محمد کرمیراد از نمایندگان اصولگرای مجلس ایران گفته است که کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس به طرح یک فوریتی «قطع کامل رابطه ایران با بریتانیا» رأی داده است.
به گزارش خبرگزاری فارس، کرمیراد افزود: «امروز بعدازظهر اعضای کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس در نشستی اظهارات اخیر سفیر انگلیس در تهران را محكوم کردند و دیگر اعمال خصومتانگیز دولت انگلیس را در طول تاریخ علیه ایران مورد بررسی قرار دادند.»
به گفته کرمیراد، برخی از نمایندگان خواهان کاهش سطح رابطه ایران با بریتانیا بودهاند اما در رأیگیری، قطع کامل رابطه رأی آورده است.
كرمیراد گفت: «نتیجه جلسه امروز كمیسیون امنیت ملی به هیأت رئیسه مجلس میرود تا بحث قطع رابطه با انگلیس هر چه سریعتر در صحن علنی مجلس مورد بررسی قرار گیرد.»
خبرگزاری کار ایران (ایلنا) نیز امروز گزارش داد که مهدی کوچکزاده از نمایندگان حامی دولت در مجلس ایران، خواهان اخراج سایمون گس، سفیر بریتانیا از ایران شده است.
آیتالله علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی ایران، سال گذشته دولت بریتانیا را به دست داشتن در ناآرامیهای پس از انتخابات متهم کرد
اسماعیل کوثری، نائب رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس ایران ابتدای آبان ٨٩ در گفتوگو با خبرگزاری فارس از بررسی «طرح الزام دولت به قطع رابطه كامل سیاسی با بریتانیا» خبر داده بود اما منوچهر متكی، وزیر امور خارجه وقت ایران گفته بود که «برای تصمیمگیری در این خصوص باید دقت بیشتری شود.»
منوچهر متکی به تازگی از وزارت امور خارجه ایران برکنار شده و علیاکبر صالحی به عنوان سرپرست این وزارتخانه معرفی شده است.
رابطه ایران و بریتانیا پس از انتخابات جنجالی سال گذشته ایران دچار تنش شد. آیتالله علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی ایران، سال گذشته دولت بریتانیا را به دست داشتن در ناآرامیهای پس از انتخابات متهم کرد. اما دیوید میلیبند، وزیر خارجه بریتانیا ادعاهای ایران در این مورد را «بیاساس» خواند.
در جریان بازداشتهای پس از انتخابات سال گذشته ایران، حسین رسام از کارمندان سفارت بریتانیا در تهران نیز به اتهام «جاسوسی و مشارکت در راهاندازی اعتراضهای خیابانی در تهران» دستگیر شد. ایران هشت کارمند دیگر سفارت بریتانیا را نیز بازداشت کرد اما مدتی بعد آنها را آزاد کرد.
حسین رسام نیز مهرماه ٨٩ از اتهام جاسوسی تبرئه و حکم او از چهارسال حبس قطعی به یک سال حبس تعلیقی تبدیل شد.
به تازگی نیز سایمون گس، سفیر بریتانیا در ایران در نوشتهای بهمناسبت روز جهانی حقوق بشر، از حقوق نسرین ستوده، وکیل بازداشت شده در ایران پشتیبانی کرد. این نوشته که عنوان آن «جرم نسرین ستوده دفاع شجاعانه است» با واکنشهای تند مقامات و طرفداران دولت ایران روبهرو گردید.
سایمون گس نوشت که وکلا، روزنامهنگاران و اعضای سازمانهای مردمنهاد «در هیچ جای دنیا به اندازه ایران در خطر نیستند.»
در پی انتشار این نوشته خبرگزاریها و وبسایتهای مدافع دولت ایران واکنشهای تندی نسبت به آن نشان دادند و این اظهارات را «دخالت در امور داخلی ایران» خواندند.
امین احمدیان همسر بهاره هدایت، فعال دانشجویی که در زندان به سر میبرد، میگوید که وی در زندان به سنگ کیسه صفرا دچار شده و نیازمند جراحی است.
احمدیان در گفتوگو با کمپین بینالمللی حقوق بشر در ایران گفته است که بهاره هدایت پیش از رفتن به زندان بیماری نداشت و این بیماری «محصول شرایط زندان» است.
وی همچنین خبر داده که هشت ماه است که نتوانسته با همسرش در زندان ملاقات حضوری داشته باشد. به گفته احمدیان، عباس جعفری دولتآبادی، دادستان تهران با درخواست ملاقات حضوری موافقت نکرده است.
همسر بهاره هدایت افزوده: «هم اکنون بهاره هدایت به همراه جمعی دیگر از زندانیان سیاسی زن در بند موسوم به متادون نگهداری می شود که نسبت به بند عمومی زنان از امکانات بسیار محدودتری برخوردار است و تلفنهایشان نیز قطع شده است.»
١٦ آذر جاری تارنمای کلمه گزارش داد که زندانیان سیاسی زن در زندان اوین به قرنطینه متادون بند زنان منتقل شدهاند.
به گفته احمدیان، عباس جعفری دولتآبادی، دادستان تهران با درخواست ملاقات حضوری موافقت نکرده است
احمدیان نیز گفته که هم اکنون بیش از ۱۵ نفر از زنان در بند متادون هستند و درخواست کردهاند که به بند عمومی منتقل شوند اما موافقت نشده است.
وی افزوده: «تا الان با تقاضای زهرا بهرامی و هنگامه شهیدی موافقت شد و آنها را به بند عادی بردهاند.»
بهاره هدایت از اعضای شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت، بزرگترین تشکل دانشجویی در ایران، ١٠ دی ٨٨ بازداشت شد. وی از سوی شعبه ٢٨ دادگاه انقلاب اسلامی به ٩ سال و نیم حبس محکوم شد. این حکم مرداد ٨٩ از سوی شعبه ٥٤ دادگاه تجدیدنظر تهران عیناً تأیید شد.
وی در دادگاه بدوی به اتهام «اجتماع و تبانی علیه نظام» به پنج سال حبس، به اتهام «توهین به رهبری» به دو سال و به اتهام «توهین به رئیسجمهوری» و «تبلیغ علیه نظام» به ۶ ماه حبس محکوم شده بود.
