برخورد دشمنانه

انعکاس سیاسی کنفرانس اخیر زنان در واشنگتن


Share/Save/Bookmark

برخورد دشمنانه
by Azita Shafazand
21-Sep-2007
 

بعد از برگزاری کنفرانس بنیاد پژوهشهای زنان ایران در منطقه واشنگتن دی- سی  در ژوئن 2007، چند نفر از شرکت کنندگان  به نگارش مقاله های  اعتراضی پرداختند و اشخاصی مثل خانم منیرکاظمی که در کنفرانس شرکت نداشتند نظر دادند که این حرکت خود جای تعجب دارد.  به نظر بسیاری از شرکت کنندگان  در کنفرانس  در برنامه نظر خواهی ابراز داشتند که کنفرانس امسال  یکی از بهترین کنفرانسهای بنیاد بوده است.

کنفرانس امسال چندین ویژیگی داشت که برخی از آنها را مطرح می کنم. شرکت وسیع نسل دوم ،شرکت قابل ملاحظه مردان که  بیش از سی درصد جمعیت در کنفرانس بوند ، امسال برخلاف سال گذشته کنفرانس از نخبه گرایی برحضر بود بدین خاطرتمام سخنرانان انتخابی در کنفرانس جدید بودن به غیر از یک نفر از سخنرانان که قبلاً در بنیاد سخنرانی کرده بود. آن چیزی در کنفرانسهای بنیاد معمول شده بود  تعدادی از سخنرانان مثل دور قمری هر دو و سه سال یکبار دعوت می شدند تا نظرات تکراری خود را با یک مقداری کمک و زیاد مطرح کنند و از طرفی تعدادی از دوستان هم عادت کردن که یک نوع بحث را بشنوند.

بنیاد پژوهشهای زنان در هیج زمانی ادعا نکرده تنها باید صدای زنان داخل ایران باشد. از آنجایی این کنفرانسها در خارج از کشور برگزار می شود خیلی عادی است که بخش بزرگی از برنامه های کنفرانس متعلق مسائل جنبش زنان ایرانی مهاجر و کودکان آنها باشد. کنفرانس امسال با درک این مسئله توانست تعداد بی شماری از جمعیت زنان خاموش ایرانی وهمانطور نسل دوم را جلب کنفرانس کند.بعد از سالها کنفرانس امسال توانست در طول روز نزدیک به 500 نفر را در سالن داشته باشد و برنامه های هنری سالن پر بود که در حدود 830 نفر جا داشت.   

در این  مقالات انتقاد شده که  چرا کشور آمریکا را به عنوان امپریالیسم ومتجاوزو چرااز خطر تجاوز احتمالی آمریکا به کشورمان در کنفرانس صحبت شده است. کسانی که این  نظر را دارند. دیده  خود را تا به آنجا بسط داده اند که تمام سخنرانیها و برنامه های سه روز کنفرانس رامنفی و غیر قابل تحمل دانسته. و به نظر میرسد  که ترجیح دارند که کنفرانس برگزار نمیشد تا آن که به کجراه برود.

از نظراین منتقدین چنین نتیجه می شود ، که چون این کنفرانس  روی خط فمینیستی که  آنان اعتقاد دارد  نبوده در نتیجه به کجراه رفته و بهتر است که از این نوع کنفرانسهای انحرافی دیگر تشکیل نشود. بنابراین خانمها که ظاهراً پیشگام برای دموکراسی و آزادی بیان معتقد هستند که کنفرانسی که با آن اختلاف نظر دارند را باید تعطیل کرد. ترس من از این است که انسان هائی با این گونه عقاید و مطلق گرا روزی قدرت سیاسی به دست بگریند زیرا در چنان روزی چگونه می توانیم مطمئن باشیم  که به ما اجازه خواهند داد که کنفرانس هایی نظیر کنفرانس اخیر « بنیاد پژوهش های زنان ایران» را برگزار کنیم؟ به نظر می رسد  تمام سخنرانان و شرکت کنندگان باید از صافی ایدولوژیک و عقیدتی رد می شدند .

