یکی از اعدامیهای اخیر یعقوبعلی جعفری ۳۱ ساله بود که دو ماه پیشتر مردی به نام یزدان را در روز روشن و در برابر چشم مردم با ضربات متعدد چاقو در میدان کاج سعادتآباد تهران به قتل رسانده بود. این قتل بر روی دوربین تلفن همراه یکی از ناظران ضبط گردید و پخش شد. در این تصویر ویدیویی دیده میشد که قاتل به جان مقتول افتاده است و برای مدت زمان درازی جمعی از مردم دور و بر به تماشای ماجرا ایستادهاند. مردم تماشاچی کوچکترین اقدامی برای جلوگیری از ادامه کار ضارب انجام نمیدادند. گهگاه اتومبیلهایی هم از کنار ضارب و فردی که بر روی زمین افتاده و خون او کف خیابان را فرش کرده بود بی اعتنا رد میشدند. یک اتومبیل پلیس هم به محل حادثه میرسد و دو مأمور پلیس از آن پیاده میشوند، ولی آنان هم به صف تماشاچیان میپیوندند و کاری برای دستگیری به موقع ضارب و یا نجات مصدوم و رساندن او به بیمارستان انجام نمیدهند. سرانجام وقتی ضارب دستگیر میشود که مصدوم کشته شده و جنایت قتل به انجام رسیده است.
پخش تصویر ویدیویی این جنایت فجیع برای بسیاری تکان دهنده بود. صرف نظر از بیعملی ننگآور دو مأمور پلیس که در انجام اولیهترین وظیفه خود در دفاع از جان یک شهروند مصدوم و دستگیری ضارب او کوچکترین عملی انجام ندادند، مشاهده این که جمعی از شهروندان نیز با خونسردی به تماشای این فاجعه ایستادهاند و حتا برای دستگیری ضارب سر پلیس داد نمیزنند، برای هر فردی که کمترین احساس انسانی داشته باشد مشمئز کننده بود. برای بسیاری این سؤال پیش آمد که در جمهوری اسلامی بر سر مردم ما چه آمده است که این گونه در برابر خشونت و جنایت بیتفاوت شدهاند، بیخیال میایستند و فرود آمدن ضربات چاقوی فردی را بر فردی دیگر تماشا میکنند، فوران خون را میبینند، استغاثه فرد مصدوم را میشنوند، با خونسردی یک جنایت بالفعل را که به مرگ انسانی منتهی میشود شاهدند، ولی حتا به اندازه کسی که بریدن سر مرغی را به نظاره ایستاده است از خود واکنش نشان نمیدهند.
دو روز پس از این حادثه و دستگیری قاتل، مقامات حاکم به جای این که مسئولیت عملکرد مأموران خود را که به قتل مصدوم منجر شده به عهده بگیرند، و دست کم استعفا یا برکناری وزیر یا افرادی از ردههای فرماندهی پلیس به دنبال آن بیاید، اعلام کردند که پرونده قتل را خارج از نوبت به جریان میاندازند و قاتل را در همان صحنه قتل و در ملأ عام اعدام خواهند کرد. همان هنگام، من در نوشتهای به مقایسه دو قتل در برابر چشمان مردم پرداختم و پرسیدم که «کدامین صحنه فاجعهبارتر و تکاندهندهتر است: صحنه قتل با چاقو و حضور بیتفاوت مردم ناظر، یا صحنه قتل با دار زدن و ایضا حضور بیتفاوت مردم ناظر؟». و به راستی آیا تفاوتی ماهوی در صحنه قتل علنی اول که در آن هنگام اتفاق افتاد و صحنه قتل علنی دوم که در پاسخ به آن از سوی حکومت تدارک دیده شد و دو هفته پیش در همان محل به اجرا در آمد وجود دارد؟
اعدام گرفتن جان انسان است، یعنی قتل. اعدام قتل عمد است و آن را می-توان عامدانهترین قتل دانست، چرا که با تمهیدات قبلی و در کمال خونسردی و نه بر اثر جنون آنی یا خشم و غضبهای ناشی از رقابت و حسادت و مانند آنها صورت میگیرد. اعدام زبونانهترین قتل عمد نیز هست، چون این قتل نه در جریان یک نزاع و درگیری یا حتا شبیخون انجام میشود و بلکه قتلی از مقوله اسیرکُشی است - اسیری که کمترین امکان دفاع از خود یا راه فرار را ندارد. اسیرکُشی بدترین و زبونانهترین نوع آدمکشی است. بنا بر این، صرف نظر از این که اعدامی کی و چه کسی است، آیا بزرگترین جنایتکار روی زمین است یا فردی بیگناه، تحت چه عنوان و در چه شرایطی اعدام میشود، موقعیت اجتماعی یا فردی او چیست، بر اساس چه قانون و رویه قضایی به اعدام محکوم شده و مانند اینها، اعدام او یک قتل است - قتلی عامدانه و زبونانه. و به تماشای اعدام یک فرد ایستادن باید از تماشای قتلی که عامدانه نباشد و یا در حالت جنون آنی رخ دهد انزجار به مراتب بسیار بیشتری ایجاد کند.
