام پادشاهی در ایران، نه استبداد ستیزی آنها [آنگونه که ادعا میکنند] که زن ستیزی افسارگسیخته ی ایشان بود [و هست] و عدم باورشان به حقوق برابر همه ی انسانها و تلقی عوضی شان از آزادی زنان. تفاوتی هم نمیکند که خود را پشت کدام حزب و دسته و گروه و ایدئولوژی ای پنهان کرده اند، یا نکرده اند. سکوت پرسش برانگیز جریانهای خواستار ماندگاری نظام کهریزکی اسلامی، در رابطه با تجاوزهای سیستماتیک به حقوق زنان و تن زنان، از همان آغاز به قدرت رسیدن سید روح الله خمینی، درستی این «تئوری» را نشان میدهد>>>

WOMEN

هنرمندان زن و خود سانسوری

هنرمند زن ایرانی ناچار است از ترس قضاوت شدن دائما خودش افکارش و تمایلاتش را سانسور کند

26-Jul-2011 (11 comments)
یکی از بزرگترین معضلات اجتماعی ما فعالیت بانوان در عرصه ی هنری است. به خصوص در زمینه هایی که بعد اجتماعی فراگیرتری دارد از جمله بازیگری و خوانندگی. بر خلاف عده ای از دوستان که معتقدند انقلاب باعث محدودیت بیشتر خانم ها در چنین عرصه هایی شده است من معتقدم قبل از آن چارچوب سنتی و تفکرات قرون وسطایی بعضی از مردان جامعه و در پاره ای از موارد زنان جامعه باعث این محدودیت ها شده بود>>>

IDENTITY

هویت ایرانی یا هویت اسلامی؟

هرچه اسلاميست ها عليه هويت ما تاخت و تاز می کنند اين هويت بيش از پيش در وجود ما شعله می کشد

24-Jul-2011 (10 comments)
در ماه های گذشته، هر آیت الله و امام جمعه و شیخ و ملایی، و هر به اصطلاح نماینده ی مجلسی، و هر سیاستمدار و متفکر مذهبی وابسته به حکومتی میان حرف هایش از چیزی به نام «هویت اسلامی» سخن می گوید و تاکید می کند که: «هویت ما اسلامی است و نه ایرانی». من در این جا سه نمونه از گفته های این افراد را که دو تای آن در نشریات رسمی دولتی منتشر شده و در واقع به نوعی تفکر کل حکومت اسلامی را مطر ح می کند برایتان می آورم:>>>

WINEHOUSE

مثبت بی نهایت یا منفی بی نهایت؟

نمی توان صراحتا اعتیاد و مشکلات اخلاقی یک هنرمند را به صرف هنرش نادیده گرفت

24-Jul-2011 (18 comments)
برایم جالب بود که بعضی دوستان به خصوص دوستان خارج نشین از این خواننده یک اسطوره ساختند. شاید اگر می شد صراحتا اعلام می کردند که چه اشکالی دارد که او معتاد بود؟ معتاد هم یک انسان است (که صد البته هست) همان قدر که هیتلر هم انسان بود. همان قدر که استالین و دیکتاتورهای فعلی انسانند! همان قدر که همه ی ما انسانیم و حق حیات داریم. اما آیا واقعا اعتیاد کاری شایسته و قابل توجیه است به صرف اینکه فرد مورد نظر در زندگی شخصی یا نوع تربیتش مشکلاتی داشته؟>>>

VIOLENCE

در ناگزیریِ دادخواهی و بخشش

چگونه رفتار کنیم که قربانیِ خشونت خود عاملِ خشونت نشود؟

22-Jul-2011 (2 comments)
گستردگیِ آنچه بر ما، جوانان دهه‌ی شصت، رفت را شاید به خوبی بدانیم. به گمان من،‌ امّا، هنوز هم به درستی از ژرفای زخمی که برداشته‌ایم، آگاه نیستیم. و این جای درنگِ بسیار دارد و جای ژرف‌اندیشی پیرامونِ جایگاهِ امروزین خویش ــ جایگاهِ مائی که از آن روزهای خشونتِ لجام‌گسیخته و اهریمنانه جان به در برده‌ایم. از همین روست که مسئولیت به یاد آوردنِ آنچه بر ما و بر نسل ما رفته بر شانه‌هایمان سنگینی می‌کند>>>

POETRY

شبگیری
21-Jul-2011 (2 comments)
پیر ِ ما هم دیری است دگر بار سفر بسته است...
این زمان ما امّا،
چشم ِ بیدار به تقویم زمان خیره و
شب مانده هنوز؛
ما به امید یکی‌ صبح ِ جوان، >>>