در همین حال حکم دو سال حبس تعلیقی این عضو پیشین دفتر تحکیم وحدت به اتهام «اقدام علیه امنیت ملی از طریق برگزاری تجمع ۲۲ خرداد سال ۸۵» نیز از حالت تعلیق خارج شده و به این حکم اضافه شده است.
بهاره هدایت همچنین فروردین ٨٩ کاندیدای جایزه دانشجویی «صلح» اتحادیه سراسری دانشجویان اتحادیه اروپا در سال ۲۰۱۰ شد. وی از سوی ۴۵ اتحادیه دانشجویی از ۳۷ کشور مختلف جهان، نامزد دریافت این جایزه شد.
یوسف تنها فرزند یعقوب و زهرا در منطقهای کوهستانی و دورافتاده زندگی میکند. او که شش سال دارد، بهتازگی کلاس اول دبستان را شروع کرده است. یوسف در اوقات بیکاریاش به پدرش که شغلاش تهیهی عسل از کندوهایی است که بالای درختان مرتفع قرار دارند کمک میکند. یوسف شیفتهی پدرش است و کارهای ماهرانهی او را موقع تهیهی عسل با تحسین نظاره میکند. پدر وقتی با کندوهای بیعسل مواجه میشود، تصمیم میگیرد برای یافتن کندوهای باردار به جنگلهای دوردست برود. نگرانی زهرا و یوسف زمانی آغاز میشود که غیبت یعقوب طولانی میشود و آنها را وادار میکند که به جستوجوی او بپردازند.
[کندوی] عسل، نماینده ترکیه در اسکار ۲۰۱۱ و برندهی خرس طلای جشنوارهی فیلم برلین
شخصیتی شاعرپیشه به نام یوسف
«عسل»، فیلم سوم و فیلم پایانی سهگانهی (تریلوژی) سمیح کاپلان اوغلو است که روی شخصیتی شاعرپیشه به نام یوسف تمرکز دارد. دو فیلم قبلی او «شیر» و «تخم مرغ» نام داشتند. فیلمساز به جای آنکه در این سهگانه (تریلوژی) از کودکی قهرمان اصلی داستان به بلوغش برسد، برعکس عمل کرده و پایان این سهگانه را به کودکی شخصیت اصلی فیلماش اختصاص داده است. سکانسی که با آن فیلم آغاز میشود نیز در واقع آخر داستان را به تصویر میکشد و بدینترتیب وارونگیها و شکستگی زمان در روایت داستان فیلم با هم همخوانی پیدا میکنند.
پس از سکانس اول، تیتراژ فیلم آغاز میشود و سکانس دوم فیلم، نمای درشتی از پرندهای جغدگونه است که با چشمانی هراسان به یعقوب که در خواب است نگاه میکند و به یوسف که به پدرش خیره شده. مثل این است که این پرنده پیامآور خبری شوم در آینده است. چند دقیقهی بعد هنگامیکه یوسف کوچولو میخواهد خوابی را که دیده تعریف کند، پدر نجواکنان در گوش پسرش او را از این کار منع میکند و به او میآموزد که خوابش را تعریف نکند. در واقع سکانس اول فیلم را میتوان خوابی در نظر گرفت که یوسف دیده و نگاه پرندهی جغد گونه را نیز در راستای همان خبر شوم تلقی کرد.
یوسف شیفتهی پدرش است
یوسف که شیفتهی پدرش، یعقوب است تنها با اوست که به روانی صحبت میکند. آنها بیشتر اوقات همچون عاشق و معشوق در گوش یکدیگر نجواکنان حرف میزنند. یوسف به جز با پدر با هیچکس رابطهی اجتماعی موفقی ندارد و در مدرسه نیز مدام با لکنت زبان روبروست و همین ضعف باعث شده از همکلاسیها خجالت بکشد و بیشتر در خلوت خودش و طبیعتی باشد که برایش پر از رمز و راز است.
یوسف پدرش را عاشقانه دوست میدارد
وقتی که غیبت پدر طولانی میشود
در یک سکانس زیبا وقتی که غیبت پدر طولانی شده، مادر لیوان شیری را به روال همیشه برای یوسف روی میز صبحانه قرار میدهد و خودش در سکوت اشک می ریزد. یوسف برای همدردی با مادرش برای اولین بار لیوان شیر را که بر خلاف اصرار مادر هیچگاه نمینوشیده به یکباره سر میکشد. این همدلی در سکانس بعدتر و در آواخر فیلم بین معلم و بچههای مدرسه که گویا خبر مرگ یعقوب را شنیدهاند با یوسف که هنوز از ماجرا خبر ندارد برقرار میشود. معلم از یوسف میخواهد متنی را بخواند.
یوسف با لکنت زبان شدید به زحمت کلمهای را ادا میکند. معلم از بچهها میخواهد که او را تشویق کنند و روبانی به نشانهی تشویق روی سینهی یوسف نصب میکند. در سکانس پایانی فیلم هنگامی که یوسف با تجمع همسایه ها جلوی خانه و تسلیتگویی به مادر مواجه میشود، ناباورانه به جنگل میگریزد تا شاید پدرش را بیابد و سرانجام خسته از تلاش بیحاصلاش به تنهی درختی تنومند که احتمالاً درختی است که پدرش، یعقوب از شاخههای آن حلق آویز شده، تکیه میدهد و به خواب میرود. برای پسری که پدر را قهرمان و الگوی زندگیاش میداند و جز با او با کسی رابطهای موفق ندارد، چنین خوابی میتواند تعبیری تلخ و غمگین داشته باشد.
انسانهایی که در سکوت زندگی میکنند و در سکوت هم میمیرند
عسل سینمای واقعگرای شاعرانهای است که در حوصلهی تماشاگران مشتاق تحرک و حادثه نیست. فیلم دارای دیالوگهای بسیار کم و فاقد موسیقی متن است. در حقیقت موسیقی فیلم از نوای طبیعت، نغمههای پرندگان و ترنم جویبارها تشکیل شده است. آدمهای قصه در سکوت، زندگی روزانهشان را سپری میکنند و چنین آدمهایی مرگشان نیز در سکوت میگذرد.