برای اطلاح از محتوای کنفرانس امسال «بنیاد پژوهش های زنان ایران» در واشنگتن وروشن شدن بیشتر مطلب از خوانندگان درخواست می کنیم  گزارش جامع و کامل برگزاری آن را در سایتهای گوناگون ملاحظه کنید :

در جریان کنفرانس پیام «کمیته محلی» قرائت شد که بخشی از آن در مورد سیاستها و برنامه های آمریکا و اسرائیل در خاورمیانه و مخالفت با تجاوز و بربریتی بود که آمریکا به نام « دموکراسی و آزادی » در منطقه خاورمیانه انجام داده و از خود بروز می دهد و در ضمن آن را با فشار تبلیغات «دموکراسی خواهی» به حلقوم فرو می کند. در این پیام همچنین انتقاد از «روشنفکرانی »  که به خاطر ضدیت با اسلام  تبلیغات مسموم آمریکا و اسراییل را ناشینده و نادیده گرفته و آن را قورت می دهند انتقاد شده بود. همچنین در  فیلم « گیلانه» که داستان آن مربوط به مشکلات و معضلات جنگ ایران و عراق  بود اشاراتی به تجاوز احتمالی آمریکا به ایران داشت و خانم آذر درخشان هم در بخشی از سخنرانی خود به آمریکا اشاره کرد. جز این موارد،هیچ سخنران  دیگری در کنفرانس نه از آمریکا نامی برد نه از تجاوز احتمالی آمریکا به ایران سخن گفت.

«کمیته محلی» بخوبی واقف است که در هر حرکت سیاسی و اجتماعی هرچند برنامه ریزی کامل هم شده باشد ، امکان اشکال وجود دارد و انتظار این هم می رود که در یک کنفرانس سه روزه، برنامه و سخنرانی باشد که شرکت کنندهای آن را نپسندد زیرا به قول معروف همه برنامه ها بر وفق مراد همه کس نمی تواند باشد.

همگان شاهد بودند که نمایندگانی از نظرگاه های گوناگون فمینیستی و متعلق به نسلهای مختلف در کنفرانس شرکت کرده و در آن را به تبادل نظر پرداختند. البته می توان گفت که یکی از کمبودهای کنفرانس عدم حضور سه نفری بوده که از ایران دعوت شده بودند. با تمام تلاش که به عمل آمد و هزینه ای که «کمیته برگزاری» متحمل شد،متاسفانه نتوانسیم  ویزای آمریکا برای این عزیزان بگیریم. حداقل در این مورد نباید ایرادی به ما وارد باشد بلکه باید از سیاست های خصمانه آمریکا نسبت به ایرانیان انتقاد کرد که موجب عدم حضور سخنرانان مذکور شد.

فمینیسیت ها و کسانی  که خواهان آزادی و رهایی زنان هستند به خوبی آگاهند که نظرات مختلف در جنبش زنان و فمینیستی وجود دارد. این دوستان عزیزدر مقالات خود توضیح نداده اند که به کدام نوع فمینیست متعقد هستند. آنچه از مقالات این دوستان درک می کنیم این است که  نظرات بیان شده توسط افراد مختلف در کنفرانس را محکوم می کنند در حالی که برخورد مشخصی  به محتوای آن ها ندارد و یا اینک یک جمله یا کلمه از کل مطب بیرون کشیدند وبه باد انتقاد کشیدند وتمام بحثهای آنان بر اساس خیال پردازی خود محکوم می کنند. از این جهت من این دوستان را مطق گرا می دانم چون نظرات خود را صد در صد حق می داند و دیگران را گمراه می خواند و برای خوانندگان آنقدر احترام قایل نیستند که نظرات خود را و تفاوت آنرا با دیگر نظرات بیان کند و اجازه دهد خواننده خود به  قضاوت بنشیند.

