L to J

Share/Save/Bookmark

alimostofi
by alimostofi
22-Oct-2007
 
۸۶/۰۷/۲۹ جلیلی
برخلاف اخباری که در مورد وی مطرح می شود سابقه دیپلماتیک جدی نداشته است.
وی بیشتر عمر خود در وزارت امور خارجه را به همراه مجتبی هاشمی ثمره
(مشاور ارشد رئیس جمهور) و حتی شخص احمدی نژاد(که مدت کوتاهی معاون هاشمی
ثمره در بازرسی وزارت خارجه بوده) در بخش های بازرسی و ارزشیابی وزارت
امور خارجه مشغول به فعالیت بوده است.








راستش را بگویم چند ساعت اولی که خبر جابجایی
لاریجانی با جلیلی را شنیدم کمی در شوک بسر می بردم. در حقیقت به چند دلیل
انتظار چنین تغییری را نداشتم.


اولابا توجه به این که زمان ملاقات جدید لاریجانی
با سولانا در این هفته مشخص شده بود، این تغییر ناگهانی این مذاکرات را تا
حدودی در هاله ای از ابهام فرو می برد. ثانیا، این که سخنگوی دولت بگوید
دکتر لاریجانی تا پیش از این دو بار استعفا داده و با آن موافقت نشده،
مفهوم بسیار نگران کننده و عجیبی دارد. ثالثا سپردن مسئولیت سنگین دبیری
شورای عالی امنیت ملی به یک جوان نسبتا گمنام (حداقل تا پیش از ریاست
جمهوری احمدی نژاد) کمی برایم غیر منتظره بود. نمی دانم باید بخاطر این
ریسک بزرگ به احمدی نژاد و یارانش تبریک گفت یا اعتراض کرد. واقعا نمی
دانم. رابعا، نقش رهبری در این عزل و نصب به عنوان کسی که بارها ثابت کرده
به همه لاریجانی ها(اعم از علی و جواد) اعتقاد کامل دارد، کمی برایم
نامفهوم بود…


به نظر من این جابجایی چند نکته مثبت و منفی دارد که به آن می پردازم. ابتدا از نکات مثبت مسئله شروع می کنم:

دکتر جلیلی در وهله اول شخصی سالم، مومن، با
شخصیت، فهیم ، با سواد، جوان و پر انرژی است. وی همه روزه با خودرو پراید
خود از ساعات اولیه طلوع آفتاب تا انتهای شب در وزارت امور خارجه به کار و
تلاش می پردازد. همچنین وی از هیچ کدام از امکانات معاونان وزارت خارجه
استفاده نمی کند. جلیلی حتی در ساعات نماز و نهار، شخصا به همراه پرسنل
عادی وزارت خارجه در صف نهار می ایستد و در میان آنها نماز می گزارد.


جلیلی در عرصه سیاست خارجی از کسانی است که یک
مصرف کننده صرف(نظیر بسیاری از نیروهای سنتی وزارت امور خارجه) نبوده و
نیست. در حقیقت وی سالهاست که در مسائل مربوط به سیاست خارجی "حرف برای
گفتن" دارد. پایان نامه وی در خصوص "سیاست خارجی پیامبر" بوده و اکنون نیز
دارای کرسی تدریس "دیپلماسی پیامبر" در دانشگاه امام صادق می باشد. در
همین راستا خواندن گفتگوی وی با خبرگزاری فارس در سال گذشته را شدیدا
توصیه می کنم.


جلیلی یکی از منابع جدی اندیشه رئیس جمهور در حوزه
سیاست خارجی است. به عنوان نمونه، عبارت و دکترین "صلح بر مبنای عدالت و
معنویت" در عرصه سیاست خارجی که بارها توسط رئیس جمهور تکرار شده و می
شود، متعلق و ساخته و پرداخته دکتر جلیلی است. برخی از گامهای مهم احمدی
نژاد در عرصه سیاست خارجی نظیر ارسال نامه به سران جهان نیز از ابتکارات
سعید جلیلی است. تا آنجا که به عنوان نمونه، متن نامه ارسالی احمدی نژاد
به جرج بوش، حاوی نکاتی از جزوات درسی دکتر جلیلی در دانشگاه امام صادق
است.