من بارها استدلال کردهام که اعدام، مسئله اعدامی (اعدام شونده) نیست، مسئله اعدام کننده است. این سؤال که چه کسی سزاوار اعدام است و چه کسی نیست از اساس غلط است. مسئله این است که نباید آدم کشت، یعنی که کسی نباید عامدانه دست به کشتن بزند. اگر کسی برای جامعه خطری دارد باید او را به بند کشید. هیچ انگیزه و دلیلی نمیتواند و نباید کشتن با عزم و اراده را توجیه کند. انزجاری که منظره تماشای قتل در سعادتآباد ایجاد کرد ربطی به انگیزههای ضارب و این که آیا مصدوم «سزاوار» قتل بوده است، نداشت. یعنی طرح این سؤال که آیا ضارب حق داشته به جان مصدوم بیفتد اصلا مطرح نیست. مصدوم حتا اگر جنایتی در حق ضارب مرتکب شده و مثلا برادر او را کشته بود، باز هم صِرف این که مردم به تماشای این صحنه فجیع بایستند و کاری برای توقف آن انجام ندهند تکان دهنده و مشمئز کننده است. مردم ناظر بر این صحنه از هیچ اقدامی که در توان آنان بود و میتوانست ضارب را از ادامه کار باز دارد، بدون توجه به انگیزه ضارب، نباید خودداری میکردند. انسانی که قتلی را ناظر است و برای توقف قتل یا خلع سلاح قاتل و یا به بند کشیدن او کاری انجام نمیدهد، یا دست کم ابراز انزجار و تنفر نمیکند، عملا در این قتل شریک است.
مردمی که ناظر بیتفاوت قتل در میدان کاج سعادتآباد تهران بودند باید خود را در مسئولیت این قتل سهیم بدانند (و به این دلیل دو پلیس حاضر در صحنه به مراتب سهم بیشتری را به عهده دارند). آنانی نیز که بیتفاوت به تماشای صحنه اعدام میایستند عملا خود را در آن سهیم میکنند. در هر دو جا سکوت و بیتفاوتی به معنای تشویق عمل قاتل و ترویج فرهنگ خشونت است. اگر در جامعه ما در طول سه دهه گذشته خشونت سیر تصاعدی داشته است، بخشی از آن را باید به حساب کسانی گذاشت که ناظر بیتفاوت خشونت بودهاند، و اگر آمار اعدام در کشور ما رو به فزونی است نباید مسئولیت آن را تنها به عهده حاکمان گذاشت. از کسانی که مرتکب قتل و جنایت و خشونت میشوند نمیتوان انتظار داشت که به ابتکار خود دست از خشونت بکشند - این بر عهده جامعه است که آنان را به بند کشد و حربه قتل و جنایت را از دست آنان بگیرد. مهار اشتهای سیریناپذیر حکومت برای قتل و اعدام نیز تنها با یک مبارزه وسیع مدنی امکانپذیر است - مبارزهای که شرکت در آن وظیفه همه اعضای جامعه مدنی است.
