هنرمندان زن و خود سانسوری

هنرمند زن ایرانی ناچار است از ترس قضاوت شدن دائما خودش افکارش و تمایلاتش را سانسور کند


Share/Save/Bookmark

هنرمندان زن و خود سانسوری
by flertishia11
26-Jul-2011
 

در جامعه ی ایرانی علیرغم پشتوانه ی عظیم فرهنگ و تمدنی که دائما دم از آن می زنیم هنوز گره های کوری وجود دارد که جز با دندان با هیچ وسیله ای باز نخواهد شد و شاید بسیاری از این گره ها دندان شکن نیز باشد!

یکی از بزرگترین معضلات اجتماعی ما فعالیت بانوان در عرصه ی هنری است. به خصوص در زمینه هایی که بعد اجتماعی فراگیرتری دارد از جمله بازیگری و خوانندگی. بر خلاف عده ای از دوستان که معتقدند انقلاب باعث محدودیت بیشتر خانم ها در چنین عرصه هایی شده است من معتقدم قبل از آن چارچوب سنتی و تفکرات قرون وسطایی بعضی از مردان جامعه و در پاره ای از موارد زنان جامعه باعث این محدودیت ها شده بود.

اگر خوب دقت کنیم می بینیم که قبل از انقلاب هیچ یک از هنرپیشه های زن در بهترین وضعیت نقشی جز بشور و بپز و بساب نداشتند و شاید همین محدویت های سوژه که دیگر نمی شد از کافه و رقص و کاباره و بدکارگی استفاده کرد به اهمیت نقش محوری زن به عنوان یک ستون در خانواده و اجتماع در فیلم های سینمایی پس از انقلاب کمک کرد.

از بحث بازیگری که بگذریم به خوانندگی می رسیم. درست بر عکس بازیگری در دوران پیش از انقلاب بیشترین ستاره های ما در عرصه ی خوانندگی به قشر بانوان تعلق داشت و به نوعی دوران شکوفایی زنان در عرصه خواندن محسوب می شد. پیش از انقلاب ما در سبک های مختلف خوانندگی اعم از پاپ. کلاسیک و سنتی شاهد سطوح مختلفی از خوانندگان بودیم که هر یک به نوعی حرفی برای گفتن داشتند. ولی دیدگاه مرد سنتی جامعه ی ایرانی همچنان نسبت به این جریان منفی بود. مردان دوست داشتند صدای خانم ها را بشنوند و از آثارشان لذت ببرند اما اگر می گفتی همسر خودت یا خواهرت خواننده شود رگ گردنشان بیرون می جست که این کار در شان شما نیست و در بهترین حالت معتقد بودند که هر چقدر هم خود فرد خوب باشد جامعه فاسد است و فرد را به فساد می کشاند! حالا در این میان فردیت شخص مورد نظر و شخصیت او و انتخاب هایش چقدر می تواند تاثیر داشته باشد چندان اهمیتی نداشت!

انقلاب باعث کوچ بیشتر خوانندگان ایرانی به خارج از کشور شد. این بار حتی مردان خواننده نیز فضای موجود را قابل تحمل نمی دیدند و همگی به کوچی ناخواسته تن دادند که شاید کل زندگی شخصی و حرفه ای شان را تحت شعاع قرار داد. با زندگی در خارج از کشور و شاید در مهد دموکراسی انتظار می رفت که چنین تفکرانی جای خود را به مواضعی روشن فکرانه تر بدهد و نقش زنان را پر رنگ تر کند. اما اینطور نشد! چرا؟ آیا باز هم این انقلاب بود که روی تفکرات مردم خارج از کشور تاثیر داشت؟ آیا مردان جامعه ی ما با زندگی در غرب مترقی تر شدند؟ آیا تفکر بد بودن کار خوانندگی برای زن ها تعدیل شد یا شکل دیگری پیدا کرد؟ من معتقدم طرز تفکرات تغییر کرد اما نه در جهت مثبت! نوعی ظاهر گرایی صرف گریبانگیر جامعه ی ایرانی شد. اینکه خواننده ی زن باید حتما سکسی باشد. زیبا باشد. برقصد. عشوه کند و. . . حال اگر کسی نخواست اینگونه رفتار کند می تواند حضور داشته باشد اما کسی او را تحویل نخواهد گرفت. از کنسرت گزار تا کمپانی و حتی مردم!