بر خلاف تصورات، جناح احمدی نژاد در وزارت امور
خارجه (که در همه دولت ها یک وزارت خانه چند جناحی بوده و هست) ضعیفترین
جناح موجود در این وزارتخانه است. این جناح که رهبری آن بر عهده سعید
جلیلی است، در بسیاری از تصمیم گیری ها و انتصابات وزارت امور خارجه،
مقهور قدرت لابی گسترده دکتر ولایتی است که رهبری آن بر عهده مصطفوی، قائم
مقام وزارت امور خارجه است. انتصاب جلیلی به عنوان دبیر شورای عالی امنیت
ملی می تواند در یک دست شدن وزارت امور خارجه نقش بسزایی داشته باشد.


اکنون بپردازیم به نکات منفی موضوع:

سعید جلیلی هرتعداد ویژگی های خوب و مطلوب داشته
باشد، قطعا به پختگی و خوش نامی جهانی لاریجانی نخواهد بود. لاریجانی در
دنیا شخصیتی شناخته شده است که دارای افکاری منطقی و با فهم بالاست.
همچنین وی درایت و حوصله خاصی در اداره مذاکرات (به اعتراف مذاکره کنندگان
غربی) داشته و همین مطلب باعث موفقیت مذاکرات هسته ای (آنگونه که بنظر می
رسد) تا به امروز بوده است.


به نظر من، این مقطع زمانی برای این جابجایی مهم
مناسب نبوده است. زمانی که محل و زمان مذاکرات لاریجانی و سولانا تعیین
شده و پرونده هسته ای ایران در آستانه قطعنامه سوم بسر می برد، تغییر
لاریجانی آن هم به این شکل کار چندان درستی نبوده است.


تقریبا تمامی رسانه ها، علت استعفا (یا برکناری-
فرقی نمی کند) لاریجانی را اختلافات وی با احمدی نژاد می دانند. این که
این توجیه تا بدین حد در میان افکار عمومی و رسانه ها جا افتاده باشد در
درجه اول برای دولت و سپس نظام جمهوری اسلامی کمی خطرناک است. شاید لازم
بود تیم رسانه ای دولت به شکل بهتر و با زمینه سازی گسترده تری به این
مسئله می پرداختند. گرچه ممکن است مثل گذشته همه، حتی تیم رسانه ای دولت
هم با این تصمیم غافلگیر شده باشند!


جلیلی برخلاف اخباری که در مورد وی مطرح می شود
سابقه دیپلماتیک جدی نداشته است. وی بیشتر عمر خود در وزارت امور خارجه را
به همراه مجتبی هاشمی ثمره (مشاور ارشد رئیس جمهور) و حتی شخص احمدی
نژاد(که مدت کوتاهی معاون هاشمی ثمره در بازرسی وزارت خارجه بوده) در بخش
های بازرسی و ارزشیابی وزارت امور خارجه مشغول به فعالیت بوده است. شاید
بتوان بالاترین پست دیپلماتیک وی را "معاونت اداره آمریکای شمالی" دانست.
بدیهی است که شاید کمی زمان ببرد که شخصی چون جلیلی بتواند به کارکشتگی
لاریجانی در مذاکرات حساس هسته ای برسد.


