Angels of Iran, Continued...

 Angels of Iran, Continued...
by faryarm
07-Apr-2011
 

CULTURE RESPECTED: The Execution of Gholam Hossein Farhand
Farzad Farhand shares stories about his father Gholam, a factory owner in southern Iran, beloved by his family, employees and community. Mr. Farhand, a member of the Baha'i Faith, faced significant persecution at the hands of the Islamic Republic of Iran during the early years following the revolution. He was executed on December 3, 1985 at Evin Prison in Tehran. His crime was his belief.

 

Share/Save/Bookmark

more from faryarm
 
Anis Cyrus

manam iraniam

by Anis Cyrus on


Sahameddin Ghiassi

ایکاش که همه بهاییان به دستوران و آموزه های دینی خود عمل میکردند

Sahameddin Ghiassi


که در آنصورت بسیاری از مشګلهای حل میشد. بسیاری از همشاګردیهای من و دانشجویان من حتی دانش آموزان من شاید هریک به علتی خودکشی کرده اند چه زن و چه مرد و این مشګلات در غرب است که شاید ریشه  مردم خاورمیانه را می کشد و آنان را به سوی خود کشی میکشاند.  آیا ما نمی توانیم باهمکاری هم و دینها این مشګل راحل کنیم دینهایی که بایست دوستی و محبت بیاورند نه جدایی و منزوی کردن و از خود راندن های محترمانه و یا خشمیګنانه  کشتن و بستن ویا کشتن روح  و فکر ؟ 

 یا با خشونت و یا با ارعاب و یا با بی محلی و مسخره کردن و کنار زدنها   به امید اینکه دوستی ها عشق ها و محبت ها نمیرند و نګذارند که فرزندان ما  چاق مفرط  سردرګم  بشوند و به دامان نامادری که پناه برده اند  بی امید ګشته و خودکشی کنند.  ایکاش مردم ثروتمند و توانمند خاورمیانه برای این جوانان آواره کاری میکردند و برایشان پناهګاهی میشدند و با ایجاد کار و دانشګاه آنان را زیرسایه خود میګرفتند و یا کسانی که اینکارها را دوست دارند بکنند حمایت میکردند  مګر چه فرقی بین فرزندان خاورمیانه است که بایست همدیګر را بکشند و نابود کنند  و باهم به عوض همکاری و احترام به عقاید هم یا برای پول و یا برای تعصب با دشته وبمب بجان هم بیفتند؟  بقول آقای محمود دولت آبادی  بچه ها همدیګر را نکشید  همدیګر را درک کنید   که ای دوست در روضه قلب جز ګل عشق مکار   یا سراپرده یګانګی در سراسر عالم برپا شد  به چشم بیګانګی در هم ننګرید   که همه بار یک دارید و برګهای یک شاخسار و ګلبرګهای یک ګلبن   که این کلام حضرت بهاالله است که دیګران  بعضی ها اورا پیامبر فرقه ضاله میدانند نمیدانم کجای این کلام مملو از عشق و دوستی کلامی ضاله است   ایکاش لااقل همه بهاییان به این ګفته ها ارج میګذاشتند و عمل میکردند  ایکاش انصاف بود و مروت نه تملق و تظاهر و جانماز آبکشی و بی معرفتی و فساد و تمامیت خواهی  الهی آمین