زندگی‌ حسی است ساده برای من


Share/Save/Bookmark

artin_amir
by artin_amir
13-Apr-2011
 

 

 

فردا مرا یاد تنهاییم می‌اندازد 

و گونه‌های فرسوده دیروز مرا با مردگان هزار ساله می‌کند مأنوس

نمی‌ دانم چرا اینگونه پشت حقایق تنها مانده ام

چه قالب تلخ و بی‌ رنگی‌ دارد زندگی‌

برکه‌ای راکد است، نه رودیست روان

نه اصلا بعدی ندارد زندگی‌، لحظه ایست تنها

زندگی‌ همین امروز است، حادثه‌ای بین فردا و دیروز ، واهمه‌ای نا میرا 

زندگی‌ حقیقت به آغوش کشیدن تو و تنهاییست

زندگی‌ درد دل مردگان است با تو

حسّ عجیبی‌ دارد زندگی‌، یک روز می‌‌خندد  و فردا چون مادری

                                      دلشکسته از کردار فرزند پشت می‌کند به تو

هرگز یادم نیست زندگی‌ پرسیده باشد از من چه رنگی را‌ دوست دارم

                                      و چه روزم را بارانی می‌خواهم

                                 * * * *

صدای تنهایی‌ ترنم دلنشینی است که از قهقرای وجودم با آوای پیانو آبستن شده است

                                      و مرا به آنسوی زندگی‌ می‌‌برد

حسی است نا ملموس .... مثل لبخندی است بی‌ دلیل

مثل رقص نارنجی پائیز است ... غم لطیفی است زندگی ...

مرا مثل کودکی میکشد به سوی تجربه‌های بلوغ

و در همین نزدیکی‌ پنجره‌ای است که نگاهم را مأنوس می‌کند به یک برگ

                                       که به افیون طبیعت معشوق زمین است

چه پایبند است به زمین و چه زود خواهد مرد اگر باد بیاید.... 

زندگی‌ همین است ... لحظه‌ای بین این دو مرز، دو نهایت، دو ابدیت

                                       که با پنجره‌ای از هم جدا مانده اند

و من میان این دو هستی‌ به تشنج زندگی‌ رسیدم

فهمیدم که آنسوی درخت و این بانگ و دلهره چیزی نیست

فهمیدم که من و تنهایی‌ و مردگان مانوسیم میان طیف این دو ابدیت

فهمیدم که زندگی‌ حسی است ساده برای من ...

برای من رقص نت‌های ساز است و رنگ

و من میان این دو با تنهائیم در سرزمینی دور قدم می‌ زنم ...

ببین چه آرامشی دارد تنهایی‌ وقتی‌ بی‌ محابا به آغوشش میکشی

  

  ( جامی‌ در دست دارم، و تو هم هستی‌ ...)

          

   راستی‌ تنهایی‌ تو چگونه است....

 

  By: Artin Amirian


Share/Save/Bookmark

Recently by artin_amirCommentsDate
All is calm on the road, a nostalgic experience
2
Oct 13, 2009
more from artin_amir
 
Manoucher Avaznia

زیبا نوشته ای

Manoucher Avaznia


زیبا نوشته ای جوان.

دیدم که زندگی

پویا و پر تپش

تازد به هر کجا

همراه واژه ات.

کنکاش را ز کف منه

تنها؛ میان جمع.

 

خیرت به پیش باد.