اکنون استعمار و استحمار بین المللی در همه امور داخل شده است از غذای صنعتی ګرفته تا تحصیل ودرمان و کار اشتغال شاید این برنامه ای که آقای احمدی نژاد در فکر دارد برنامه ای خوب باشد که هرکس مثلا هزار متر زمین بګیرد و در آن تولید مواد غذایی پاره وقت یا تفریحی کند. هم مردم بجای آپارتمان نشینی و همدم بودن با بتون و آهن با طبیعت سرکار دارند و هم بچه از کودکی با زندګی طبیعی آشنا شده و با بودن با حیوانان روحیه بهتری خواهند داشت و هم اینکه غذاهای صنتعی پراز مواد زیان آور و چاق کننده و چربی زا هستند که با مرور شخص را تبدیل به یک خیک باد میکنند. در سودا ها آنان بجای استفاده از شګر یا نی شکر که ګران است از مواد صنعتی شیرین کننده استفاده میکنند که آنان مستقما در بدن تبدیل به چربی میشوند مسلم است که ثروتمندان عاقل از غذاهای طبیعی یا اورګانیک استفاده میکنند ولی این غذاها چون ګران است و تا چهار برابر غذاهای صنعتی تولید انبوه خرج برمیدارند مردم فقیر و متوسط از مصرف آن ها خود داری میکنند و درعوض به سرتان وبیماریهای ګوناګون مبتلا میګردند که با مراجعه به دکتر دوا و بیمه های قلابی حتی در آمریکا چندین برابر پول غذای ارګانیک یا طبیعی را خواهند پرداخت.
بیمه در آمریکا تنها دریافت حق بیمه است وهیچ سرویسی بعدا به بیمه شده نمی دهند کشورهای سرمایه داری همین هستند تا بتوانند مردم عادی را غارت کنند شرکتهای بیمه میلیارد ها دلار میګیرند ولی نم پس نمی دهند و برای اینکه بتوانید خسارتی از آنان بګیرید باید وکیل ګرفته و به دادګاه ګران قیمت آمریکا مراجعه کنید که بیشتر مردم عطایش را به لقایش می بخشند. البته سیستم درست کار میکند کسی که بیمه سرش را کلاه میګذارد سعی میکند که به دیګری کلک بزند و جبران مافات کند. در کشوری که یک نفر برای یک شب براحتی میلیون ها دلار هزینه میکند کس دیګری با کار کردن در همه عمر تنها درآمدی منفی دارد؟ زیرا با تشکیلات خیره کننده ای که سرمایه داران با ارقام نجومی دارند براحتی برنامه ریزی میکنند و تمامی سرمایه کوچک را به تورم ضد تورم بیمه مالیاتهایی که خودشان باید بدهند ولی به ګردن فقیران می اندازند مردم را لخت میکنند. آنان در آموزش پرورش و مواد خوراکی و بیمه و درمان دست دارند واز طرف دیګر شرکتهای سازنده مواد منفجره و مواد مخدر با بازار یابی ایجاد خشم و تنفر و تفرقه مردم را بجان هم می اندازند و انبارهای اسلحه های خود را براحتی خالی کرده و مواد انبار شده را با چند برابر قیمت واقعی میفروشند. جنګ بین زن مرد دین دار بی دین مسلمان بهایی یهودی مسلمان شیعه سنی ترک فارس عرب عجم تازی غیر تازی لر کرد و... ادامه همین داستان است ګروهی خرد باخته و خود باخته شست شوی مغزی شده با تعصب ها و باورهای کور بدون داشتن تساهل و اینکه خود را در عین نادانی علامه های دهر میدانند بر روی مردم شمشیر کشان پیش میتازند و برنامه ریزان در برجهای عاج نشسته به ریش همه شان میخندند. یکی از اهداف استعمار و استحمار بین المللی ایجاد اختلاف و تفرقه است مواظب باشید که در دام جنګ بین دین دار و بی دین ګرفتار نشوید؟
که دین داران ساده دل را بر علیه آنان که خشم دین را به دل ګرفته اند صف آرایی نکنند و باز از این آب ګل آلوده شده ماهی هایی درشت تر شکار نکنند. پیکان حمله خود را اګر بسوی جهل خرافه پرستی بت پرستی و تمامیت خواهی متوجه کنید شاید مشګل ها ساده تر کنار روند ؟ اتحاد در کثرت و یا احترام به باورهای همه بدون اینکه به آنان توهین شود و پیش بردن خرد و تفکر علمی. چند روز پیش با یک جوان از کشورهای عربی برخورد داشتم ضمن حرف یکی از وی پرسید که تو شیعه هستی یا سنی؟ وی ګفت من تنها مسلمانم بعد یکی دیګر از وی پرسید تو از کدام کشوری ؟ ګفت من از خاورمیانه هستم هرچه طرف اصرار کرد که بداند او از کدام کشور است او تنها به ګفتن اسم خاورمیانه اکتفا کرد.
