خبرگزاری هرانا - یوسفعلی احمدی یکی از اهالی روستای ایول مازندران و از شهروندان بهایی ساکن این روستا در پی تخریب منازل بهائیان این روستا توسط عوامل خودسر با نوشتن رنجنامه ای نسبت به وضعیت خود و دیگر شهروندان بهایی و ظلمی که در طی سالیان اخیر بر وی و خانواده اش رفته است اعتراض کرده است. متن این نامه که به خبرگزاری حقوق بشر ایران (هرانا) ارسال شده است به قرار زیر است:
به نام خداوند بخشنده مهربان
اينجانب يوسفعلي احمدي فرزند محمد علي ابن احمدعلي ابن قربانعلي كه آباء و اجدادي در روستاي ايول واقع در چهاردانگه سورتيچي هزار جريب استان مازندران به سال 1305 متولد شده و داراي شماره شناسنامه 80 صادره از همان محل مي باشم از زماني كه خود را شناخته ام به كار كشاورزي در زمين هاي مزروعي خويش مشغول بوده ام. دوستان من كه امروز قريب به اتفاق از اين عالم رخت بربستند و جز چند نفر مثل من كه هر روز طلب موت از حضرت قاضي الحاجات دارند، زيرا از نظر قواي جسماني در منتهاي درجه ضعف و عجز مي باشيم.
كار كشاورزي با وسايل ابتدايي و نداشتن راه و جاده ارتباطي و از طرفي سير كردن شكم زن و فرزند و... هميشه دغدغه فكر و ذهن ما اهالي روستا بود. ولي تعاون و تعاضدي كه بين ما برقرار بود هميشه در راحتي و سختي به داد همديگر مي رسيديم پشتوانه و چراغ اميد ما در زندگي بود و تحمل سختي روزگار را بر ما راحت مي كرد.
در بين ما اهالي كه از نظر اعتقادي متفاوت بوديم فرقي وجود نداشت و هيچ گاه اين تفاوت مانع از مراوده نمي شد.سفره ما براي همه پهن بود و درب خانه ما براي همه باز. عمران و آباداني براي روستا بود كه هر كس ار آن استفاده كند و از آن بهره مند شود چون همه با هم فاميل و از منسوبين هم بوديم.
نمي دانم از چه زماني و براي چه موضوعي حكايت هابيل و قابيل بين ما درگرفت و نمي دانم چه كسي تخم فتنه و فساد را بين ما پاشيد كه هر چه كرديم و به طريقي اثبات نمائيم كه برادر هم هستيم و با اتحاد مي توانيم رشد كنيم و با اتفاق مي توانيم بسازيم و آباد نمائيم نشد كه نشد. و تا اين كه تجربه اخراج از ايول به سال 1362 شد باورمان نمي شود و هنوز با گذشت 27 سال نيز نمي شود كه برادر با برادرش چنين كند نمي خواهم سرگذشت خويش و ديگر دوستانم را بازگو نمايم كه اگر آسمان، دفتر و اشجار روي ارض، مداد و اقيانوس جوهر شود تمامي نخواهد داشت. فقط و فقط يك مطلب را از شما انتظار دارم كه در اين آخرين ايام حيات خويش متوجه شوم كه حق حيات داشتم كه زاده شدم و يا نه؟ اگر داشتم چرا اين 27 سال آوارگي از اولياي امور و از علماي جمهوربه سراغم نيامد كه بگويد درد تو چيست؟ تو كشاورز كه زمينت را از تو گرفتند كجا براي رزق يومي ات كشت مي كني؟ گاو اهنت كو كه دل زمين را بشكافي تخم محبت در آن بپاشي؟ اسبت كجاست كه خرمني به پا كني و به باد هستي تخم كشته را پاك نمايي؟
حال در اين ناتواني ام شنيده ام كه آتشي ديگر به بلادم افتاده و هستي و نيستي ام را سوخته با همه ناتواني ام به نزديكي رفتم ولي به خانه ام راهم ندادند كه تو غريب، اينجا چه مي كني؟ آشنايي نديدم كه آشنايي دهم، نمي دانم شايد آنان هم مثل ديگر دوستانم به سراي باقي شتافتند ولي شما كه هستيد و بر مسندي تكيه داريد اين شايد آخرين صدا از اين بي نوا باشد كه به گوش شما مي رسد آيا واقعا آبي در دست نداريد كه اين آتش را خاموش كنيد؟ اگر اين آتش امروز هستي و نيستي مرا مي سوزاند گمان نمي بريد كه فردا نوبت شما باشد تا بي عدالتي است آتش روشن است. و از قديم گفته اند كه تر و خشك هر دو را مي سوزاند.
