کدوم افتخار؟


Share/Save/Bookmark

کدوم افتخار؟
by Cost-of-Progress
15-Mar-2012
 

من یک ایرانی‌ هستم. در ایران تحصیل کردم و فعلاً در آمریکا و در ایالت فلوریدا زندگی‌ می‌کنم. خيلي دلم ميخواست چند جمله اي در جهـت تمجيـد از ايــران و ايــرانی بنويســـم ولـی دروغ چرا؟ کجــای اين مــلت افتخــار دارد؟ يک مشـت دزد ، کلـــاش، متظاهر ، خائــن، فرصت طلـب، تنبــل حـق ناشنـاس و پُشـت هم انداز در يک منطقـه از اين دنيـا بنــا م ايــران جمـع شده انـد و دلشــان خوش اسـت که زمـانـی آدم بـوده انـد. به قدرت خـدا، اين سـرزميــــن هيچـوقت موجـودات با صفـات بـالا را کـم نداشته است. ا ُمتـّـی ( ا ُمت يعنی گلـه شتر) کـه آريوبرزن اش را يک ايرانی خائن لو ميدهد، امتـی کـه بابک اش را افشين که آ نــــهــم يک ايرانی است تحويـل خليفـه اش ميـدهـد، امتـی کـه کـريم خان زنـد ش چند سالی بيشتر دوام نمی آورد ولی قاجـاريه اش تمام نا شدنــی است، امتـی کـه امير کبيرش را ميکشنـد و جايش يک دلقک ميگذارند و آب از آب تکان نميخورد، امتـی کـه يك كشور خارجي رضاشاه اش را بر سر کار می‌‌آورد وتبعيــد ميکنند و همه جشـن ميگيــــرند، امتي كه 99 درصدش به جمهوري اسلامي راٌي ميدهد بدون اينكه بداند چه معجوني است، امتـی کـه بیست و نو سالمثل سگ توی سرش ميزنند و صدايـش در نمی آيد، و بالاتر از همه، امتی که در سال 57 با جمعيت پنج مليونی به استقبال امامش ميرود، بعد از ده سال که اين رهبر ارمغانی جز فشار و گرانی و تورم و جنگ و نکبت و مرگ برای ايشان نمي آورد، اين بار با جمعيت ده مليونی به تشييع جنازه اش ميرود! ترا به خدا اين حدٌ بلاهت نيست؟ اين امت اُمّتي كه ادّعا داريم هنر نزد اوست و بس، سروری تازيان را به درازای 508 سال تحمل کرد. در طی اين سالها عرب، اموال ايرانيان را به غنيمت گرفت، زنان آنان را کنيز و مردان آنان راغلام کرد. ايرانيان مـوالـی شدند. با اين عنوان، ايرانيان را تحقيرها کردند، حق داشتن مقامهای کشوری و نظامی را از او گرفتنـد. عربها با موالی راه نمی رفتنـد و به آنان اجازه نمی دادند که بر جنازه عرب نماز بگزارد. موالی حق ازدواج با عرب را نداشت. موالی ميبايست پياده به جنگ برود و از غنـا ئم هم سهمی به او داده نميشـد. موالی به نام پيشين خود خوانده نميشد. او ميبايست به نام کسی که او را اسير کرده و يا در بازار برده فروشان خريده بود، يا به نام يک عرب خوانده ميشد. ايرانيان خوش غيرت 508 سال اين حقارت را به جان خريدند و غير از حدود ده مورد جدی، مقاومتی ديده نشـد. اين ، به حساب من ميشود يک مقاومت در هر 50 سال!!! کجــای اين مــلت افتخــار دارد؟ فکر نکنيد که بعد از 508 سال ايرانيان بيدار شدند و قيام کردند و حکومت خليفه را برانداختند. نه خير، بايد يک مغول بنام هلاکو مي آمد و به حکومت عباسيان پايان ميداد. بعد از 508 سال نوکری عرب، حالا نوبت نوکری مغولان به مدت 300 سال بود. اگر متوسط مقاومت در مقابل اعراب 50 سال بود، در مقابل مغولان در يکصد سال اول هيچـگونه مقاومتی نشان داده نشد. قيام سربداران در خراسان بيش از يکصد سال پس از حمله مغول روی داد. پس از 300 سال آقايآن صفوی تشريف آوردند و تشيع را که خود از عباسيان و مغولان مخربتـر بود ، به ارمغان آوردند. اين ملت هيچوقت نتوانسته است کار مثبتـی برای مملکت اش انجام بدهد. بي خودي هم پُز تاريخ پُر فتوح دو هزار و پانصد ساله و هفت هزار ساله را هم به رُخ من نكشيد. جوابتان در كتاب "سازگاري ايراني" به قلم مهندس مهدي بازرگان است. وقتي بنا باشد ملتي به طور جدي با دشمن روبرو نشود، تا آخرين لحظه نجنگد و بعد از مغلوب شدن سر سختي و مقاومت نكند، بلكه تسليم اسكندر شود و آداب يوناني را بپذيرد، اعراب كه مي آيند در زبان عربي كاسه گرمتر از آش شده صرف و نحو بنويسد