حال تصور کنید چنین فردی نه تنها حاضر به پذیرفتن کلیشه های جاری در چنین صنعتی نباشد بلکه تمایل داشته باشد فردیت زن بودنش را تبلیغ کند. تابو شکنی کند و از ناگفته هایی بگوید که شاید هر کسی شهامتش را نداشته باشد. مثلا زنی که ازدواج کرده در ترانه هایش از عشقی قدیمی بگوید که دیگر ناکام مانده و هزاران نکته ی ناگفتنی. چنین تابو شکنی در چنین فضایی محتوم به شکست خواهد بود و هنرمند زن اعم از شاعر ترانه سرا . نویسنده و خواننده مجبور به خود سانسوری می شود تا جایی که وقتی چشم باز می کند می بیند که دیگر خودش نیست. انگار شخص دیگری جای او قرار دارد که روی صحنه می درخشد و این فاصله از خود هنرمند را یا به ابتذال می کشاند و یا سرخورده می کند

هنرمند زن ایرانی ناچار است از ترس قضاوت شدن دائما خودش افکارش و تمایلاتش را سانسور کند. چون همیشه به این فکر می کند که مردم چه خواهند گفت اگر او فلان ترانه را بخواند یا فلان لباس را بپوشد؟ بحث بر سر برهنگی و پوشیدگی نیست. بحث بر سر نوع لباسی است که بر تن می کند که آیا مد روز هست؟ به اندازه ی کافی رسمی هست و. . . در حالی که همه دیده ایم که بزرگترین خوانندگان زن غربی بعضا با جین در کنسرت هایشان ظاهر شده اند و هیچکس هم هیچ ایرادی نگرفته است.

به عنوان یک انسان فکر می کنم گاهی فرد اصلا حوصله ندارد آرایش کند یا لباس رسمی بپوشد. گاهی دوست دارد خود خودش باشد. همانطور که در خانه و برای اعضای خانواده اش است اما فرهنگ ایرانی این را نمی پذیرد و هنرمند ایرانی در پاره ای موارد ناگزیر است تظاهر کند. تنها زن هنرمند ایرانی که شاید تا حدی توانست خود درونی اش را علیرغم تمام سنت های بازدارنده ی زمان خود بیرون بریزد فروغ فرخزاد بود که شاید نسل امروز معنا و مفهوم عمیق گفته هایش را بهتر درک کند تا هم نسلان خودش که هنوز درگیر تفکر فناتیک مردسالارانه ی آن زمان بودند.

یکی از مشکلاتی که هنرمند زن ایرانی را وادار به خود سانسوری می کند متعهد بودنش به اساس خانواده. همسر و فرزندانش است که البته به خودی خود بد نیست اما ناخواسته دست و پای او را می بندد. چرا که همیشه نگران است که از سوی همسر و فرزندانش مورد سئوال قرار بگیرد. می ترسد که مبادا به خاطر فلان شعر یا آهنگ یا فلان لباس یا حرکت یا حتی یک نگاه ساده از سوی خانواده اش مورد بازخواست قرار گیرد و شاید این امر باعث سست شدن جایگاهش در بنیان خانواده شود که می دانیم برای زن شرقی هیچ چیز مهمتر از خانواده نیست.