بعد ازواقعه یازده سپتامبر و حمله آمریکا به افغانستان، برای به اصطلاح   دفاع از "آزادی زنان" و به دنبالش تجاوز به عراق، جنبش زنان  بخصوص در خارج از کشور دگرگون گشته و بی تاًثیر از برنامه های مختلف  امپراتوری آمریکا نبوده است.  بعد ازچندین سال مبارزه عقیدتی در کنفرانسهای سالانه بنیاد پژوهش زنان ایران ، امسال مواضع " محافظه کاران نو" و " ارینتالیسم نو" و "فمینیسم استعمارگرایانه" به طور علنی مورد بحث و چالش قرار گرفت و مخالفت خود با آنچه امروز به نام

« آزادی زنان» «دموکراسی و تمدن » رخ می دهد- که در واقع چیزی است  به کام امپراتوری آمریکا ،به زیرسئوال کشیده شد. در طول سه روزه کنفرانس بسیاری از سخنرانان از توانای و شجاعت زنان ایرانی برای دفاع از حقوق خود صحبت کردند و برای نمونه یکی ازسخنرانان کنفرانس از شیوه های و روشهای که جنبش زنان در ایران سعی برای ارتقاع سطح جنبش وایجاد جنبش های مختلف می کنند ، صحبت کرد ( برای مثال تماشای فوتبال). همچنین این نظر بیان شد که رهایی زنان ایران به دست خودشان است و دولتهای غربی نمی توانند نجات بخش مردم ما باشند. البته از نظر این دوستان عزیزم این گونه حرکتها مردود است وغیر انقلابی!    

درکنفرانس پارسال( مونترال، کانادا) خانم هما ارجمند یکی از سخنرانان، از حمله آمریکا به افغانستان دفاع کرد ، و سخنرانان دیگری از مواضع "محافظه کاران نوین" مانند خانم آذر نفیسی،نویسنده کتاب "لولیتا خوانی در تهران " دفاع کردند. به نظر من،کسانی که به محتوای کنفرانس امسال دشمنانه برخورد می کنند و آن را صد در صد محکوم می دانند طرفداران نظراتی مانند خانم هما ارجمند و خانم نفسی هستند. در نتیجه من این بحث صحبت جدیدی و خاص کنفرانس امسال نمی دانم، بلکه انعکاس چالش سیاسی می دانم که امروز در ایران و در سطح جهان مطرح است. بهمین دلیل باور دارم  که بحثهای مطرح شده درکنفرانس امسال حقانیت داشته و این مسئله کلیدی مربوط به جنبش را به بحت علنی گذاشته است. 

اتفاقاً این بحثها نشان می دهد که نظرات فمینیستی در جنبش زنان ایران نه تنها مسخ شده نیست بلکه تغییرات تاریخی و سیاسی امروز را منعکس می کند و آنچه باید از تاریخ آموخت این است که نباید در شرایط 27 سال قبل درجا زد ،دیگر نمی توان اسلام را تنها دشمن زنان ایران را اسلام دانست ، بلکه توجه داشت که امروز دشمن اصلی زنان ایران خطرجنگ ، تجاوز و دخالت کشورهای غربی به سر کردگی آمریکا است. آن دسته از فمینیست های که یک چنین تهدید بزرگی  را برای جنبش نادیده می گیرند نه تنها از تاریخ نمی آموزند بلکه متاسفانه واقییعتها روزانه را هم نمی بیند. چه کسی می تواند چشم خود را به واقیعیات شرایط زنان در افغانستان و عراق بعد از حمله آمریکا ببندد؟

برای اشنایی با زیانهای جنگ و مداخله آمریکا در افغانستان باید گزارشات روزانه  "جنبش انقلابی زنان افغانستان" روجوع کرد وب سایتRAWA