يا كمر خدمت براي خلفاي عبّاسي بسته دستگاهشان را به جلال و جبروت ساساني برساند، در مدح سلاطين تُرك چون سلطان محمود غزنوي آبدارترين قصائد را بگويد، غلام حلقه بگوش چنگيز و تيمور و خدمتگزار و وزير فرزندانش گردد، يعني هر زمان به رنگ تازه وارد در آمده به هر كس و ناكس تعظيم و خدمت كند، دليل ندارد كه نقش و نام چنين مردم از صفحه روزگار برداشته شود. سرسخت هاي يك دنده و اصولي ها هستند كه در برابر مخالف و متجاوز مي ايستند و به جنگش ميروند يا پيروز ميشوند و یااحياناً شكست ميخورند و وقتي شكست خوردند حريف چون زمينه سازگاري نمي بيند و با مزاحمت و عدم اطاعت روبرو ميشود از پا درشان مي آورد و نابودشان ميكند. علاوه بر اين، ايراني كه امروز ميبينيد وجودش را مديون بُلشويك ها است. در سال 1907 انگليس ها و روسيه تزاري با هم توافقشان را كرده بودند كه ايران را بين خود تقسيم كنند و حتي انگيس ها از جنوب وارد شده بودند، ايران شانس آورد در آن موقع انقلاب 1917 پيش آمد و برنامه اشغال ايران معوّق ماند. کجــای اين مــلت افتخــار دارد؟ حسن نراقي در كتاب بسيار روشنگر " چرا در مانده ايم جامعه شناسي خودماني" ميگويد: اگر به سراسر اين تاريخ نگاه كنيد، يا اغماض­هاي جزئي، سراسر آن يك طيف بكنواخت و تكراري و سينوسي است. قبيله اي دچار ظلم و ستم، ركود و پس از آن رخوت، بي تفاوتي و نوميدي ميشود، يك قوم، يك سركرده، يك جريان، يك همسايه فرصت را مغتنم ميشمارد در دستش شمشير و در كامش زبان چرب و وعده هاي فريبنده ولي در كلّه اش جز به غارت و تاراج ره هيچ چيز ديگري نمي انديشد. يعني براي فتح فقط زور بازو نياز است و ويراني و آتش زدن، چه در اين مرحله استطاعت انديشيدن نه تنها عامل موٌثري نيست بلكه تا حدودي باز دارنده هم هست. فاتح ميشود، قبلي ها را يا ميكُشد و يا فراري ميدهد، جايش مي نشيند تا از درون قبيله يك عده كه نه شهامت كشته شدن را داشتند و نه قدرت و يا شانس فرار، به سرعت تغيير شكل مي دهند، با فاتح به صورت كاسه داغ تر از آش همداستاني ميكنند، ميشوند دست راستش! يحيي برمكي در خدمت هارون قرار ميگيرد، خواجه نظام الملك ميشود همه كاره ملكشاه سلجوقي، خواجه نصيرالدين طوسي مي شود دست راست خان مغول، ميرزا ابراهيم كلانتر با هزار دوز و كلك حكومت را از زنديه ميگيرد و ميدهد به دست قاجاريّه اما چون تدبير نيست (و اگر هست اختصاصاً در جهت منافع شخصي به كار ميرود) برنامه ريزي نيست، مديريّت پايدار نيست، درايت نيست، خيلي زود شمارش معكوس شروع ميشود. سراسر تاريخ گذشته مان را نگاه كنيد گرفتن به همت يك مرد نظامي انجام ميشود چون براي گرفتن فقط زور لازم است و آتش زدن و زبان درآوردن، امّا وقتي اوضاع آرام شد مي بينيد كه ديگر حتي نادر شاهي كه براي ايراني ي سرافكنده ي بعد از صفويّه، اين چنين اعتباري را فراهم آورده، قادر به ادامه ي كار نيست چون تمرين سازندگي نكرده، آمادگي و سواد لازم را براي كار ندارد، بنابر اين همان رويّه ي نظامي را آنقدر ادامه ميدهد كه مردم براي تامين ماليات مجبور ميشوند دخترانشان را به تركمن ها بفروشند و وقتي ديگر به جان آمدند باز شروع ميشود، روز از نو و روزي از نو... ميبينيد كه افتخار صادرات ناموس به دوبي و پاكستان چيز تازه اي نيست و قبلاً هم مفتخر بوده ايم. کجــای اين مــلت افتخــار دارد؟ اين که از قديم، در اخيرِتان چه داريد؟ انقلاب مشروطيّت؟ اگر فکر ميکنيد انقلاب مشروطيت کار اين خوش غيرتان بوده است اشتباه ميکند. اگر سفارت انگليس نبود و مشروطيت به نفع اش نبود، انقلاب مشروطيت هم اتفاق نمي افتاد. رجوع كنيد به ديگ هاي پلو و خورشت در باغ سفارت انگليس توسط مشروطه طلبان. امتـی که هر بار پهلــوانی زائيــد در برابرش صد ها خائن پس انداخت که آن پهلـوان را بکشنـد. کجــای اين مــلت افتخــار دارد؟