یوسف و پدرش، یعقوب
حضور قاطر در جای جای فیلم عسل یادآور آثار روبر برسون، فیلمساز مشهور فرانسوی است که حیوانات همواره به عنوان جزوی از شخصیتهای فیلمهایش حضور دارند. با توجه به سبک فیلمسازی کاپلان اوغلو که به سبک کارهای برسون شباهت دارد، تاثیر پذیری او از این کارگردان دور از انتظار نیست. ازدیگر ویژگیهای قابل توجه «عسل» فیلمبرداری تحسینآمیز فیلم با استفاده ازعمق میدانهای تأثیرگذاری است که بهخوبی در خدمت داستان قرار گرفته است.
مرگ زنبورها و نظریهی انیشتن
روزنامهی حریت چاپ ترکیه در مقالهای تحت عنوان «مرگ زنبورها، تولیدکنندگان عسل را نگران کرده است»، در تاریخ ۲۴اکتبر ۲۰۱۰ به این نکته اشاره کرده که:«تولیدکنندگان طبیعی عسل در نواحی شرقی دریای سیاه در فصل برداشت کندوها با پنجاه درصد ضایعات روبرو بودهاند. این در حالیست که تولیدکنندگان، در سال گذشته کندوهای عسل را چهل در صد افزایش داده بودند.»
رمزی اوزبی مدیر یکی از کمپانیهای تولید عسل عنوان کرده که: «گویا زنبورها در اعتصاب بهسرمیبرند. آنها بهطور فاحشی تولید را کم کردهاند. چنانکه ما فقط نیمی از میزانی که به مشتریان سفارش داده بودیم را میتوانیم به آنها تحویل دهیم. بهراستی مرگ زنبورها در حال افزایش است.»
در ادامهی این مقاله به این نکنه نیز اشاره شده که تولیدکنندگان عسل به طور جدی در حال بحث دربارهی نظریه انیشتن هستند که میگوید: «بعد از ناپدید شدن زنبورها از چهره زمین، انسانها فقط چهار سال زنده خواهند ماند!»
سمیح کاپلان اوغلو: هنگام فیلمبرداری، خرس سیاهی را از دور دیدم و حالا این خرس در دستان من جای گرفته است
از خرس سیاه در جنگلهای ترکیه تا خرس طلای جشنوارهی فیلم برلین
«عسل» دومین فیلم سینمای ترکیه است که موفق به کسب جایزهی خرس طلای جشنوارهی فیلم برلین شده است. پیش از آن «تابستان تشنه» ساختهی متین ارکسان در سال ۱۹۶۴ این جایزه را بهدست آورد. با وجود آنکه فیلم عسل نمایندهی ترکیه در هشتاد و سومین دورهی آکادمی اسکار در سال ۲۰۱۱ است، اما در ترکیه با فروش بسیار کمی مواجه شده که برای چنین سینمایی تعجب آور نیست. نمونهی آن را میتوان در سینمای وطنی خودمان با فیلمسازانی چون سهراب شهید ثالث، عباس کیارستمی، بهمن قبادی، سمیرا مخملباف و چند فیلمساز دیگر مقایسه کرد که فیلمهایشان با وجود شهرت جهانی در داخل کشور با موفقیت در گیشه مواجه نبودهاند.
میگویند کندوی عسل، خرسها را بهسوی خود جلب میکند. سمیح کاپلان اوغلو به هنگام دریافت جایزهی خرس طلایی گفت:«هنگام فیلمبرداری، خرس سیاهی را از دور دیدم و حالا این خرس در دستان من جای گرفته است!»
شناسنامهی فیلم:
عسل
کارگردان: سمیح کاپلان اوغلو
فیلمنامه: اورکان کوکسال، سمیح کاپلان اوغلو
بازیگران: اردال بیکچی اوغلو، قولین اوزون، بورا اطلس..
محصول: ترکیه ۲۰۱۰
به فرانتس کافکا تنها یکبار جایزهی ادبی تعلق گرفت: جایزهی فونتانه، در سال ۱۹۱۵و توسط «کانون حمایت از نویسندگان آلمانی». راینا شتاخ، در جلد دوم زندگینامهی کافکا و یوآخیم اونزلد در کتابی دیگر مفصل به چند و چون این جایزه و اهدای آن به کافکا پرداختهاند. برای خوانندگان وبسایت رادیو زمانه گزارش کوتاهی از پژوهشهای این دو پژوهشگر آلمانی تهیه کردهام که اکنون میخوانید.
نخستین بار که «مسخ» کافکا منتشر شد
در یازدهم اکتبر ۱۹۱۵ماکس برود تازهترین شمارهی وایسهبلتر (Weiße Blätter) را میگذارد جلوی کافکا؛ ماهنامهای ادبی از انتشارات کورت وُلف در لایپزیگ، ویژهی ادبیات مدرن و بهویژه ادبیات اکسپرسیونیستی آلمان. «مسخ»، نخستین بار در این نشریه منتشر شده بود، اما بدون اطلاع کافکا و با چندین غلط چاپی. کافکا که حساسیت خاصی نسبت به بیغلط بودن چاپ آثارش داشت، نه نمونهی چاپی «مسخ» را دیده بود و نه صفحهبندیاش را. لابد از خودش میپرسید، چه شده که ناشر ناگهان حالا یاد او افتاده و «مسخ» را منتشر کرده است؟ آنها حتی آدرس کافکا را نداشتند و به همین خاطر مجله را به آدرس ماکس برود فرستاده بودند.
مسخ، نوشتهی کافکا، در آلمان پس از جنگ جهانی اول
دو سال پیش از این
پارهنوشت «آتشانداز» کافکا جزو سری کتابهای ادبی دریونگستهتاگ (Der jüngste Tag) از انتشارت وُلف، و داستان «حکم» در سالنامهی ادبی همان انتشاراتی منتشر شده بود. کافکا همان موقع به ناشرش کورت وُلف پیشنهاد داده بود «حکم» و «آتشانداز» را همراه با «مسخ» در یک کتاب و تحت عنوان «پسران» منتشر
کند. یک سال بعد کورت وُلف به سفارش ماکس برود با انشتار این سه اثر موافقت کرده و از کافکا میخواهد دستنوشتهی «مسخ» را برایش بفرستد. کافکا پس از کمی تعلل داستان را میفرستد. اما «مسخ» دو سال روی میز ِ سردبیر وایسهبلته خاک میخورد و هیچ خبری از وُلف نمیشود.