این تصور غلط است که در یک چنین شرایط  چاپ و تبلیغ وسیع برای کتابهای مانند "لولیتا خوانی در تهرا ن" و "بادبادک باز" آقای خالد حسینی به منظور کمک به مردم ایران و افغانستان و کشورهای عربی است که صورت می گیرد. چون مردم این کشورها حاضر نیستند بپذیرند که آن طور که خانم نفیسی می گوید مردم عقب مانده ، بی فرهنگ و خشمگینی هستند که باید منتظر سربازان آمریکایی باشند تا برایشان فرهنگ وآزادی بیاورند. این گونه کتابها و تبلیغات مناسب مصرف داخلی مردم آمریکا و غرب است ، تلاشی برای خارج کردن انسان ایرانی از مدار "انسان" بودن است ، تا " محافظه کاران نو" بتوانند افکار عمومی را برای حمله به ایران آماده کنند. در ضمن این گونه تبلیغات  " انسان دوستی " و " دموکراسی خواهی" آمریکا فقط مخصوص ایران هم نیست. این سیاست را آمریکا در مورد تمام کشورهای به کار می برد که باید در کنترل داشته باشد.

امروز برای جنبش زنان روشن است که زن بودن و سکولار بودن و یا شرکت درجنبشهای  "فمینیستی"  تنها معیار تعیین کننده نیست. اگر تنها معیار این بود، باید از خانم کاندولیزا رایس یا خانم لورا بوش  که ریاست بسیاری از نهادهای به ظاهرغیر دولتی "ان-جی- او" گوناگون در عراق به عهده دارند و ظاهراً برای آزادی و رهایی زنان در عراقی را فعالیت می کنند پشتبانی می کردیم.

زمان آن رسیده که با دید روشنتری به جنبش فمینیستی و زنان ایران نگاه کنیم و این همان جریانی بود در کنفرانس غالب مشاهده می شد.  در طول کنفرانس امسال از طریق سخنرانیها مختلف وفیلم و برنامه های هنری ظلم و ستمی که به زنان روا می شود را به خوبی نشان داده شد و از طرفی آن قدرت  نهفته ای که در درون تک وتک زنان برای تغییرشرایط موجود است بیان شد و همینطور دستآوردهای که تا کنون با مبارزات خود کسب کردند مطرح شد.             

برای نمونه در فیلم  گیلانه که این فلیم در سال 2005 میلادی ساخته شده در صحنه های مختلفی از آن برنامه های خبری تلویزیون دیده می شود، که آقای بوش اعلام حمله به عراق را می کند که همزمان با آغاز سال نو ما نوروز می باشد.

فلیم "گیلانه" روایتگرزندگی زنی است که پس از19 سال گذشت جنگ ایران و عراق همچنان باید شبانه و روز از پسرناتوان خود که در میدان جنگ مورد حمله  شمیایی قرار گرفته نگهداری کند او درطول فیلم از آروزهای که خود برای پسر جوانش داشته و همه آنها بر باد رفته است صحبت می کند.این فیلم نشان می دهد که بعد از پایان جنگ و آتش بس  زندگی مردم به یک باره عادی نمی شود بلکه اثرات جنگ سالیان سال در صحنه اجتماعی ، اقصادی و فرهنگی مردم تاثیر میگذارد و بیشتر از همه اقشار جامعه، فشار جنگ به زنان آسیب می رساند.

این دوستان باید بداند که مردم ژاپن هنوز تقاص جنگ جهانی دوم را پس می دهند و از سوی دیگر باید سئوال کرد چرا بعد از گذشت شصت و اندی سال از اتفاق هولوکاست هنوز از این جنایت تاریخی صحبت  شده ودرخصوص آن فیلم  ساخته می شود؟ اگر پرداختن به هولوکاست مجاز است پس چگونه است که صبحت درباره تاثیرات مخرب جنگ ایران و عراق و فجایعی که آن جنگ به وجود آورد "دیر هنگام " قلمداد می شود؟