MURDOCH

زلزله سیاسی بریتانیا و مطبوعات آزاد

مطبوعات آزاد مهمترین رکن

20-Jul-2011 (one comment)
بزرگ‌ترین شرکت مطبوعاتی جهان در معرض گسترده‌ترین اتهامات جنایی شنود تلفنی و رشوه به پلیس در این کشور قرار گرفته است. تنها و تنها یک عامل توانست طلسم این مافیای قدرت را بشکند و به رابطه فسادآمیزی در قدرت که بیش از سه دهه ادامه داشت خاتمه دهد: تحقیقات یک روزنامه‌نگار و پیگیری یک روزنامه. و تنها در یک جامعه آزاد و با حضور روزنامه‌های آزاد و فارغ از دسته‌بندی‌های قدرت است که چنین تحقیقاتی امکان انتشار پیدا می‌کند>>>

MOSSADEGH

کودتای 30 تیر 31

آنهایی که قدرت را از طریق تظاهرات خیابانی به دست می آورند لاجرم در تظاهرات دیگری آن را از دست میدهند

20-Jul-2011 (84 comments)
روز 30 تیر 31،دکتر محمد مصدق که نهادینه کردن دموکراسی در ایران را از اهداف همیشگی خود اعلام کرده بود، نظیر همه روشنفکران ایرانی، قول خود را فراموش کرد و با روشی غیر دموکراتیک و به شکل کودتا، مجدداً قدرت را در دست گرفت. با وجود آنکه در رفراندوم 16 مرداد سال 1332، مردم به انحلال مجلس رای دادند با اینحال، انحلال واقعی آن در همان روز 30 تیر سال 1331 و به دست خود دکتر مصدق صورت گرفته بود>>>

FORGIVENESS

آشتی ملی و بخشش

رسيدن به آشتی ملی بدون ايجاد روند خشونت زدايی غير ممکن است

17-Jul-2011 (21 comments)
يکی از خطراتی که آينده سياسی جامعه ی ايران را تهديد می کند اين است که روحيه خستگی اجتماعی و اقتصادی و بلاتکليفی سياسی که بر جامعه حکمفرماست خيلی زود تبديل به فرهنگ قهر و خشونت و نفاق ملی شود و خيلی ها به اين نتيجه برسند که برای مرهم گذاشتن بر زخم های چند دهه گذشته بايد زخم های جديدی را به وجود آورد>>>

STORY

پروندۀ مورچه های له شده

گفتم: یعنی حضرت بهاءالله بچه هم که بود مورچه نکشت؟

17-Jul-2011 (94 comments)
همیشه در این اندیشه بودم که چگونه ممکن است مورچه ها له نشوند و خوب می توانم بیاد بیاورم که این سوالی که ممکن است به نظر برخی بی اهمیت بیاید چگونه در افکار من جایی برای خویش باز کرد. نشسته بودم و مورچه ها را با انگشتهایم له میکردم و از این کار در آن عالم کودکی با داستانهایی که در مغزم راجع به این حشرات بدبخت ساخته بودم لذت می بردم>>>

TRUST

اعتماد  پشت و رو ندارد

چرا با مادرم اینکار را کرد؟ چرا با من—دختر محبوبش اینکار را کرد؟ چرا ما را کشت؟

17-Jul-2011 (4 comments)
عکسی نشانم داد. عکس سیاه و سفید دخترکی چشم و مو سیاه که تولدش بود. پشت سر او پدرم ایستاده بود با یک زن. از این صحنه هیچ چیز یادم نمی آید جز حرف پدر که گفت این عکس توست و این زن هم مادر واقعی ات. هیچ یادم نمی آید چند ساله بودم ولی آنقدر عقل داشتم که بببینم آن دختر توی عکس من نیستم>>>

OUTRAGE

از زنده بودن ما می ترسند

نامه عيسی سحرخيز، زندانی سياسی

15-Jul-2011 (10 comments)
هدف از نگارش اين سطور آن بوده که به شما گوشزد نمايم که اوضاع آن چنان نابسامان است که هر آن می توان انتظار وقوع رويدادهای دلخراش ديگری را داشت. چرا که امروز بر من و ديگر هم بندانم آشکار و بديهی است که استراتژی اين نظام، کشتن بی صدا و تدريجی زندانيان معترض است. آن ها عامدانه تصميم دارند که ما را نابود کنند و مرگ خاموش ما را تدارک ديده اند، چون از زنده بودن ما، حتی در پشت اين ديوارها و ميله ها می ترسند>>>

FACEBOOK