خبر خوش امروز
همراه با نشریهی وایسهبلتر یک نامه هم بود، نخستین نامهی انتشارات وُلف به کافکا. کورت وُلف مدیر اصلی انتشارات به عنوان پزشک در جبههی جنگ بود و گئورگ هاینریش مایر جانشین او نامه را نوشته بود. مایر نوشته بود، «از منابع موثق خبری اطلاع» یافته، فرانتس بلای، منتقد ادبیات، برندهی جایزهی امسال فونتانه را تعیین کرده است: نویسندهای به نام شترنهایم و مبلغ جایزه ۸۰۰ مارک.
«اما از آنجا که شترنهایم میلیونر است و به میلیونرها جایزهی نقدی نمیدهند»، بلای و دوستاش شترنهایم که «چیزهای شما» را خوانده، توافق کردهاند، که شترنهایم پول این جایزه را به یک نویسندهی جوان بدهد. مایر در ادامه مینویسد، با احتساب ِ حقالتالیف ِ چاپ فعلی «مسخ» در وایسهبلتر، و چاپ بعدی «مسخ» در «دریونگستهتاگ» و ۸۰۰ مارک جایزهی فونتانه که از طرف شترنهایم است»، کلی پول نصیب کافکا میشود و اضافه میکند «شانس در خانهتان را زده». به کافکا توصیه میکند، کتباً از شترنهایم تشکر کند.
مایر در نامهاش نه یک کلمه در مورد کیفیت ادبی آثار کافکا مینویسد و نه از قول فرانتس بلای، که کافکا را شخصاً میشناخت، یک کلمه میآورد. به این ترتیب افتخار جایزه نصیب شترنهایم میشد اما پول جایزه به خاطر پارهنوشت «آتشانداز» نصیب کافکا. مایر سرانجام پیشنهاد میکند، کافکا فوراً یک داستان بفرستد تا در شمارهی بعدی سری کتابهای «یونگسته تاگ» که انتشارات وُلف برای چاپ آماده میکند، منتشر شود. اما مایر منتظر پاسخ کافکا نمیماند و تصمیم میگیرد به سرعت «مسخ» را در سری کتابهای «یونگسته تاگ» منتشرکند و بلافاصله نمونهی چاپی را برای نمونهخوانی برای کافکا میفرستاد.
بازار کتاب در آلمان پس از جنگ جهانی اول
بیش از یک سال از جنگ جهانی اول گذشته بود و اوضاع جنگی آرام آرام تبدیل به وضعی طبیعی و معمولی میشد. هجوم کتابهای وطنپرستانه و تبلیغی بازار کتاب رونق داده بود و گزارشهای جنگی از جبههها فروش بسیار خوبی داشت. شمارگان کتابهای منتشر شده توسط برخی از ناشرها به ۶۰ هزار میرسید. شمارگان رمانهای ناشری چون اِس فیشر، از رقیبهای وُلف در آن سالها، ۱۵ تا ۳۰ هزار تا بود و شمارگان ناشرهای دیگر به زیر ۱۰ هزار نمیرسید. اما شمارگان دریونگستهتاگ، صدای نویسندگان جوان آلمانیزبان به دو هزار هم نمیرسد. کورت وُلف بهعنوان تنها ناشر مهم آلمانی از انتشار آثار تبلیغی سرباز میزد.
پشت پردهی یک جایزهی ادبی
مبلغ جایزه را سرمایهگذار انتشارات وُلف داده بود. داور این جایزه فقط یک نفر بود: فرانتس بلای از نزدیکان وُلف، سردبیر سال گذشته وایسه بلاته و کاشف ِ شترنهایم. اسم شترنهایم که آن روزها با نوشتن نمایشنامههای جنجالی نویسندهای مطرح بود، میتوانست به بالا رفتن فروش کتابهای انشتارات وُلف کمک کند. ضمن این که شترنهایم و کافکا هر دو از نویسندگان همین ناشر بودند. پس با دادن جایزه به شترنهایم و کافکا اسم آنها به سرزبانها میافتاد و انتشار آثار این دو در دریونگستهتاگ فروش را بالا میبرد. به این ترتیب «مسخ» ابتدا بدون ویرایش کافکا در نوامبر ۱۹۱۵ و در شمارهی دهم وایسهبلته و سال بعد به صورت کتاب و در ۷۳ صفحه در سری کتابهای دریونگستهتاگ منتشر میشود.
جایزهی ادبی فونتانه در آلمان. جایزهای که افتخارش از آن دیگری بود و پولش به کافکا میرسید
و موضع کافکا؟
کافکا اما تصور دیگری از یک جایزهی ادبی داشت. او میخواست اثرش را به رسمیت بشناسند و بهعنوان یک نویسنده به او ارج بگذارند، صدقه نمیخواست. چرا شترنهایم خودش چیزی ننوشته؟ چرا دستکم فرانتس بلای نامه ننوشته؟ چرا افتخار جایزه از آن نویسندهای مشهور میشود و پولاش از آن یک نویسندهی ناشناختهی پراگی؟ کافکا که نه اهل چاپلوسی بود و نه مثل دوستاش ماکس برود انواع و اقسام زدوبندها را داشت، پاسخی تند و تیز و در عین حال محترمانه به مایر مینویسد. از آنجمله: «پرسشهایِ شما در مورد «مسخ» ... در واقع پرسش نبودند، چون دیگر منتشرش کردهاید...»
و بعد، مینویسد، هیچ نیازی به پول ندارد.از اسناد موجود چنین برمیآید که سرانجام دوستان کافکا او را به پذیرش جایزه ترغیب میکنند. و در مورد نامهی تشکرآمیز از شترنهایم به مایر مینویسد: « ... نوشتن نامه به کسی که مستقمیاً خبری از او دریافت نکردهای، کار خیلی آسانی نیست، همینطور است تشکر کردن از کسی بیآنکه علت دقیق ِ تشکرات را بدانی».
کافکا به نامزدش، فلیسه باوئر مینویسد:« بیشتر از طریق روزنامهها از جایزهی فونتانه باخبر شدم. نه شخص شترنهایم را میشناسم و نه آثارش را.».
