دیروز سالروز انقلاب سفید/انقلاب شاه و مردم بود.
در ششم بهمن ١٣٤١ محمد رضا شاه پهلوی اصلاحات پیشنهادی خود که در شش اصل گنجانده شده بود را به همه پرسی گذاشت، بعداً شش اصل به ١٩ اصل توسعه داده شد.
۶ اصل:
- اصلاحات ارضی و لغو نظام ارباب و رعیتی
- ملی کردن جنگل ها و مراتع
- فروش سهام کارخانجات دولتی
- سهیم کردن کارگران در سود کارخانه ها
- دادن حق رأی به زنان و برابری حقوق سیاسی آنان با مردان
- تأسیس سپاه دانش
در آنزمان اراضی کشور در مالکیت کشاورزان(٢٠٪ )، ملاکین بزرگ(٥٠٪)، اوقاف و روحانیون (٢٠٪)، دولت و شخص محمد رضا شاه (١٠٪) بود.
اصلاحات به نارضایتی ملاکین و روحانیون منجر شد. روحانیون بجز از دست دادن منافع مالی با آزادی و برابری زنان با مردان مخالف بودند که هنوز نیز هستند.
با غیر قابل انکار انگاشتن خلافکاریهای بعضاً جنایی دوران پهلوی، سئوال:
چرا چپولان از اصلاحات معقول استقبال/دفاع نکردند و به پشتیبانی از ارتجاع سیاه ادامه دادند؟
چرا چپولان اکنون هم مدافع اصلاح اسلامیون ٣٣ سال حاکم ١٤۰۰ سال اصلاح ناپذیر هستند؟
تبریک
پ.ن. خمینی در ١٣ خردارد ١٣٤٢:
" آن روزی که آن رفراندم غلط انجام گرفت، آن رفراندوم مفتضح انجام گرفت….تساوی حقوق زن و مرد، رای عبدالبهاء است؛ آقایان از او تبعيت می کنند. آقای شاه هم نفهميده می رود بالای آنجا، می گويد: تساوی حقوق زن و مرد. آقا! اين را به تو تزريق کردند که بگويند بهايی هستی، که من بگويم کافر است؛ بيرونت کنند. نکن اينطور، بدبخت!"
بخشی از سخنرانی ١٥ خرداد ١٣٤٢ خمینی:
خمینی که شدیداً مخالف اصلاحات، خصوصاً حق رأی و برابری زنان با مردان بود، پس از سخنرانیهایی در راستۀ برانگیختن مردم به آشوب، دستگیر و قصد محاکمه و اعدام او را داشتند که با وساطت آیت الله شریعتمداری آزاد و به عراق فرستاده شد. پس از انقلاب خوش عاقبت و بازگشت به ایران، خمینی که دیگر "امام " شده بود خدمت منجی خود و دیگران مانند آیت الله منتظری که در نجات جان او بسیار تلاش کرده بودند رسید.
Recently by Fred | Comments | Date |
---|---|---|
ادا اطوار اسلامی | 5 | Dec 05, 2012 |
مسجد همجنسگرایان | 1 | Dec 05, 2012 |
Iranians are legitimate target | 10 | Dec 04, 2012 |
Person | About | Day |
---|---|---|
نسرین ستوده: زندانی روز | Dec 04 | |
Saeed Malekpour: Prisoner of the day | Lawyer says death sentence suspended | Dec 03 |
Majid Tavakoli: Prisoner of the day | Iterview with mother | Dec 02 |
احسان نراقی: جامعه شناس و نویسنده ۱۳۰۵-۱۳۹۱ | Dec 02 | |
Nasrin Sotoudeh: Prisoner of the day | 46 days on hunger strike | Dec 01 |
Nasrin Sotoudeh: Graffiti | In Barcelona | Nov 30 |
گوهر عشقی: مادر ستار بهشتی | Nov 30 | |
Abdollah Momeni: Prisoner of the day | Activist denied leave and family visits for 1.5 years | Nov 30 |
محمد کلالی: یکی از حمله کنندگان به سفارت ایران در برلین | Nov 29 | |
Habibollah Golparipour: Prisoner of the day | Kurdish Activist on Death Row | Nov 28 |
Stop Lying to Our People !
by Shemirani on Mon Jan 30, 2012 02:00 AM PSTDemo:"Both Shah and his master John F. Kennedy, who ordered him with the 'White Revolution,' are now moldering in their graves"
Spring 1959 Shah decided of white revolution project ......and in 16 January 1960 the Iranian parlement signed it !