Share/Save/Bookmark

Recently by Cost-of-ProgressCommentsDate
The Real Iranian Top Gun
15
Aug 21, 2012
It Happened
92
Jul 16, 2012
Work Sets You Free
11
Jul 16, 2012
more from Cost-of-Progress
 
Siamak Asadian

"Essentialism" as an attribute of Fundamentalist thinking

by Siamak Asadian on

It's pretty interesting that: extreme nationalsit, Hezbollah, Shahollah and Stalinsts are ALL AFTER A LOST PURITY.

Extreme Nationalists see this lost purity in a mysterious lost pure Perisan culture (that never existed, and is purely a figment of their imagination).

Hezbollah see it in people's loss of their religious belifes.

Shalollahi see it in people's doubt on position of Shah, as the King-God of the country.

Stalinist see it as the purity of the "working class."

And what they all have in common is that they will resort to any and all mean, including unrestrained violence to achieve this lost purity.

As usuall, the everyday reality, of everyday people remains a bit to complex, contradictory, and complicated to fit into any of these obtuse little schemas.

But that's another story.


Siamak Asadian

Fanos khanom I'm all ears

by Siamak Asadian on

Now if we have been all so defeated by Arabs that we can't say a positive thing about our resistance to that invasion, how come Iranians all the ONLY COUNTRY ON EARTH INVADED BY ARAB MUSLIMS THAT STILL SPEAK THEIR OWN LANGUAGE?

How is it that we have been able to make all our invaders from Greek, to Arabs to Mongols adopt our culture and arts (after a while of course).

There is a thing called taking inverntory of our history and culture.

It just shows how much we understand (or don't understand, as is the case here) and appreciate our history and culture when we condense the whole process of more than 3000 years of history to less than five paragraph, and call it "cultural criticism!!!"

Like any other ancient culture and civilization we have had good times and bad times. Lets go over them case by case, as serious historians and cultural critiques do. And not reduce all of it to some pre-determined obtuse journalistic biased conslusion, that's all.