منابع:Reiner Stach; Kafka, Die Jahre der Erkenntnis, Fischer Verlag, 2011, S. 46 – 57
Joachim Unseld; Franz Kafka, Ein Schriftstellerleben, Fischer Verlag, 1984, S. 103 – 109
منوچهر متکی، وزیر سابق امورخارجه ایران با تکذیب سخنان معاون اول رئیس جمهوری مبنی بر اطلاع وی از عزل خود، نحوه برخورد در برکناری یک وزیر در حین انجام ماموریت را «غیر اسلامی، خارج از عرف سیاسی و دیپلماتیک و توهینآمیز» خواند.
وی در گفتوگو با خبرگزاری مهر، اظهار داشت که در دیداری که وی قبل از سفر به سنگال با محمود احمدینژاد، رئیس دولت دهم داشته «هرگز در جریان تعیین فردی به فاصله ۲۴ ساعت بعد از عزیمت به ماموریت» قرار نگرفته است.
منوچهر متکی، ۲۲ آذرماه جاری در حالی که برای انجام یک مأموریت در آفریقا به سر میبرد، از سوی محمود احمدینژاد، رئیسجمهور ایران از کار برکنار شد.
محمود احمدینژاد پس از برکناری متکی، علی اکبر صالحی، رئیس سازمان انرژی اتمی را به عنوان سرپرست وزارت امور خارجه منصوب کرد.
وزیر سابق امور خارجه همچنین اعلام کرد که از برگزاری مراسم تودیع و معارفه نیز بیخبر بودهاست.
روز گذشته، شنبه مراسم تودیع منوچهر متکی بدون حضور وی برگزار شد، در این مراسم معاون اول رئیس جمهور با تکذیب اخبار منتشر شده مبنی بر اتخاذ تصمیم عزل منوچهر متکی در زمان سفر وی به سنگال، گفت: «هرگز چنین نبود و چنین هم نخواهد شد. اینکه مسئولی به این وضع از مسئولیت خداحافظی کند جنبه اخلاقی ندارد.»
وی ادعا کرد: «صحبت مشروحی بین آقای متکی و آقای رئیس جمهور و قبل از سفر به سنگال شکل گرفت و توافقات انجام شد، زمانی آقای متکی به سنگال تشریف بردند میدانستند آقای صالحی در چنین روزی معارفه خواهد شد و چنین اتفاقی خواهد افتاد.»
علی لاریجانی:«البته حق این بود چنانچه بحث بر سر جابجایی وزیر خارجهاست با تدبیر و حفظ حرمت تغییر وزیر انجام گیرد.»
وزیر سابق امور خارجه با تکذیب این سخنان، خواستار رعایت «صداقت در گفتار به ویژه از سوی مسئولین» شد.
این در حالی است که مجتبی ثمره هاشمی، دستیار ارشد رئیس جمهور میگوید پیش از سفر به سنگال با منوچهر متکی درباره تغییر صحبت شده بود و وی «آمادگی خود را اعلام کرده بود.»
مجتبی ثمره هاشمی که امروز، در حاشیه اجلاس وزرای زن کشورهای اسلامی سخن میگفت، ادامه داد: «آقای متکی قرار بود در روز دوشنبه از سفر سنگال به تهران برگردند و با توجه به این موضوع نیز روز دوشنبه این موضوع اعلام شد.»
برکناری ناگهانی منوچهر متکی انتقادات بسیاری را در پی داشته است. گفته میشود محمود احمدینژاد و منوچهر متکی در سیاستهای خارجی با یکدیگر اختلاف داشتهاند و وزیر سابق امور خارجه به فرستادن نماینده ویژه رئیس جمهور به برخی کشورهای خارجی اعتراض داشت.
علی لاریجانی، رئیس مجلس شورای اسلامی نیز صبح امروز در جلسه علنی مجلس از شیوه برکناری وزیر امورخارجه انتقاد کرد.
وی گفت: «البته حق این بود چنانچه بحث بر سر جابجایی وزیر خارجهاست با تدبیر و حفظ حرمت تغییر وزیر انجام گیرد نه در حین سفر جابجایی صورت گیرد که به تفسیرهای نامناسب نسبت به شرایط کشور دامن زند.»
حملات انتحاری امروز، یکشنبه ۱۰ کشته در شهرهای کابل و قندوز بر جای گذاشت.
در این حملات انتحاری گروهی، ۸ سرباز ارتش و دو پلیس کشته و دست کم ۱۲ نفر ازجمله ۱۰ نظامی و یک غیر نظامی زخمی شدند.
ژنرال ظاهر عظیمی، سخنگوی وزارت دفاع افغانستان گفت که در نخستین رویداد که حوالی ساعت ۷ صبح به وقت محلی در ناحیه نهم شهر کابل صورت گرفت یک مهاجم مجهز به کمربند انتحاری اتوبوس حامل نیروهای ارتش را هدف حمله قرارداد.
به گفته وی در این حمله اتوبوس حامل نظامیان تخریب شده و دست کم پنج نظامی کشته و ۹ نفر دیگر زخمی شدند.
فرماندهی پلیس کابل نیز گفته است که دو حمله کننده انتحاری دیگر از سوی پلیس در حوزه نهم شهر و نزدیک به دفتر سازمان ملل، شناسایی و پس از یک ساعت زد و خورد، کشته شدند.
فرماندهی پلیس کابل گفته است که دو حمله کننده انتحاری دیگر از سوی پلیس در حوزه نهم شهر و نزدیک به دفتر سازمان ملل، شناسایی و پس از یک ساعت زد و خورد، کشته شدند
برپایه اطلاعات پلیس کابل، درجریان این درگیری یک غیر نظامی نیز زخمی شده است.
افزون براین، همزمان با حملات کابل، سه مهاجم انتحاری مرکز ثبت نام سربازان ارتش در شهر قندوز در شمال افغانستان را هدف حمله قراردادند که طی آن دو سرباز ارتش و سه پلیس کشته شدند.
ژنرال عبدالرحمان سید خیلی فرمانده پلیس قندوز گفت که مهاجمان بعد از ورود به این مرکز نزدیک به دو ساعت به زدو خورد با نیروهای امنیتی ادامه دادند.
فرمانده پلیس قندوز افزود بعد از ختم درگیری و کشته شدن مهاجمان، یک انتحار کننده دیگر خود را در نزدیک دروازه ورودی مرکز ثبت نام ارتش انفجار داد که سبب زخمی شدن دو پلیس شد.
