foadmanshadi

//www.youtube.com/watch?v=k-ERWz-ASOU

یاران ایران افرادی هستند که اداره امور بهایان این سرزمین را بر عهد گرفته اند و از ۲۵ اردیبهشت ۱۳۸۷ بیش از ۲۰ ماه و نیز بیش از ۴ ماه تحمل حبس انفرادی تا به امروز در بند موقت به سر میبرند

یاران ایران در زندان نیستند، در بازدشتگاه موقتند. آن محل تخت خواب هم ندارد. این هفت نفر بیست ماه است که روی زمین بتنی‌ می‌‌نشینند و میخوابند. به همین علت عفیف نعیمی به کمردرد شدیدی مبتلا شده و وحید تیزفهم سه دهم بینایی یک چشم خود را به علت فشار‌های زندان از دست داده است.

بیشتر این هفت نفر به علت نشستن ممتد و طولانی‌ روی زمین دچار زخم بشتر شده. یارن ایران در یک اتاق دو در سه زندگی‌ میکنند بی آنکه هیچ نور آفتابی بتواند وارد فضا شود. گاهی‌ اوقات در اتاق خانومها آنقدر هوا برای تنفس کم است که از مسول بازدشتگاه درخواست میکنند دریچهٔ کوچک روی در را برای مدتی‌ باز نمایند، اما این درخواست هم هرگز پذیرفته نمی‌شود. یاران ایران نمیتوانند آزادانه به خانواده خود تلفن بزنند، از مطالعه محرومند، تاکنون به مرخصی نرفته و حتی از داشتن یک خودکار هم محروم بوده اند.

بازداشتگاه موقت محل نگهداری افراد برای مدتی‌ بسیار کوتاه است. با این وجود یاران ایران بیست ماه در این موقعیت به سر برده‌اند، اما تمام این مشکلات، محرومیت ها، بازجویی‌های پیاپی، اتهامت بی‌ اساس، تند خویی زندانبان، بیماری و ضعف سبب نشده که روحیه و سرور خویش را از دست بدهند

دولت ایران در پی‌ طراحی سناریو از پیش طراحی شده، پس از آشوب‌های روز عاشورا، بهایان را به نقش داشتن در آشوبهای پس از انتخابات و به خصوص روز عاشورا متهم کردند

این جو سازیها با تصویری از زنی‌ محجبه با پلاکاردی که بر روی آن نوشته شده بود موسوی بهایی اعدام باید گردد و همچنین تهمتهای بی‌ اساس روزنامه کیهان و دیگر رسانه‌ها به اوج خود رسید

تمام این فضا‌ها در حالی‌ ایجاد میشود که به زودی مدیران جامعه بهایی محاکمه خواهند شد. به نظر می‌رسد دستگیریهای گسترده ۱۳ دی‌ ماه یکی‌ از نمایشهای دروغ پردازنهٔ دولت برای توجیه فشارهای روز افزون بر شهروندان بهایست.

تمام سعی‌ مسئولین کشور این است که ظلم و بی‌ عدالتی‌هایی‌ را که به مردم ایران وارد می‌‌آورند را با اتهاماتی نظیر تبلیغ علیه نظام رفع و رجوع نمایند .

البته این فریب‌ها برای مردم ایران که با گوشت و پوست، تمام این تبعیض‌ها را حس میکنند قابل قبول نخواهد بود.

از آنجا که هدف نهایی مسئولین از افزایش آذار و اذیت و محدودیت بر بهایان، از میان بردن جامعه بهایی، گسست روابط میان ایشان، ایجاد فقر فرهنگی‌ و مجبور نمودن ایشان به ترک وطن است، ولی‌ هیهات که پس از ۱۶۵ سال با به کارگیری انواع حیله و نیرنگ به مقاصد خود دست نیافته اند.

وقتی‌ صحبت از حقوق تضییع شده بهایان با هموطنان پیش می‌‌آید، برخی‌ می‌گویند چرا تقیه نمیکنید؟ ولی‌ بهایان با صداقت و قانون حقوق شهروندیشان را می‌‌خواهند نه با دروغ و مخفی‌ کاری. هیچ انسان و هیچ عقیده ای‌ حاضر نیست تنها به علت نمایش پوچ ظالمان جان و عمر و آسایش کودکان و آینده خود را از دست بدهند.

بهایان قدرت را نه در جدال و فساد و دروغ و ریا یافته بلکه در صداقت و یکرنگی می‌‌بینند. قدرتی‌ که با استقامت و صبر و محبت ریشه و رشد می‌کند با بادی به خود نمیلرزد.

محاکمه بهایان ایران در شرایطی نا‌ عادلانه صورت می‌‌پذیرد. وکلای مدافع ایشان، خانم شیرین عبادی در خارج از کشور به سر میبرند و عبدالفتاح سلطانی نیز خود پس از انتخابات توسط نیروهای امنیتی دستگیر شده. دادگاه این افراد در زمانی‌ اجرا میشود که اوضاع سیاسی کشور در تنش و التهاب است. چه کسی‌ از ماهیت حقیقی‌ دادگاه‌های ایران آگاه نیست؟ در این محاکمه کسی‌ به تماشا نمیاید. کسی‌ به دفاع از زندانی نمیپردازد. این دادگاه فقط یک نمایش است برای ساده دلان. در این دادگاه فرقی‌ نمیکند زندانی کیست چه اتهامی دارد و دفاعیاتش چیست. در اینجا حکم از پیش امضأ شده است.

به امید روزی که دادگاه گهوارهٔ داد و عدالت گردد، وکیلان و حق جویان کلامشان آزاد و دستانشان باز، مردمان پر امید با اندیشه‌های گوناگون خیرخواه یکدیگر در سرزمینی آباد و آزاد در کنار هم زندگی‌ کنند. امروز روز هشیاری مردم ایران فرا رسیده. دیگر با نمایش و خیمه شب بازی نمیتوان عقل‌ها را ربود.

به امید آزادی ایران و ایرانی