يادم مي آيد كه براي تبري از اعتقادم وقتي در تكيه حسينيه ايول در حبس بودم هر روز يكي از بستگانم كه امروز به ديار ديگري سفر نموده به سراغم مي آمد پند و اندرز مي داد كه بيا برگرد فرداي قيامت، صحراي محشر را بياد بياور. پل صراطي كه از مو باريكتر و از لبه شمشير تيزتر است را بخاطر بياور. بهشت آن حور و غلمان جوي شير و عسل و سكنجبين و از آن طرف جهنم خوفناك آتشين با مار و افعي كه هر لحظه دهن باز كرده كه مي خواهند تو را ببلعند. هي مي گفت و گفت و بعد از آن واعظي وعظ مي كرد و يا آخوندي پند مي داد و گفته هاي فاميلم را تكرار مي كرد و من با خود غرق در اين تفكر كه اگر اعتقادي با اعتقادي ديگر چنين كند همان به كه به دهن افعي افتد و به آتش جهنم بسوزد. كه در اين چند روزه حيات با هم نوع خويش چنين نكند. آنان در ايام رمضان قوت لايموت را از ما بازداشته و نگران آخرت ما بودند.
عمر من كه به آخر رسيده و مرا به آن همه نيازي نيست. فرزندانم هم كه به خود وابسته اند ولي مي دانيد چه از من باقي مي ماند و چه از شماها و آيندگان كه تاريخ من و تو را مي خوانند و اسناد و مدارك تاييد را از دل ارض بيرون مي آورند چگونه داوري خواهند كرد؟ دفتر عمر كسي باز نبوده كه مال من يا شما باز باشد طومار عمر به آخر مي رسد ولي اگر دست كسي را گرفتي هنر كردي، اگر به داد مظلومي رسيدي انسانيت را اثبات نمودي، اگر بر مسندي تكيه دادي كه در آن قانون وشرع را به داوري گرفتي بردي.
والا واحسرتا علي قوم الظالمين و سوف يرون الظالمون اثمارما غرسوا و جزاء ما عملوا الا انهم في خسران مبين و اعوذ بالله من الشيطان الرجيم.
يوسفعلي احمدي
Video of recent destruction of 50 Bahai homes in this village
Person | About | Day |
---|---|---|
نسرین ستوده: زندانی روز | Dec 04 | |
Saeed Malekpour: Prisoner of the day | Lawyer says death sentence suspended | Dec 03 |
Majid Tavakoli: Prisoner of the day | Iterview with mother | Dec 02 |
احسان نراقی: جامعه شناس و نویسنده ۱۳۰۵-۱۳۹۱ | Dec 02 | |
Nasrin Sotoudeh: Prisoner of the day | 46 days on hunger strike | Dec 01 |
Nasrin Sotoudeh: Graffiti | In Barcelona | Nov 30 |
گوهر عشقی: مادر ستار بهشتی | Nov 30 | |
Abdollah Momeni: Prisoner of the day | Activist denied leave and family visits for 1.5 years | Nov 30 |
محمد کلالی: یکی از حمله کنندگان به سفارت ایران در برلین | Nov 29 | |
Habibollah Golparipour: Prisoner of the day | Kurdish Activist on Death Row | Nov 28 |
This is so shameful! What else you expect from this regime?
by obama on Sun Jul 11, 2010 09:06 PM PDTIn fact, this regime has not only ruined our economy, and country, it has ruined the people from inside. It has created a culture of corruption, lies, deception, dishonesty, disloyalty, anti-religion attitude amonst the youths, creating frictions between relatives. It has destroyed us much more than the shah could ever been able to! Shah looks like an angel now!!! (at least shah looks persian not arab!)
My heart goes for this man and his villagers, but he is only a symbole of what has happened to us all in Iran regardless of our religion (Bahaii more).