به گفته ژنرال سید خیلی، ده تن از جوانان که بخاطر ثبت نام در ارتش در ساعات اولیه صبح وارد مرکز ثبت نام شده بودند، از سوی نیروهای امدادی نجات داده شدند.
شبه نظامیان طالبان مسئولیت این حملات را برعهده گرفتهاند. طالبان گفتهاند در این حملات تلفات سنگینی را به نیروهای امنیتی افغانستان وارد کردهاند.
محمود احمدینژاد، رئیس دولت دهم شب گذشته، شنبه در یک برنامه زنده تلوزیونی، اعلام کرد که از روز ۲۸ آذر ماه با اجرای قانون هدفمند کردن یارانهها، آب، نان و حاملهای انرژی با قیمت جدید عرضه خواهد شد.
در پی این سخنان ستاد هدفمند کردن یارانهها بامداد طی اطلاعیهای از افزایش قیمت بنزین آزاد به لیتری ۷۰۰ تومان خبر داد. بنا به این اطلاعیه بنزین سهمیهای از این پس لیتری ۴۰۰ تومان عرضه خواهد شد و بهای هر متر مکعب سی ان جی (گاز اتومبیل) ۳۰۰ تومان خواهد بود.
ستاد هدفمند کردن یارانهها همچنین بهای گازوئیل آزاد را لیتری ۳۵۰ تومان اعلام کرده است.
طرح سهمیه بندی بنزین و گازوئیل، سه سال پیش از سوی دولت هشتم آغاز شد، بر اساس این طرح ماهانه ۶۰ لیتر بنزین سهمیهای با بهای لیتری یک صد تومان به هر خودرو عرضه میشد و قیمت بنزین آزاد لیتری ۴۰۰ تومان بود.
دولت میگوید که قیمت تمام شده هر کیلووات برق ۷۷۳ ریال، هر مترکعب گاز ۹۰۰ ریال و هر مترمکعب آب ۵۹۰ تومان است و تا پایان طرح هدفمندی یارانهها ق که پنج سال در نظر گرفته شده مردم باید قیمت تمام شده این کالاها را بپردازند
سه سال پیش دولت محمود احمدی نژاد برای مقابله با تاثیر تحریمهای آمریکا بر صادرات بنزین به ایران، طرح سهمیه بندی بنزین و گازوئیل را اجرا کرد.
به گفته محمد رویانیان، رییس ستاد حمل و نقل سوخت ایران بر اساس طرح جدید دولت، میزان سهمیه سوخت هر خودرو برای دی ماه ۵۰ لیتر تعیین شدهاست.
خبرگزاری کار ایران(ایلنا) نیز از افزایش قیمت برق، آب و گاز خانگی خبر دادهاست.
بر اساس این گزارش بنا بر اعلام مقامات وزارت امور اقتصاد و دارایی متوسط قسمت هر کیلو وات برق از ۱۶۵ ریال به ۴۵۰ ریال افزایش یافته و هر متر مکعب گاز خانگی نیز با بهای ۷۰۰ ریال عرضه میشود. قیمت گاز خانگی پیش از این ۱۳۰ ریال بود.
قیمت هر متر مکعب آب نیز از ۸۰ تومان به ۲۸۳ تومان ارتقا پیدا کرده است.
دولت میگوید که قیمت تمام شده هر کیلووات برق ۷۷۳ ریال، هر مترکعب گاز ۹۰۰ ریال و هر مترمکعب آب ۵۹۰ تومان است و تا پایان طرح هدفمندی یارانهها ق که پنج سال در نظر گرفته شده مردم باید قیمت تمام شده این کالاها را بپردازند.
اجرای طرح هدفمند کردن یارانهها قرار بود از ابتدای سال جاری اغاز شود. بسیاری از کارشناسان اقتصادی نسبت به عواقب اجرای این طرح هشدار دادهاند.
همزمان با اجرای طرح هدفمندکردن یارانهها، موج جدید بازداشت فعالان مدنی و سیاسی آغاز شده است.
هادی حیدری، فاطمه عرب سرخی، محمد شفیعی و علیرضا طاهری از جوانان اصلاحطلب عضو جبهه مشارکت از جمله افرادی هستند که امروز، یکشنبه ۲۸ آذر بازداشت شدهاند.
هادی حیدری،روزنامهنگار و کاریکاتوریست پیش از این نیز در ۳۰ مهر ماه سال گذشته در جریان برگزاری دعای کمیل برای آزادی زندانیان سیاسی بازداشت و بیش از دو هفته در زندان اوین بود.
به گزارش تارنمای کلمه این افراد از سوی وزارت اطلاعات برای بازجویی احضار شده بودند و به دلیل آنچه «همکاری نکردن» با بازجویان عنوان شده، دستگیر شدهاند
به گزارش تارنمای کلمه این افراد از سوی وزارت اطلاعات برای بازجویی احضار شده بودند و به دلیل آنچه «همکاری نکردن» با بازجویان عنوان شده، دستگیر شدهاند.
ماموران امنیتی بامداد امروز فریبرز رئیس دانا، اقتصاددان و عضو کانون نویسندگان ایران و ابوالفضل طبرزدی، از نزدیگان حشمت طبرزدی، فعال سیاسی را بازداشت کردند.
از سوی دیگر دادگاه انقلاب یونس رستمی، مسوول شاخه جوانان جبهه ملی شهرستان آبدانان از توابع استان لرستان را به شش ماه حبس تعزیری محکوم کرد.
به گزارش تارنمای جنبش راه سبز (جرس)، این فعال سیاسی به «عضویت و فعالیت در احزاب مخالف جمهوری اسلامی و فعالیت تبلیغی علیه نظام و فعالیت در جبهه ملی» متهم شدهاست.
وی ۱۹ خرداد سال جاری از سوی نیروهای امنیتی بازداشت و به زندان ایلام منتقل شده بود.
در یک سال و نیم گذشته هزاران نفر از مخالفان دولت به دلیل اعتراض به «تقلب» در دهمین انتخابات ریاست جمهوری و وقایع پس از آن بازداشت شدند.
فریبرز رئیس دانا، اقتصاددان و عضو کانون نویسندگان ایران در نخستین ساعات بامداد امروز، یکشنبه ۲۸ آذر بازداشت شد.
به گزارش رسانههای خبری، ماموران امنیتی ساعت یک بامداد امروز وی را در منزل شخصیاش دستگیر کردهاند.