گروهی از بچه ها در نزدیکی دو ریل راه آهن، مشغول به بازی کردن بودند. یکی از این دو ریل قابل استفاده بود ولی آن دیگری غیرقابل استفاده. تنها یکی از بچه ها روی ریل خراب شروع به بازی کرد و پس از مدتی روی همان ریل غیرقابل استفاده خوابش برد.3 بچه دیگر هم پس از کمی بازی روی ریل سالم، همان جا خوابشان برد. قطار در حال آمدن بود ، و سوزن بان تنها می بایست تصمیم صحیحی بگیرد. سوزن بان می تواند مسیر قطار را تغییر داده و آن را به سمت ریل غیرقابل استفاده هدایت کند و از این طریق جان 3 فرزند را نجات دهد و 1 کودک قربانی این تصمیم گردد و یا می تواند مسیر قطار را تغییر نداده و اجازه دهد که قطار به راه خود ادامه دهد.
بیشتر مردم ممکن است منحرف کردن مسیر قطار را برای نجات 3 کودک را انتخابی درست فرض کنند و 1 کودک را قربانی ماجرا بدانند که البته از نظر اخلاقی و عاطفی شاید تصمیم صحیح به نظر برسد اما از دیدگاه جامعه شناسی چطور... ؟
در این تصمیم، آن 1 کودک عاقل به خاطر دوستان نادان خود (3 کودک دیگر) که تصمیم گرفته بودند در آن مسیر اشتباه و خطرناک، بازی کنند، قربانی می شود.
این نوع معضل هر روز در اطراف ما، در جامعه ما و در سیاست ما اتفاق می افتد. اقلیت قربانی اکثریت احمق و یا نادان می شوند.
کودکی که موافق با انتخاب بقیه افراد برای مسیر بازی نبود طرد شد و در آخر هم او قربانی این اتفاق گردید و هیچ کس برای او اشک نریخت. کودکی که ریل از کار افتاده را برای بازی انتخاب کرده بود هرگز فکر نمی کرد که روزی مرگش اینگونه رقم بخورد.
آن کودک تنها قربانی تصمیم اشتباه آن 3 کودک دیگر که آگاهانه تصمیم به آن کار اشتباه گرفته بودند شد. اما با این تصمیم عجولانه نه تنها آن کودک بی گناه وعاقل جانش را از دست داد بلکه زندگی همه مسافران را نیز به خطر انداخت زیرا ریل از کار افتاده منجر به واژگون شدن قطار گردید و همه مسافران نیز قربانی این تصمیم شدند و نتیجه این تصمیم چیزی جز زنده ماندن 3 کودک احمق نبود Roman">.
مسافران قطار را می توان افراد جامعۀ امروزی خودمان فرض نمود که بخاطر یک عده ای اقلیت، زندگی و عمرشان تباه می شود و آن یک فرد آگاه هم که در دم کشته می شود و تنها آدم های کودن و نادانی که با حماقت خود یک جامعه را فنا نموده اند و مخالفشانش را هم بدست دیگری از بین برده اند زنده می مانند.
