گفت و گوی بی بی سی با شهبانو فرح پهلوی در باره شاپور بختیار و آخرین ماه

arshan
by arshan
11-Aug-2011
 

شهبانو فرح پهلوی: اول از همه، خوشحالم امروز که با من صحبت می شود، سالروز مشروطیت است که خیلی جالب است و در تاریخ ما مهم است. آن مطالبی که شما در باره جبهه ملی گفتید، فکر نمی کنم که من امروز در موقعیتی باشم که بخواهم برگردم به پنجاه سال پیش و در این مورد بحث و گفت و گو کنیم؛ برای اینکه آن اتفاقاتی که در سال ۵۷ افتاد، خیلی مسایل مختلفی بود که به آنجا رسید. به طور خلاصه بگویم که پادشاه تا پیش از ۲۸ مرداد، واقعا طبق قانون اساسی و مشروطه سلطنتی، سلطنت و پادشاهی می کرد، ولی به دلیل اتفاقاتی که افتاد شاید قدرت را بیشتر در دست خودشان گرفتند و شاید مملکت در شرایطی بود که بعضی وقت ها مجبور می شدند که این کار را بکنند. گفتم که الان نمی خواهم وارد این موضوع بشوم، چون بحثی طولانی است.

گفت و گوی بی بی سی با شهبانو فرح پهلوی در باره شاپور بختیار و آخرین ماه from arshan on Vimeo.


Share/Save/Bookmark

more from arshan
 
anglophile

بد نیست این را هم بخوانید

anglophile


نقش پنهان فرح پهلوی در نخست وزيری شاپور بختيار  دکتر هوشنگ نهاوندی ریشه­های خویشاوندی بختیار با فرح پهلوی را نشان می­دهد و می­نویسد: «اما شاپور بختیار، او، خواهرزاده­ی خانم لوییز قطبی (صمصام بختیاری) همسر دایی شهبانو بود. می­گویند مادرش (مادر بختیار) که در جوانی فوت کرد شباهت بسیار به خواهر خود لوییز (خاله­ی شاپور بختیار) داشت. در تمام  این سال­ها محمد علی قطبی مقاطعه کار ثروتمند و پر نفوذ که پس از فوت پدر شهبانو، هنگامی که او بیش از هفت سال نداشت، خواهرزاده­ی خود را چون پدری بزرگ کرده بود، حامی و پشتیبان بختیار بود. و بدین سان «رضا قطبی» و « فرح دیبا» که هم­سن بودند، با هم در کانون خانوادگی «محمد علی قطبی» پرورش یافتند. شهبانوی آینده­ی ایران همواره «رضا قطبی» را چون برادری می­پنداشت و دوست می­داشت. به عبارت دیگر پسر خاله­ی بختیار، پسر دایی شهبانو و تقریبا برادر او بود و این روابط ظاهرا در آن روزهای بحرانی نقشی مهم داشت. به ویژه که گفته می­شود خانم لوییز صمصام بختیاری هم در شاپور بختیار و هم در شهبانو فرح نفوذ بسیار داشت که حتا بعد از جدایی محمد علی قطبی از او در روزهای انقلاب،...هم­چنان ادامه داشت...خستین دیدار در سپتامبر 1978 در ویلای قطبی در شمال تهران (دروس) انجام گرفت. نوشته­اند که این دیدار شش ساعت به درازا کشید. صاحب­خانه بعدها گواهی داد که خانه را شش ساعت از پیشخدمت­ها تهی کردند. اما گفت و گوها کوتاه­تر بود و دو ساعت و نیم ادامه داشت. ظاهرا سپس شهبانو رفت و خانم لوئیز قطبی که در خانه مانده بود گفت و گویی درازتر با خواهر زاده­ی خود (شاپور بختیار) داشت. دست کم  یک دیدار دیگر، چند روز بعد صورت گرفت. آیا این دیدارها بدون آگاهی شاه انجام شد. می‌توان چنین پنداشت...» [آخرین روزها صص 2-301]     //asre-nou.net/1384/day/19/m-naghshe-penhan.html