وی شب گذشته پس از اعلام اجرای طرح هدفمند کردن یارانهها در ایران، در مصاحبه با بیبیسی فارسی از این طرح انتقاد کرده و آن را به ضرر «طبقه محروم» جامعه دانسته بود.
آقای رئیس دانا از چهرههای شناخته شده چپگرا در ایران است و پیش از این بارها از طرح هدفمندکردن یارانهها انتقاد کرده بود.
روابط عمومی جبهه دموکراتیک ایران از بازداشت ابوالفضل طبرزدی، از نزدیکان حشمتالله طبرزدی، دبیر کل جبهه دموکراتیک ایران خبر داده است
از مکان بازداشت و دلیل دستگیری این عضو کانون نویسندگان ایران هیچ اطلاعی در دست نیست.
روابط عمومی جبهه دموکراتیک ایران نیز از بازداشت ابوالفضل طبرزدی، از نزدیکان حشمتالله طبرزدی، دبیر کل جبهه دموکراتیک ایران خبر داده است.
بنا بر این گزارش ۱۰ مامور امنیتی ساعت ۸ صبح امروز، ۲۸ آذر ماه، وی را در منزل شخصیاش در اهواز دستگیر کردند.
گفته میشود ماموران امنیتی دلیل بازداشت ابوالفضل طبرزدی را ارتباط وی با سازمان مجاهدین خلق عنوان کردهاند.
در یک سال و نیم گذشته پس از وقایع دهمین انتخابات ریاست جمهوری هزاران نفر از مخالفان دولت بازداشت شده و صدها نفر به احکام اعدام، زندان، تبعید و شلاق محکوم شدهاند.
شفافیت در اجرای هدفمندی یارانهها
سرمقاله امروز روزنامه ابتکار با عنوان «روز موعود فرا رسید» در مورد اجرای قانون هدفمندی یارانهها است که از امروز یکشنبه ٢٨ آذر ٨٩ در ایران آغاز شد.
در ابتدای این سرمقاله آمده است: «رئیسجمهور دیشب بعد از اخبار سراسری شبكه یک سیمای جمهوری اسلامی ایران، بار دیگر از رسانه ملی با مردم سراسر كشور به طور زنده سخن گفت و بخشی از انتظارات خود را با مردم در میان گذاشت. سخنان دیشب رئیسجمهور حول یک محور مهم بیان شد: طرح هدفمندی یارانه ها. بدون تردید در طی سالهای اخیر هیچگاه موضوعی این قدر در معرض قضاوتها، گمانهزنیها، نگرانیها و تحلیلهای اقتصادی مردم ایران قرار نگرفته است.»
نویسنده این سرمقاله افزوده: «مردم ایران هرگاه طرف توجه و اعتماد سیاستمداران قرار بگیرند، میتوانند نیروی عظیمی برای حمایت و پشتیبانی باشند. همان آزمونی که در سالهای انقلاب و هشت سال دفاع مقدس به خوبی جواب داده است. اکنون که کشور در مرحله جراحی بزرگ قرارگرفته است و تن نحیف اقتصاد کشور به چاقوی جراحی سپرده شد تا بلکه سالمتر و پویاتر از گذشته برخیزد ،گفتوگو با مردمی که لبه تیز این چاقوی درمان بخش متوجه آنان خواهد بود، بهترین تصمیم است.»
در بخش دیگری از سرمقاله میخوانیم: «اغلب رسانهها و تحلیلگران معتقدند كه دولت با ظرافت خاصی در حال آغاز جراحی بزرگ اقتصاد كشور است و از آنجا كه رئیسجمهور اعتقاد راسخی به ارتباط با مردم و پیشبرد امور كشور با مشاركت همه جانبه آنان دارد، این گفتوگوی تلویزیونی حلقه دیگری از تماسهای نزدیک رئیس قوه مجریه با افكار عمومی است. محمود احمدینژاد در سالهای اخیر نشان داده که به خوبی توانسته است بیشترین استفاده را از رسانهها ببرد. اینک نیز میتواند در ادامه گفتوگوی تلویزیونی دیشب و البته گفتوگوهای رسانهای گذشته وی با مردم از این ابزار قدرتمند بهره ببرد.»
نویسنده سرمقاله ابتکار ادامه داده است: «امروزه واژه و مفهوم شفافیت، بیشترین نزدیکی را با حوزههای مالی و اقتصادی برقرار کرده است و گویی این مفهوم است که به مسائل مالی مشروعیت و مقبولیت بیشتری میدهد . بدین سبب است که انتظار میرود در اجرای این طرح بزرگ اقتصادی کشور که با حساب دخل و خرج و کیسه مردم سرو کار دارد، مفهوم شفافیت به یک اصل کلیدی و بنیادی بدل شود تا بتواند اعتماد مردم را به سمت دستاندرکاران و مجریان آن سرازیر کند.»
برکناری متکی و تبدیل موافق به مخالف
سرمقاله امروز روزنامه مردمسالاری با عنوان «غیبت متکی در مراسم تودیع و چند نکته» در مورد پیامدهای چگونگی برکناری منوچهر متکی از وزارت امور خارجه ایران است.
در این سرمقاله آمده است: «دیروز مراسم تودیع منوچهر متکی از وزارت امور خارجه و معارفه علی اکبر صالحی به عنوان سرپرست این وزارتخانه، بدون حضور متکی و همچنین احمدینژاد برگزار شد. البته کسی از غیبت متکی در این مراسم شگفتزده نشد و شاید حضور او در این مراسم تعجب برانگیزتر بود. چرا که شیوه برکناری متکی، همه را شگفت زده کرد.»
این سرمقاله افزوده: «منوچهر متکی به عنوان رئیس دستگاه دیپلماسی کشور، پیام رئیسجمهور احمدینژاد را به سنگال برده (بود) تا سوءتفاهم حاصل از ادعای ارسال تسلیحات نظامی از سوی ایران به نیجریه و از آنجا به سنگال و گامبیا را رفع کند. اما در میانه همان سفر، ناگهان خبر برکناری او در رسانهها منتشر میشود. این بار بر خلاف دفعات گذشته که خبرهای برکناری متکی صرفاً شایعه بود، خبر با حکم رسمی رئیسجمهور همراه بود و این یعنی برکناری متکی توسط احمدینژاد، آن هم در میانه سفری که هدف از آن اعطای پیام احمدینژاد به رئیس کشوری دیگر بود. این بدترین نوع برخورد با یک وزیر دولتی است که قصد دارد دیپلماسی جدیدی را ارائه دهد.»