در مورد خانم بنفشه اخلاقی باید بگویم که ایشان دعوت ما را سه هفته مانده به تاریخ برگزاری کنفرانس قبول کردند، آن هم زمانی که کمیته برگزار کننده مطئمن شد که نماینده جنبش "یک میلیون امضا" نمی تواند ویزا بگیرد.خانم اخلاقی وکیل مهاجرت نیستند. بلکه وکیل حقوق مدنی در آمریکا هستندCIVIL RIGHTS)   (. ایشان دارای دکترای حقوق هستند و قبل از واقعه یازده سپتامبر استاد دانشگاه استنفورد بودنده اند و کار حقوقی را تنها برای دفاع از حقوق مردم بیگناه به عهده گرفته اند و این خیلی بی لطفی است که بگوییم ایشان برای بازاریابی به کنفرانس آمده بودند. اگرقبل از قضاوت در مورد خانم اخلاقی درباره ایشان تحقیقی صورت می گرفت آنگاه روشن می شد که ایشان در قبال اکثر کارهای حقوقی که انجام می دهند یا دستمزد ناچیز دریافت کرده و یا اصولاً آن را مجاناً انجام می دهند.

خانم بنفشه اخلاقی یکی از بهترین های سخنرانان کنفرانس امسال بودند و همه شاهد بودیم که بعد از خاتمه سخنرانی ایشان، با وجود اضافه کردن نیم ساعت به وقت صبحتشان، شرکت کنندگان هنوز خواهان ادامه جلسه بودند و به همین دلیل خانم بنفشه برای پاسخ دادن به سئوالات شرکت کنندگان،  برنامه خود را در سالن نهاره خوری ادامه دادند. صحبت ایشان در مورد آن دسته از تغییرات قانونی بود  که بعد از یازده سپتامبر در آمریکا به تصویب گرفته است و نشان دادند که چگونه ما ایرانیان، صرفاً به این دلیل  که  ازخاورمیانه هستیم، در معرض خطر می باشیم و حق و حقوق قانونی که متعلق به همه شهروندان آمریکایی است از ما شهروندهای ایرانی تبار آمریکایی هم گرفته شده است.

زنان نمی توانند بدون اطلاع از حقوق شهروندی خود در کشوری که مقیم آن هستند ازحقوق طبیعی و قانونی خود دفاع کنند چه رسد به آن که با دانش فمینیستی برای بسط حقوق خود قدم بردارند. تنها صحت کردن از کمبود حقوق زنان  در ایران و بی توجه ماندن نسبت به ظلم ها و ستم های  که  به زنان مهاجر و خانوادهایشان تحمیل می شود، نشانگر محدودیت تفکر بعضی از کسانی است که پس از سالها زندگی خارج از ایران هنوز در کابوس های خود مانده اند و ترجیح می دهند تنها دستی از دور بر آتش داشته باشند ودر مبارزات حق طلبانه ، عدالت جویانه و صلح خواهانه، در محل زندگی خود شرکت نکنند و حتی سخنان دو زن جوان ایرانی را مانند آزاده و بیتا امانی،که درمورد جنبش دفاع از زندانیان و مهاجرین به تمسخر بکیرند و بگویند که سخنان آنان هیچ ربطی به موضوع کنفرانس امسال نداشت.

به عقیده من دفاع از حقوق زنان ، انسانها ، کودکان، زندانیان ، مهاجران، مسلمان غیر مسلمان ، سیاه پوست ، سرخ پوست ، عرب و ایرانی ها همه مسله جهانی است و ما باید در هر جا که زندگی می کنیم در جنبش هایی در رابطه با این مسایل شرکت کنیم و جوانانمان را تشویق کنیم که با شرکت در این جنبش ها راه مبارزه عملی را بیاموزند تا به دامان طبقه حاکم آمریکا نیفتند و شاید روزی در خدمت آزادی مردم و زنان ایران باشند.  


Share/Save/Bookmark