برای یک هنرمند مرد این گونه مسائل مطرح نیست. نیاز نیست زیبا باشد. خوش پوش باشد و حرکاتش را کنترل کند. می تواند علیرغم داشتن همسر و فرزند هر از گاهی با طرفدارانش گرم هم بگیرد. همه می توانند بپذیرند که زندگی کاری و خانوادگی او از هم جداست اما اگر یک خواننده زن با طرفدار مردش کمی گرم بگیرد چه رگ ها که بیرون نخواهد زد! حتی اگر قصدی در کار نباشد. همین نوع قضاوت ها و این تفکر غلط که زنی که وارد چنین حرفه ای می شود لزوما از سوی آقایان سهل الوصول تلقی می شود باز هم بر شدت خودسانسوری هنرمند زن می افزاید. چرا که نمی خواهد بهانه ای به دست اطرافیان برای سوئ استفاده بدهد و این خود سانسوری ادامه خواهد داشت تا زمانی که فضای حاکم بر تفکرات هر یک از ما به عنوان عضوی از جامعه ایرانی تغییر کرده و معتدل تر شود.

بپذیریم که می توان خواننده یا بازیگر بود اما فاسد نبود. بپذیریم که یک زن نیز مانند هر انسانی به خاطر انسان بودنش امیالی دارد که گاهی تمایل به ابرازش دارد و بپذیریم که یک زن این قابلیت را دارد که در آن واحد هم سوپر استار باشد هم همسر و هم مادری خوب و شایسته. تغییر در تفکرات اولین اصل برای تغییر در کل زندگی است. بیایید تغییر کنیم!


Share/Save/Bookmark

Recently by flertishia11CommentsDate
مسخ شدگان
4
Jan 25, 2012
بند 2 تلیفیزیون
-
Jan 11, 2012
چاره حتما جز اینه که ناله ی شبگیر کنیم!
16
Jan 07, 2012
more from flertishia11
 
tavoosbaba

Agha Nasreen

by tavoosbaba on

Nasreen Davoodi also known as Mr.Nasreen (Agha Nasreen) or Haaj Davood is a taxi driver in Tehran. She started driving a cab eight years ago and has continued to do so all these years despite all sorts of complications in a country such as Iran. She has a very unique character and what drives her to be patient with the crazy traffic of Tehran is her family and their comfort. This film is just a glimpse of what she deals with everyday and the difficulties of her job. Made by Neda Moridpour and Pouya Afshar with the help of Amir Hajreza Tehrani and Sarah Moridpour on a very hot summer day in 2011.

Here is the link to the film:

//www.youtube.com/watch?v=wzkHkPqD9ps



tavoosbaba

Agha Nasreen

by tavoosbaba on

Nasreen Davoodi also known as Mr.Nasreen (Agha Nasreen) or Haaj Davood is a taxi driver in Tehran. She started driving a cab eight years ago and has continued to do so all these years despite all sorts of complications in a country such as Iran. She has a very unique character and what drives her to be patient with the crazy traffic of Tehran is her family and their comfort. This film is just a glimpse of what she deals with everyday and the difficulties of her job. Made by Neda Moridpour and Pouya Afshar with the help of Amir Hajreza Tehrani and Sarah Moridpour on a very hot summer day in 2011.

Here is the link to the film:

//www.youtube.com/watch?v=wzkHkPqD9ps



flertishia11

ممنون دوست

flertishia11


ممنون دوست عزیز

مشکلات ما ریشه ای تر و عمیق تر از یک حکومت متحجر حاکم بر ماست.ریشه ی تحجر در ذهن ماست که امیدوارم بتوانیم تغییری هر چند کوچک در دیدگاهمان ایجاد کنیم. 


zanerooz

تشكر

zanerooz


حقيقتي تلخ اما واقعي....

زيبا و روان نوشتيد اما اين نوع نگاه و طرز تفكر تنها در زمينه هاي هنري نيست كه عرصه را بر زنان تنگ گرفته و روز به روز فشارها و تهديد ها بيشتر هم ميشه

اما همونطور كه گفتيد حكومت نقش جدي در نوع نگرش آدمها نداره...بلكه اين خود مردم هستند كه حكومت رو انتخاب ميكنند و با رفتار و تفكرات و خواسته ها و اميالشون خط و مشي حكومت رو تعيين ميكنند .....حكومت تنها ارائه دهنده ي اونچه هست كه مردم ميخوان....پس نميشه فرهنگ و طرز نگرش جامعه را به زن و خيلي از مسائل و معضلات اجتماعي را به گردن حكومت جمهوري اسلامي انداخت