در ادامه سرمقاله مردم سالاری آمده است: «شائبههای مختلفی که در پی کشف محموله سلاح در نیجریه رخ داد و تبعات آن به گامبیا و سنگال هم رسید، میتوانست با سفر متکی رفع شود اما وقتی آنها دیدند که متکی در میانه سفر برکنار شده، نه تنها شائبهها رفع نشد بلکه شائبههای جدیدی ایجاد شد که حاصل آن، فراخوانده شدن سفیر سنگال از تهران و البته کمک کردن به شائبههای قبلی و ایجاد شایعات جدید بود. اما ای کاش برکناری ناگهانی متکی، آن هم در حین مأموریت، به شخص متکی یا همان سفر یا همان کشور خاص محدود میشد.»
سرمقاله افزوده است: «از این پس نه تنها دیپلماتهای ایرانی در مأموریتهای خارجی خود با اطمینان خاطر کامل حضور نخواهند یافت بلکه مهم تر از آن این که طرفهای مقابل مذاکره با مقامات ایرانی در هر کشوری، با دیده تردید به دیپلماتهای ایرانی و تأثیرگذاری آنها مینگرند که آثار نامطلوب آن، گریبانگیر کشور خواهد شد. اقدام به برکناری وزیر امور خارجه در حین مأموریت، موجب شده تا منتقدان دستگاه دیپلماسی و حتی منتقدانی از جمع اصولگرایان که سیاستهای متکی را در عرصه دیپلماتیک نمیپسندیدند و به انتقاد از او میپرداختند، این بار با شیوه برکناری او به مخالفت بپردازند و این یعنی پتانسیل دولت در تبدیل موافق به مخالف.»
سایر مطبوعات:
سرمقاله امروز روزنامه کیهان با عنوان «مهندسی معكوس ضد امام»
سرمقاله امروز روزنامه آرمان با عنوان «رفتار شایسته با مخالفان»
سرمقاله امروز روزنامه دنیای اقتصاد با عنوان «رهایی از افیون حمایتگرایی»
آرمان
● آغاز اجرای قانون یارانهها از امروز
● تودیع وزیر غایب
● شب یلدا با طعم هدفمندی یارانهها
● رپیس قوه قضائیه: ترساندن مردم با سلاح سرد، حکمش اعدام است
ابتکار
● آماده باش برای اصلاح قیمتها
● واکنش رئیس قوه قضاییه به انتقادات از رئیس مجلس؛ دفاع آملی لاریجانی از برادر
● موسس ویكیلیكس: به افشاگریها ادامه میدهم
● مأموریت ویژه منافقین برای هدفمندی یارانهها
تهران امروز
● باسخنان رئیسجمهور هدفمندی یارانهها از بامداد امروز آغاز شد؛ یکشنبه تاریخی
● قهر دیپلماتیک در مراسم خداحافظی
● لاریجانی به هجمه علیه قوه قضائیه پاسخ داد
● تقدیر از وبلاگنویس جنجالی توسط احمدینژاد
جام جم
● آغاز هدفمندی یارانهها
● متكی به مراسم تودیع نرفت
● آیتالله لاریجانی: میخواهند اصولگرایان را در برابر قوه قضائیه قرار دهند
● انفجار بسته مشكوک در سفارت ایران در لندن
دنیای اقتصاد
● با اعلام رئیسجمهوری؛ اصلاح قیمتها آغاز شد
● صالحی سكان دیپلماسی كشور را در دست گرفت
● گزارش وال استریت ژورنال از تحركات جدید برای تحریمهای بیشتر علیه ایران
● آیتالله لاریجانی بیان کرد؛ انتقاد از هجمه علیه قوهقضائیه
رسالت
● بهمنی: قیمتها تحت کنترل است
● رئیس دادگستری سیستان و بلوچستان: پرونده عاملین تاسوعای خونین چابهار بهطور ویژه رسیدگی میشود
● رئیسجمهور از حسین قدیانی تقدیر كرد
● آتشسوزی در جنگلهای مینودشت و علیآباد حاد شده است
کیهان
● پس از ٢٠ سال عملیاتی شد؛ آغاز تحول بزرگ اقتصادی اجرای هدفمندی یارانهها از امروز
● آیتالله آملی لاریجانی: هجمههای حساب شدهای علیه قوه قضائیه میشود
● دادستان تهران: محاكمه سران فتنه به عنوان یک مطالبه عمومی در زمان مقرر انجام می شود
● كلک مرغابی در اعتصاب غذای قلابی
مردمسالاری
● موسی قربانی با اشاره به سکوت اصلاحطلبان: از رقیب خاموش بیشتر باید ترسید
● بازگشت آلودگی به هوای پایتخت
● غیبت متکی در مراسم تودیع
● جایزه جشنواره آسیا اقیانوسیه به حمید فرخنژاد اهدا شد
گفتوگویهای روز:
● روزنامه مردمسالاری در شماره امروز خود گفتوگویی با «آیتالله مصطفی محقق داماد» منتشر کرده است.
Person | About | Day |
---|---|---|
نسرین ستوده: زندانی روز | Dec 04 | |
Saeed Malekpour: Prisoner of the day | Lawyer says death sentence suspended | Dec 03 |
Majid Tavakoli: Prisoner of the day | Iterview with mother | Dec 02 |
احسان نراقی: جامعه شناس و نویسنده ۱۳۰۵-۱۳۹۱ | Dec 02 | |
Nasrin Sotoudeh: Prisoner of the day | 46 days on hunger strike | Dec 01 |
Nasrin Sotoudeh: Graffiti | In Barcelona | Nov 30 |
گوهر عشقی: مادر ستار بهشتی | Nov 30 | |
Abdollah Momeni: Prisoner of the day | Activist denied leave and family visits for 1.5 years | Nov 30 |
محمد کلالی: یکی از حمله کنندگان به سفارت ایران در برلین | Nov 29 | |
Habibollah Golparipour: Prisoner of the day | Kurdish Activist on Death Row | Nov 28 |