Fill you heart with lots of heart, if you can! Hate only destroys you!
I felt the shame TODAY....
by Nahzi on Fri Jul 09, 2010 06:18 PM PDTWhat I experienced today.....
wisest man
by Fatollah on Thu Jul 08, 2010 02:33 PM PDTeverything he says will happen, no ruler or a system of governance will last if is based on decite and injustice.
worst of all, we the silent majority let this happen. we are as guilty as the IR goons.
I am very sad after reading this old man's story whom I found to be very wise and humble.
We have no right to remain silent …
by reader1 on Thu Jul 08, 2010 12:21 PM PDTAs a non-baha’i Iranian of moselm parentage, I feel compelled by my conscience to register my abhorrence at this crime against our fellow Iranian baha’is. Those heartless savages who have perpetrated or sponsored this crime in the name of “Islam” have dishonoured our nation before the rest of the world.
...........
by Majid on Thu Jul 08, 2010 12:17 AM PDTبااظهار تاسف شدید و حس همدردی به آقای بهایی عزیز که طمعه گرگانی
Amir Sahameddin GhiassiWed Jul 07, 2010 01:42 PM PDT
بااظهار تاسف شدید و حس همدردی به آقای بهایی عزیز که طمعه گرگانی درنده شده است برای تسلی خاطر آن دوست نادیده گرام مینویسم که همکیشان گرامی و عزیز وی نظیر همین بلا را سر دوست من درآوردند و با غارت اموال وی وی را بخاک سیاه نشاندند ولجن مالش هم گردانیدند و همه نگارشهای وی به بیت عدل و محافل ملی روحانی و محلی و یاران گرام هم(همان هاییکه که متاسفانه در زندان بسر میبرند) نیز با بی تفاوتی روبرو شد.
کر دیو و دد ملولم و انسانم آزروست. متاسفانه دین نتوانسته است که انسان خوب بسازد و یا حتی عدالت را حمایت نماید. دکان کید برو جایی دیگر بگشا فروش نیست آنجا که من دکان دارم. و این همه جنگ و جدل حاصل کوته نظری است چون درون پاک کنی حرم دیر یکی کعبه و بت خانه یکی است. ایکاش که دکان شیادان دینی برچیده میشد و مردم همدیگر را نه به عشق بهشت دوست میداشتند که برای خود عشق. بنی آدم اعضای یکدیگرند که که در آفرینش ز یک گوهرند.
امیدوارم که هم مسلمانان و هم بهاییان و هم... عاشقانه قیام کنند و پایه دوستی و محبت را محکم کنند.
Many people wrote, but nobody listen?
by Sahameddin Ghiassi on Wed Jul 07, 2010 11:01 AM PDTThe people lose their lives for their believe. Is that right? I do not know why the people who have now the power do not work for Just. Next they will be the victims? As long as the Unjust govern the world ; nobody is safe. Remember, even the children of Prophet Mohammad have been killed by cruel people, who said that they are Moslme. Love and Unity that is the answer.
What the moslems did is not good and very cruel. But the Bahais did the same thing to my friend. They took all his properties and kept his money. They can have perform the same cruelies if they can. We need love and unity. So the other Bahais did the same cruelities to others. They destroyed his wealth, his family and his name also. I hope instaed so many different religions, we could have a prophet of Love and Unity. My friend wrote to the Bahai administration, they are the same as the other administration, they are also indifferent. God help us.
As long as the people are indifferent, we will have the same problem. The system in the world train the peopel be indifferent. The people are killed innocent, the whole world is quite. As long as they do not feel the gun in their chest, they are quite. But that time is late. Many Moslems are killed or destroyed in Europe or other countries, the world is quite. Many Bahai are killed, the world is quite. Soon everybody will be in danger, econimically and even spiritually. Be indifferent or cruel, joulus or greedy; that is what the world systme train the people.
Interesting!
by Tahirih on Wed Jul 07, 2010 10:43 AM PDTNo comments, just silence!
The day my beloved hamvatanan rush to leave comments to condemn this act of obvious human rights violation, Iran will be free !
With hope for that day,
Tahirih
Iran: We oppose the Hijab
by hh904 on Wed Jul 07, 2010 08:04 AM PDT//www.youtube.com/watch?v=1b0Eu6UYq84