بزرگترین نقطه ضعف جلیلی، که بیشتر از شورای امنیت
در معاونت وی در وزارت امور خارجه تاثیر منفی می گذارد، عدم آشنایی کافی
وی با زبان انگلیسی است. من نمی دانم چرا مسئولین جمهوری اسلامی اینقدر
نسبت به این مسئله حساس و مهم بی تفاوت هستند! ضمن این که نمی دانم
دانشگاه امام صادق چه "دکتر"هایی تحویل جامعه می دهد که دانش انگلیسی شان
از یک سلام و احوالپرسی معمولی تجاوز نمی کند! تا به حال چندین و چند دکتر
"امام صادقی" دیده ام که بعضا در رشته هایی چون "علوم سیاسی" هم مدرک
گرفته اند اما زبان انگلیسی شان از یک نوجوان دبیرستانی ضعیفتر است! البته
در پست دبیری شورای امنیت، این نقطه ضعف شامل لاریجانی هم می شد اما در
معاونت اروپا و آمریکای وزارت خارجه، جلیلی جانشین کسانی چون جواد
لاریجانی و علی آهنی شده بود که مثل بلبل انگلیسی صحبت می کردند و این
مسئله یکی از دلایل موفقیت آنان (مخصوصا جواد لاریجانی که استاد لابی و
روابط عمومی در سیاست خارجی است) بوده است. امیدوارم روزی برسد که مسئولین
رده بالای کشور، اهمیت دانستن زبان انگلیسی در چنین پست هایی را درک کنند.


با همه این اوصاف، برخلاف کسانی که این جابجایی را
اشتباهی بزرگ و خطرناک می دانند و یا از آن بی چون و چرا دفاع می کنند، من
معتقدم باید منتظر بود و با گذشت زمان، درستی یا نادرستی این جابجایی مهم
را قضاوت نمود

//www.irandiplomacy.ir/modules/...hp?storyid=387

Also read:

Iran's New Nuclear Negotiator Has Messianic Ties

//pajamasmedia.com/2007/10/jalili_joins_irans...


October 22, 2007 7:25 AM
Jalili: Apocalypse Now?

Iran’s new chief nuclear negotiator Saeed Jalili is close to the same
apocalyptic splinter group as Iran’s president, Mahmoud Ahmadinejad,
reveals PJM analyst Meir Javedanfar.
Support Pajamas Media; Visit Our Advertisers

by Meir Javedanfar

While the world catches its breath after the sudden resignation of
Iran’s top nuclear negotiator Ali Larijani, questions are being asked
about the background and beliefs of his successor, Saeed Jalili. The
answers, it turns out, are troubling.

Until today, not much has been known about the 41 year old gray-haired
official. He has a PhD from Imam Sadegh University in Tehran. As a
soldier during the Iraq-Iran war, he apparently survived a chemical
attack by Saddam Hussein’s forces.

Sometime later during the war he was shot in his right leg which
according to one report had to be amputated. According to the same
report, since then Jalili has worn an artificial leg. He is a known
follower of Khomeini’s “simple living” lifestyle philosophy. During his
stint as a Foreign Ministry official he served at a number of
departments where, apparently, he did not make use of amenities made
available to employees. For example, he continued to drive an
inexpensive KIA Pride to work instead of trading it in for a more
luxurious car.

As the Foreign Ministry Deputy Head of the American and European
section at the Foreign Ministry, Jalili is known to have worked until
the early hours of the morning in his office in his efforts to
strengthen the co-operation of Iran with Southern hemisphere countries.
This was part of the “south-south” strategy, according to which it was
believed that Ahmadinejad’s government would be able to look for and
find alliances with countries such as Venezuela. It is also reported
that that Ahmadinejad has consulted Jalili on a number of key moves —
according to one report, Ahmadinejad’s infamous 18 page letter to
President Bush was, in fact, Jalili’s idea.

The most worrying revelation about Jalili’s past appeared today in the
Iran Diplomacy website. This Tehran-based news agency, in an article
titled “Dr Ali Leaves, Dr Saeed Enters” revealed that for most of his
career at the Foreign Ministry, Jalili worked closely with Mojtaba
Hashemi Samare, a leading messianic and a close ally of Ayatollah
Mesbah Yazdi, the most well-known and high-ranking messianic cleric in
Iran. The article talks about how Jalili cooperated with Hashemi Samare
in the Inspectorate department of Ministry. It also mentions that for a
short time, Jalili also worked with Ahmadinejad.