JF Kennedy was elected 8 November 1960 (10 months later) and as you can easily imagine the year before he was busy with his election campaign and he didn't care of what's going on in Iran !
If you had just checked dates you could understand your opinion is based on a lie !
دوست گرامی
anglophileSat Jan 28, 2012 02:09 PM PST
تصور میکردم که فقط ما انگلوفیلها اهل شوخی و مزاح هستیم ولی خوشوقتم که میبینم دوستان امریکنوفیل هم از قریحه سرشاری بهرهمند هستند.
من این مقوله را نه از برای، به قول شما، بحثی سازنده، نوشته بل به منظور پاسخ به نظرات شما و از جهت آگاهی هرکس که مایل به خواندنش باشد نگاشتم.
از ارجاع این جانب به نامه احمد قوام متشکرم ولی اگر قرار باشد از نصایح قوام به شاه در باب وفا داری به قانون اساسی به عنوان سند تخطی ملوکانه از قانون اساسی استفاده کنم ترجیح میدهم به نصایح خمینی به شاه گوش کنم چون هرچند هردوی اینان در راه سقوط شاه و جانشین او شدن تلاش میکردند ولی خمینی برخلاف قوام به قانون اساسی سوگند وفاداری نخورده بود و نتیجتاً برخلاف قوام زیر تعهد قانونی و وجدانی خویش نزده بود.
در باره مصدق و نقض قانون اساسی بوسیله او و کابینه او در این سایت به تفصیل نوشته شده (بخشی از آن بوسیله من) ولی به روال سنتی موجود در این سایت وزین مورد عنایت معدود کسانی واقع گردید. باقی ترجیح میدهند به تبعات عریانی سینه خانم گًل شیفته فراهانی بپردازند تا مثلا به ریشه یابی روی کار آمدن جناح اسلامی و البته همانطور که فرمودید "خارج از حبّ و بغضهای معموله".
مجدداً از پاسخ مزین به طبع مزاح شما سپاسگزارم.
ارادتمند
انگلوفیل
anglophile
by Fred on Sat Jan 28, 2012 08:00 AM PSTدو نکته ای را که به چالش گرفته و اگر اشتباه نکرده باشم به این صورت تصحیح کرده اید که، مرحوم شاه، بجز اندک موارد خارج از کنترل خود او، پیش از نخست وزیری مصدق به قانون مشروطه پایبند بوده و آگاهی کامل او به خطر اصلی و از سر بیم/اجبار/واقعیت گرایی مماشات کردن با وحوش؛ نکات کلیدی است و میتواند به بحث سازنده ای دامن بزند.
دولت این بلاگ مستعجل بود و کمتر کسی این نوشته شما را خواهد دید، در صورت تمایل، پیشنهاد میکنم همین نکات را در بلاگی بیاورید تا حریفان وارد گود بحث و جدل انشاءالله سازنده شوند.
پ.ن. از قرار اهل این کارید؛ اگر دسترسی به متن نامه قوام از تبعید خود خواسته فرنگ برای شاه فرستاد دارید، سپاسگزار میشوم آدرس اینترنتی آنرا برایم بنویسید.
شاید پس از آن، در موارد قانون گریزی مرحوم مصدق هم بلاگ بزنید که این موضوع هم نیاز مبرم به بحث خارج از حب و بغض های معموله را دارد.