حضور بیتفاوت مردم در صحنههای قتل (مانند حادثه سعادتآباد) یا اعدامهای علنی در ایران به درستی تکاندهنده و مشمئز کننده است. ولی مگر همه ما ناظر «سونامی اعدام» در ایران نیستیم؟ پس چرا در برابر آن بیتفاوت ایستادهایم و واکنشی نشان نمیدهیم؟ و واقعا تفاوت کسانی که خبر این اعدام ها را میشنوند و دست کم انزجار خود را نشان نمیدهند با کسانی که به تماشای صحنه قتل ایستادهاند چیست؟ آیا اگر در دومی، کسی بی صدا از کنار صحنه بگذرد از بار مسئولیت خود در تشویق قاتل و ترویج قتل و خشونت کاسته است؟ و آیا همه کسانی که به اخبار مربوط به اعدامها (و به خصوص اعدامهای عادی که قربانیان آن عموما افراد فقیر یا بی نام و نشان و بی کس و کار هستند) بی اعتنایی میکنند و یا قاطعانه علیه آنها موضع نمیگیرند نباید بخشی از مسئولیت ادامه این سیاست خشونتبار و تشدید آن را به عهده بگیرند؟ و به واقع چگونه میتوان ناظران بی تفاوت قتل سعادتآباد را محکوم کرد و در عین حال ناظر قتلهای عمد مکرر حکومتی بود که به تازگی تناوب آنها به هر هشت ساعت یکبار رسیده است، و در برابر آنها سکوت اختیار کرد؟
سیاست قتل و خشونت عریان رژیم شدت گرفته است. ما همه ناظر این صحنههای روز افزون قتل هستیم، و سکوت ما نه فقط شرمآور است که عملا رژیم را در ادامه این سیاست تشویق میکند. جامعه مدنی اگر نمیتواند حربه اعدام را از دست رژیم بگیرد و قاتلان را به بند بکشد دست کم باید که تنفر خود را اعلام کند و با سکوت خویش بر کار رژیم صحه نگذارد. یعنی بر همه ما است که در یک کارزار ملی علیه اعدام شرکت کنیم، و تنفر خود را از هر اعدام (صرف نظر از این که قربانی آن که و چه باشد) نشان دهیم. هر نویسنده و روشنفکری در این باره قلم بزند و روشنگری کند تا فرهنگ ضد اعدام در جامعه ما نهادینه شود، هر وبلاگ نویسی اعدامها را گزارش و تقبیح کند، هر روزنامهنگاری به تحقیق در هویت و اطلاعات مربوط به قربانیان بی نام و نشان اعدام بپردازد و به اطلاع عموم برساند، هر وبسایتی اخبار اعدامها را مرتبا انعکاس دهد، هر گروه و فعال سیاسی علیه اعدام هر فردی (با یا بدون هر گرایش سیاسی) موضع بگیرد، هر فعال مدنی مبارزه با اعدام را بخشی از مبارزات مدنی بشناسد، و هر فردی به هر نحو ممکن تنفر و انزجار خود را از این سیاست آدمکشی که بر ایران حاکم شده ابراز کند. در غیر این صورت باید بپذیریم که ما ناظران خاموش این صحنههای قتل و خشونت به سهم خود در ادامه و تکرار آنها سهیم هستیم.
Iran EmroozRecently by Hossein Bagher Zadeh | Comments | Date |
---|---|---|
فقر فرهنگی نقد در اپوزیسیون | 1 | Dec 02, 2012 |
از ادعا تا عمل | 5 | Nov 21, 2012 |
انتخاب مجدد اوباما | 3 | Nov 15, 2012 |
Person | About | Day |
---|---|---|
نسرین ستوده: زندانی روز | Dec 04 | |
Saeed Malekpour: Prisoner of the day | Lawyer says death sentence suspended | Dec 03 |
Majid Tavakoli: Prisoner of the day | Iterview with mother | Dec 02 |
احسان نراقی: جامعه شناس و نویسنده ۱۳۰۵-۱۳۹۱ | Dec 02 | |
Nasrin Sotoudeh: Prisoner of the day | 46 days on hunger strike | Dec 01 |
Nasrin Sotoudeh: Graffiti | In Barcelona | Nov 30 |
گوهر عشقی: مادر ستار بهشتی | Nov 30 | |
Abdollah Momeni: Prisoner of the day | Activist denied leave and family visits for 1.5 years | Nov 30 |
محمد کلالی: یکی از حمله کنندگان به سفارت ایران در برلین | Nov 29 | |
Habibollah Golparipour: Prisoner of the day | Kurdish Activist on Death Row | Nov 28 |
ناظرین بی تفاوت در مرګ ده عروسان شیرازی به جرمی واهی
Amir Sahameddin GhiassiThu Jan 27, 2011 06:04 PM PST
در ابتدای انقلاب در شیراز مهد تمدن و زادګاه حافظ و سعدی ده عروسان شیرازی به ناحق به طناب دار سپرده شدند تنها ګناه آنان این بود که معلم درس اخلاق کودکان بهایی بودند و آنان سرود خوانان طنابهای دار را بوسیدند و برګلوی خود نهادند و متاسفانه تاکنون هیچ کسی دنباله اینکار را نګرفته که چرا بایست کودکان و نوجوانان ایرانی اعدام شوند آنهم برای یک باور؟
Historical fact. Why our people are silent
by siavash1000 on Sun Jan 23, 2011 11:06 AM PSTOur nation react the same way when Arabs invaded Iran 1400 years ago. Our people pretended they don't hear what Arab's commended them. Arabs were in charge and Iranians were pretending they were not able to hear or understand their orders. To play "deaf" card was the sign of Persians resistance to outsider invasion. That was the basic reason Arabs called Persian "Ajam" which means "Deaf" or unable to hear. That is unfortunate and pitty. Hope our people become aware of this historical fact and get over this cultural defect.