Wife is like TV girlfriend is like MOBILE (Cell) زن مثل تلويزيونه دوست دختر مثل موبايل At home watch TV go out bring MOBILE تو خونه تلويزيون تماشا ميكني وقتي ميري بيرون موبايلتو ميبري No money, sell TV Got money change MOBILE وقتي پول نداشته باشي تلويزيون خونه ات رو ميفروشي وقتي پول بدست مياري گوشي موبايل رو عوض ميكني Sometimes enjoy TV but most of the time play with MOBILE بعضي وقتها از تلويزيون لذت ميبري اما بيشتر اوقات با موبايل بازي ميكني TV is free for life but MOBILE if you don't pay, the services will be terminated تلويزيون براي تمام عمرت مجانيه اما اگه قبض موبايل رو پرداخت نكني ارائه خدمات متوقف ميشه TV is big, bulky and most of the time old! But MOBILE is cute, slim, curvy and very portable at any time تلويزيون بزرگ و گنده است و معمولا كهنه اما موبايل خوشگل و باريك و خوشدسته و هميشه ميشه همه جا با خودت ببريش Operational cost for TV is often acceptable but for MOBILE is high and often demanding معمولا هزينه استفاده از تلويزيون منطقي و قابل قبوله اما هزينه استفاده از موبايل زياده و هميشه هم بدهكاري TV got remote MOBILE don't have تلويزيون كنترل از راه دور داره اما موبايل نداره Most important, MOBILE is two ways communication (talk and listen) but with TV you MUST listen to it (either you want to hear nagging or not) و مهمترين نكته اينكه موبايل وسيله ارتباطي دوطرفه است (صحبت كردن و گوش دادن ) اما فقط بايد به تلويزيون گوش بدي !چه بخواهي چه نخواهي Last but not least! TV do not have virus, but MOBILE, yes, they do have VIRUS! و آخرين نكته اينكه تلويزيون ويروس نداره با تقديم احترامات فائقه :
************ ********* ********* ********* ********* ********
پاسخ استاد علی اکبر دهخدا
جناب آقای سی. ادوارد. ولز،
رئيس اداره اطلاعات سفارت کبرای آمريکا
نامه مورخه 19 ديماه 1332 جنابعالی رسيد و از اينکه اين ناچيز را لايق شمرده ايد که در بخش فارسی صدای آمريکا از نيويورک، شرح حال مرا انتشار بدهيد متشکرم .
شرح حال من و امثال مرا در جرايد ايران و راديوهای ايران و بعض از دول خارجه، مکرر گفته اند. اگر به انگليسی اين کار می شد، تا حدی مفيد بود؛ برای اينکه ممالک متحده آمريکا، مردم ايران را بشناسند. ولی به فارسی، تکرار مکررات خواهد بود، و به عقيده من نتيجه ندارد ...
و چون اجازه داده ايد که نظريات خود را دراين باره بگويم واگرخوب بود، حسن استقبال خواهيد کرد، اين است که زحمت می دهم : بهتر اين است که اداره اطلاعات سفارت کبرای آمريکا به زبان انگليسی، اشخاصی را که لايق می داند، معرفی کند و بهتر از آن اين است که در صدای آمريکا به زبان انگليسی برای مردم ممالک متحده شرح داده شود که در آسيا مملکتی به اسم ايران هست که در خانه های روستاها و قصبات آنجا، در و صندوقهای آنها قفل ندارد، و در آن خانه ها و صندوقها طلا و جواهرات هم هست، و هر صبح مردم قريه، از زن و مرد به صحرا می روند و مشغول زراعت می شوند، و هيچ وقت نشده است وقتی که به خانه برگردند، چيزی از اموال آنان به سرقت رفته باشد ...