در اين ميان به همان ميزان كه مردان مقصرند ...زنان هم مقصرند 


Anahid Hojjati

Yes, male artists do self censorship too

by Anahid Hojjati on

Faramarz is correct about universality of the problem. However, I believe that it is more for females. As far as Geena Davis and her husband, more power to them. Have been a fan of her for two decades and got disapointed when two of my favorites actors, she and her previous husband; Jeff Golblum, got divorced. It is great that she has found happiness with Mr. Jarahi.


flertishia11

دوستان ممنون

flertishia11


دوستان ممنون بابت نظراتتون.فکز می کنم اینجا جای مناسبی برای تبادل افکار و مشق دموکراسی هست.برای داشتن کشوری آزاد اول از همه باید روی دیدگاه و افکارمون کار کنیم.اگر تونستیم خودمونو تغییر بدیم مطمئنم می تونیم جامعه رو هم کم کم تغییر بدیم.آناهید عزیز دقیقا این مشکلی هست که تک تک ما در خانواده های خودمون داریم.در حالی که مثلا باز هم جزو قشر روشنفکر به حساب می آییم!


Faramarz

A Universal Problem

by Faramarz on

This is not only a problem with Iranian female artists. It is almost universal.

I was reading about J Lo’s divorce from Mark Anthony the other day and it was all about suspicion, lack of trust, being away from each other and rumors of infidelity. The same is true for almost all Hollywood marriages.

In my opinion, being a famous singer or movie star carries with it a certain life style and time commitment that takes a tremendous toll on a relationship, marriage and a family that most people cannot handle. That’s why artists generally marry other artists because at least they have an understanding of each other lives. An average person will be jealous, frustrated or alienated trying to keep up with her espouse's passion and profession.

One of the success stories of a famous actress marrying a regular guy and still being together is the story of Geena Davis and her Iranian husband Reza Jarrahy. Best of luck to them and their 3 kids.


Anahid Hojjati

در مورد طبیعت بنویس

Anahid Hojjati


 

متشکر فیلرتیشیا از مقاله خوبی که نوشتید . حرفتان بسیار درست است . یاد سخنِ مامانم می افتم که به من می گفت : اینقدر شعر سیاسی ننویس . من هم با شیطونی میگفتم : خب , شعر  عاشقانه چطور ؟ عصبانی میشد و می گفت : اون دیگه بدتر . من میگفتم که اگر سیاسی یا عاشقانه ننویسم , پس راجع به چی بنویسم و ایشان میکفتند : خب , در مورد طبیعت بنویس . واین گفتگو موقعی نبود که یک دختر شانزده ساله بودم بلکه همین یکی دو ساله . خیلی ممنون که به قول غربیها به این موضوع روشنایی دادید.


Maryam Hojjat

Zan = Human =Man

by Maryam Hojjat on

We must remember this equation if we want to be free and have democracy in future IRAN.


Red Wine

...

by Red Wine on

خوب نگاشتید،اما قضیه تنها بدینجا ختم پیدا نمی‌‌کند،قضیه از این جدی‌تر است و غم آلود ! مردانِ ایرانی در حقِ زنانشان بسیار کوتاهی کردند و اینان مستحقِ دستیابی به مقامشان هستند و جایگاه زن والا مقام است و بس مهم و قابلِ پرستش. دلمان می‌‌خواهد که روزگاری پیش آید که نفرِ اولِ مملکتِ پارسیان،یک خانمِ ایرانی باشد.


bparhami

مرد سالاری و مذهب سالاری

bparhami


مساله را بسیار خوب ریشه یابی‌ کرده‌اید. فرهنگِ مرد سالاری بیش از فرهنگ اسلامی در این راستا مقصر است. مرد سالاری قاضیِ زن را هم نمی‌پذیرد و مشکل فقط در زمینه‌هایِ هنری نیست. البته مرد سالاری و مذهب سالاری از یکدیگر جدا نیستند.