Jenabeh Bagher Zadeh
by norooz on Wed Jan 26, 2011 07:49 PM PSTI was just wondering, If people in Iran are indifferent to what happens to others on the street or those who see IRI crimes and don't speak up and condemn and should Carry some of the guilt, does that include those who see the crimes against humanity by west and don't condemn as well? Or west is an exception? Even worse, How about those who not only don't condemn, they help the criminal by agreeing, justifying, supporting and even helping west in committing those crimes? I mean, people might be indifferent to the victim there, but at least they are not helping the criminal. something that RP, Fred, mahmoudg and many others are doing.
What is your take on this?
Regards
Hossein Bagher Zadeh
by norooz on Fri Jan 21, 2011 09:37 PM PSTIn my opinion, the difference between the two examples you mentioned is that one was an unnecessary vicious murder and the other was necessary execution of a killer, as long as it is proven beyond reasonable doubt. In some case putting killers behind bars don't serve justice. There has been many cases that such killers have escaped and killed more. Unless they are transferred to some island to make it impossible to escape, then you might be right and still there are the families of the victim who don't think it is right that their loved one lose his/her life and the killer gets to live. But with political prisoners it is totally different.
People must take responsibility for their actions. If someone murdered my loved ones, I sure want them to be executed. As long as they are found guilty without any doubt in a just court system and had the rights to an attorney. Otherwise, they should be jailed or freed.
I know at least of one case. The man killed two people in an armed robbery, went to jail and a few years later escaped and has never been caught since. Chances are he has robbed and killed some others since then.
Maryam Hojatt, esq.
by Demo on Fri Jan 21, 2011 04:10 PM PSTPerhaps mahmoudg should have informed the site adminstration about designating you as his defence counsel! FYI I am no Islamist. The term Islamist is a new one & has been invented in recent years by the "Ist" Board of Special"ists" USA!! My own interest is in comparative religions. But absolutely, positively I refrain from electronic debate with anyone & over any subject. The quoted verse below was from the Surah Nesa, FYI. To my the best of "tiny" knwoledge as a human being, you are in error about what you commmentd on altogether. But again unwilling to debate you with due respect. In my opinion, however, Mr. Mahmoud's comments are in majority baseless & too offensive. Quran is also not my holy book. Peace be upon your soul, Your Honor.
Demo, You also need
by Maryam Hojjat on Fri Jan 21, 2011 12:12 PM PSTto read the Sureh ALNESA if I am write in Quaran. It talks how men must treat their wives. Then tell others about this so call holy book of yours and other islamists.
Mr. Mahmoud Ghafari
by Demo on Fri Jan 21, 2011 11:57 AM PST"o ye who believe! stand out firmly for justice, as witnesses to GOD,
even as against yourselves, or your parents, or your kin, and whether
it be (against) rich or poor: for GOD can best protect both. follow
not the lusts (of your hearts), lest ye swerve, and if ye distort
(justice) or decline to do justice, verily GOD is well-acquainted
with all that ye do (Quran, Verse 135, Chapter 4)."
You write: "I squarely place this blame on the teachings of islam, whose lack of
respect for human life is embedded in its ideological teachings
specifically in the Quran,....."
For once perhaps be specific & quote which verse in Quran is void of respect for human life? As you have never read the book in your life you are also expected to be "indifferent" to such request. As what is happening with Israeli's regime has nothing to do with the teachings of Torah, the actions of Iranian regime has also nothing to do with the teachings of Quran.
Mr. bagherzadeh
by mahmoudg on Fri Jan 21, 2011 09:16 AM PSTI squarely place this blame on the teachings of islam, whose lack of respect for human life is embedded in its ideological teachings specifically in the Quran, was played out in 9/11 in the US, in our country for the past 30 years and the world at large for 1400 years. This cult has to stop.
Rapist,criminal, thief & anti-Iranian IRI
by Maryam Hojjat on Fri Jan 21, 2011 07:59 AM PSTHas made Iranians indifferent, unkind, selfish and scared people in past 32 years of barbaric governing IRAN. Another word, beautiful Persian culture has been removed gradually by filty islamist culture.
Great blog.
No one cares
by MRX1 on Fri Jan 21, 2011 07:50 AM PSTYou have to hand it to IRI: in less than thirty years they have managed to transform ean motional, fun loving, caring people to bunch of uncaring, cold, insestive human beings. (Excuse me except palestine, that they care for 7/24!)
I think people have seen so much death and execution that it has become a norm for them now. They think it's ok to hang men, women, teen agers, gays, drug addicts, political prisoners you name it. I am just curious where are those bleeding heart liberals who were giving so much shit to previous regime and specifcally the shah? I don't see them saying or doing anything? are they just phony or some how suffer from extended menthal disorder?