يا يک شتردار ايرانی که دو شتر دارد و جای او معلوم نيست که در کدام قسمت مملکت است، به بازار ايران می آيد و در ازای«پنج دلار» دو بار زعفران يا ابريشم برای صد فرسخ راه حمل می کند و نصف کرايه را در مبداء و نصف ديگر آن را در مقصد دريافت می دارد، و هميشه اين نوع مال التجاره ها سالم به مقصد می رسد.
و نيز دو تاجر ايرانی، صبح شفاهاً با يکديگر معامله می کنند و در حدود چند ميليون، و عصر خريدار که هنوز نه پول داده است و نه مبيع آن را گرفته است، چند صد هزار تومان ضرر می کند، معهذا هيچ وقت آن معامله را فسخ نمی کند و آن ضرر را متحمل می شود.
اينهاست که شما می توانید به ملت خودتان اطلاعات بدهيد، تا آنها بدانند در اينجا به طوری که انگليسی ها ايران را معرفی کرده اند، يک مشت آدمخوار زندگی نمی کنند ...
در خاتمه با تشکر از لطف شما احترامات خود را تقديم می دارد.
پاسخ علياكبر دهخدا به درخواست مصاحبه صداي آمريكا
دعوت سفارت آمريکا از استاد علی اکبر دهخدا برای مصاحبه با راديو صدای آمريکا
19 دیماه 1332 تهران
آقای محترم- صدای آمريکا در نظر دارد برنامه ای از زندگانی دانشمندان و سخنوران ايرانی، در بخش فارسی صدای آمريکا از نيويورک پخش نمايد. اين اداره جنابعالی را نيز برای معرفی به شنوندگان ايرانی برگزيده است. در صورتی که موافقت فرماييد، ممکن است کتباً يا شفاهاً نظر خودتان را اعلام فرماييد تا برای مصاحبه با شما ترتيب لازم اتخاذ گردد .
ضمناً در نظر است که علاوه بر ذکر زندگانی و سوابق ادبی سرکار، قطعه ای نيز از جديدترين آثار منظوم يا منثور شما پخش گردد.
بديهی است صدای آمريکا ترجيح می دهد که قطعه انتخابی سرکار، جديد و قبلاً در مطبوعات ايران درج نگرديده باشد. چنانچه خودتان نيز برای تهيه اين برنامه جالب، نظری داشته باشيد، از پيشنهاد سرکار حُسن استقبال به عمل خواهد آمد.
با تقديم احترامات فائقه :
سی. ادوارد. ولز
رئيس اداره اطلاعات سفارت کبرای آمريکا
دزدیهای مدرن
Recently by Amir Sahameddin Ghiassi | Comments | Date |
---|---|---|
From Wall Street to the house of dictators. Hate and Ignorance. Part three. | - | Dec 06, 2011 |
The hate between Bahais and… Part two | - | Dec 05, 2011 |
The hate and disunity between Bahais and Moslems, West and East | - | Dec 05, 2011 |
Person | About | Day |
---|---|---|
نسرین ستوده: زندانی روز | Dec 04 | |
Saeed Malekpour: Prisoner of the day | Lawyer says death sentence suspended | Dec 03 |
Majid Tavakoli: Prisoner of the day | Iterview with mother | Dec 02 |
احسان نراقی: جامعه شناس و نویسنده ۱۳۰۵-۱۳۹۱ | Dec 02 | |
Nasrin Sotoudeh: Prisoner of the day | 46 days on hunger strike | Dec 01 |
Nasrin Sotoudeh: Graffiti | In Barcelona | Nov 30 |
گوهر عشقی: مادر ستار بهشتی | Nov 30 | |
Abdollah Momeni: Prisoner of the day | Activist denied leave and family visits for 1.5 years | Nov 30 |
محمد کلالی: یکی از حمله کنندگان به سفارت ایران در برلین | Nov 29 | |
Habibollah Golparipour: Prisoner of the day | Kurdish Activist on Death Row | Nov 28 |