Is that too complicated?

If any thing I think, it is  the author of this diatribe, COP jaan and you (with all due respect for your idea of "Iranian culture needs a jolt in the groin to get catapult into the twenty first century") who need to open your eyes, heart and arive and a balanced and objective assesment of our nation's cultural, historical resources.

And a big happy Noroz to all.


Anahid Hojjati

.

by Anahid Hojjati on

.


Bavafa

من انام که رستم بود پهلوان...

Bavafa


Well said, who ever wrote this.

حالا هی‌ به خودمون بنازیم.

'Hambastegi' is the main key to victory 

Mehrdad


MRX1

No argue

by MRX1 on

You can't really argue with the person that wrote this. Majority of what has been said is right on the money. Simple truth is, the real Iran vainshed 1400 years a go and what is left is nothing but omatestan of some flavor which changes every couple of decades  with which ever way the wind blows!(Too bad communism is gone otherwise we will be trying that next!)

The country really needs a resurection  far deeper and more meaning full than even pahlavi era.  Till that happens all the efforts pretty much will not pan out to anything meaningfull.


مآمور

From Babiyan movement, to Constitutional Revolution, to National

by مآمور on

ببخشید خیار هم جزء میوها است؟؟؟

I wear an Omega watch


fanoos

A great blog. Siamak Jaan pay attention to this

by fanoos on

write up. Open your hearth and eyes and ears to the words of love and wisdom.

Thank you.


Siamak Asadian

A distortion of our history and distaste for Iranian people,

by Siamak Asadian on

the common link between monarchists and hezbollah.

=============================================

From Iranians resistance to Greeks, Arabs, Mongols,

From Babiyan movement, to Constitutional Revolution, to Nationalization of Oil industry

To all the resistance in the past two years, with the daily toll of political prisoners, getting incarcerated and worse

All of this is not worthy of a single consideration.

All we need to know is that our entire historical existence is good for nothing, in less than five paragraphs, nonetheless!

Now that's some "historical analysis." Condolences.


Cost-of-Progress

Red wine jaan as I said

by Cost-of-Progress on

in the blog front, I did not write this piece, but since it has some logical critical points, I posted it.

I find it hard to argue with some of the points made in this, but do realize that this is also one of our soft spots: our short comings.


Red Wine

...

by Red Wine on

درود به شما ...

مشخّص است که جنابعالی نویسنده این متنِ سراسر پَهلوی التَصدّقات نیستید،چون شما هم از تاریخ اِطلاع داشته و هم به اموراتِ فعلی‌ ایران زمین واقِف هستید و در ضمن با توجه به نیک‌ِ شما مشخص است که پیشرفتِ مملکت را دیگر به بازگشت به قدیم ندانسته و خواهان پسرفت نیستید.

ترس و واهمه نویسنده از جای دیگر است که این چنین واقعیاتِ گذشته را مالاندِه و مردمانِ فعلی‌ میهنمان را احمق پنداشته است،اما یَزدان را سپاس که حال ایرانی بیدار گشته و می‌خواهد برای یکبار هم که شده است خودش برای کشورش تصمیم گیرد،شاید دیر و زود داشته باشد و اما سوخت و سوز ندارد و دیگر که این قِسم قزاّق نِبشتار‌ها تنها برای آن دسته مردمانی جالب است که از ۷ دنیا بی‌ خبر و از ۷ طبقهٔ آسمانِ خدا به پائین افتاده ... ! خداوند لعنت کند آن دسته نا اهلانی که می‌‌خواهند دو دستگی به میانِ ایرانیان ایجاد کنند.خداوند رسوا کند آن دسته بی‌ اصل و نَسبانی که از حال و احوالِ ایرانی بی‌ خبرند و این چنین ظلم و ستم به ایشان رَوا کنند.

این هم منبع اصلی‌ این مَقال الغَبی :

//sarbazevatan-arshan.blogspot.com/2011/06/blog-post_3131.html

شما دوستِ عزیز زحمت کشیدید که هم میهنانِ خود را آگاه فرمودید،با سپاس از شما.