Ayatollah Mesbah Yazdi is a former member of the Hojattieh, a messianic
splinter group which was disbanded by Ayatollah Khomeini in the early
1980s because of its extremist views. The sect’s goals are to sow chaos
— the goal of which is to incite a massive war, presumably necessary to
speed up the return of the Shiite messiah, known as the Mahdi.

After the forced disintegration of the sect, Mesbah Yazdi moved to the
holy city of Qom, where he ran the Imam Khomeini Foundation and the
Haghaniye school. From there, he passed on his messianic beliefs to
young clerics and revolutionaries whom he hoped one day would reach
senior government levels. One of his early successes was Hashemi
Samare, who in the early 90s managed to find a position inside Iran’s
Foreign Ministry. He soon rose through the ranks and became one of the
key officials at the Ministry. His main job there was to make sure that
Iranian ambassadors were staying true to revolutionary beliefs and
Islamic ways while serving abroad. He soon developed a much-feared
reputation for recalling diplomats and even ambassadors whom he
suspected of becoming Westernized. Some were locked inside the basement
of the Foreign Ministry for days, where, using interrogation techniques
including physical violence, he “re-educated” them. Another important
characteristic of Hashemi Samare was that in his office, instead of a
picture of Iran’s supreme leader Ayatollah Khamenei, he hung a portrait
of the messianic Mesbah Yazdi. He showed no fear about showing where
his true allegiances lay. It should be noted that the presence of such
people with such extreme views in the Iranian government has
contributed greatly to its image as a fundamentalist government.

During his entire career, Hashemi Samare has looked for, and recruited
fellow messianics. No one else would be allowed to work with him. In
the 1990s, one of these associates included a very little known war
veteran and bureaucrat called Mahmoud Ahmadinejad, who for a very short
while, worked for him at the Iranian Foreign Ministry. After that
Ahmadinejad was posted to the Ardebil province where he became the
governor. The two men continuously maintained contact and upon his
return to Tehran in 1997, their friendship and cooperation continued.
Today, Hashemi Samare is Ahmadinejad’s deputy and most trusted
confidant. He can be seen everywhere with the President, especially
during foreign travel, such as his recent trip to New York, and when
receiving for senior foreign visitors such as Putin. Some former
reformists have even said that while praying, Ahmadinejad stands behind
Hashemi Samare; an unmistakable sign of respect and adherence which a
person can show to his mentor in Iranian religious circles.

Jalili’s closeness with Hashemi Samare, and his appointment as the head
of Iran’s Supreme National Security Council (SNSC) and as the head of
Iran’s nuclear negotiation team shows that the messianics have scored
another major victory in placing one of their allies in a senior
political position. Now they can boast that, along with holding
positions of power in the Ministry of Intelligence (Gholam Hosssein
Ejehi), Ministry of Interior (Mostafa Pour Mohammadi), and, of course,
the Presidency (Mahmoud Ahmadinejad) - by having Saeed Jalili as chief
nuclear negotiator, they now have a stronger say over how Iran deals
with the West over its nuclear program.

Despite this power, the messianics will still find a strong obstacle,
in the form of Iran’s supreme leader Ayatollah Khamenei, who, for now,
has the last word on Iran’s nuclear program.

The increasing presence of messianics and their allies in high ranking
positions inside the Iranian government will make it much more
difficult for Western governments to believe that Iran’s leadership
will at any point in the near future be ready to find a negotiated
settlement for the current crisis.

Meir Javedanfar is the co-author of The Nuclear Sphinx of Tehran –
Mahmoud Ahmadinejad and the State of Iran. He runs the Middle East
Economic and Political Analysis (Meepas)

Share/Save/Bookmark

more from alimostofi