نقدی بر مواضع هفتگانه فرد
anglophileSat Jan 28, 2012 07:22 AM PST
نقدی بر مواضع هفتگانه فرد
در پاسختان به "روزبه گیلانی" و مجددا در جواب به نوشته "امیدوار" مطالبی را اظهار داشتید که میتوان بطور مستدل نشان داد که بر اساس پیش فرض هایی ساخته شدهاند که با آنچه که رویداده مطابقت ندارند. از هفت موضع شما فقط دو تای آنها خلاف آنچه هستند که تاریخ بر آن گواه است و آن موضع دوم و سوم میباشند (قبلا از اینکه با صراحت و عاری از تعارف مینویسم عذر میخواهم):
موضع دوم: نوشتهاید که "زیر پا گذاشتن قانون مشروطه و وارد حیطه اجرایی شدن و بعد هم آن کار که با مرحوم مصدق کرد". اولا ترتیب حدوث این دو اتهام غلط است. تمام مدارک و شواهد تاریخی حاکی از این هستند که تا قبل از ۲۸ مرداد ۱۳۳۲(محمّد رضا) شاه پادشاهی دموکرات منش و پایبند به قانون اساسی مشروطه میبوده و جز درموارد معدودی که برخی درباریون (شاهدخت اشرف پهلوی) اعمال نفوذ میکردند و شاه به علت، به زعم بعضی، ضعف نفس جلوگیری نمیکرد، نمیتوان نشان داد که او قانون شکن بوده و یا عمدا و عامداً با خلاف قانون اساسی مملکت قدمی برداشته. این اتهام از جانب جبهه ملی و طرفداران مصدق وارد میشده که هنوز هم میشود و پایه و اساسی ندارد.
کسی که به قانون اساسی پشت کرد و صریحاً گفت که من به "نص" قانون کاری ندارم بلکه به "روح" قانون وفادارم مصدق بود. وقی از او پرسیدند روح قانون دیگر چیست مصدق گفت آنچه که من تفسیرش میکنم. وقتی که به او گفتند که در کجای قانون اساسی چنین اختیاری به نخست وزیر داده شده، گفت قانون برای مردم است نه مردم برای قانون! پرسیدند پس چرا همان مجلسی را که مردم انتخابش کرده بودند، همان مجلس به تو رأی اطمینان داده بود را به چه مجوزی منحل کردی، گفت برای اینکه همان مجلسی که به او رای اطمینان داده بود بر خلاف مصالح ملت عمل میکرد و من از ملت خواستم که در یک رفراندم غیر قانونی آن را منحل کنند. خوشبختانه تمام این شعبده بازیها نتوانست عقل سلیم را قانع کند که این مرد خودسرانه و خود خواهانه و به میل و تعبیر خود قانون را تفسیر کرده خود را مفسر و مجری همان قنونی پنداشته که به وی چنین اختیاراتی نداده بود. یعنی دقیقاً همان اتهامی که به شاه میزد! بله شاه "پس" از مصدق به قانون اساسی چندان وقعی ننهاد ولی این درسی بود که مصدق به او یاد داد. ولی ملت ایران به خاطر قانون اساسی به شاه پشت نکرد و این نوعی ساده نگری است که این طور نتیجهای بگیریم. این همان ملتی است که تا حداقل یک سال قبل از فاجعه ۵۷ فارغ از قانون اساسی غرق در لذت بردن از نعمت روز افزون نفت بود. به طور خلاصه موضع دوم شما روایتی است که جبهه میلیون و مصدقیون از شاه و انقلاب ارائه میدهند.
موضع سوم: موضع سوم شما هم روایتی است که جناح چپ برای پر اهمیت نشان دادن خود ارائه میدهند که کاملاً خلاف حقیقت تاریخی است. شاه به درستی دشمن اصلی و اساسی خود و ایران را همان جناح اسلامی و به خصوص شاخه افراطی آن میدانست. دلیلش هم پر واضح است و شواهد بسیار هم موجود. ایران آن زمان ایرانی بود که با تمام تلاشهای شاهان پهلوی از بیسوادی قریب به عموم جمعیّت رنج برده و در سال ۵۷ حداقل پنجاه درصد جمعیتش بیسواد بودند. تنها منبع آگاهی این مردم از طریق آخوند و مذهب میبود. این بدین معنا نیست که باقی جمعیت همه چپی بودند. به هیچ وجه. ایدئولژی چپ یک عامل غیر ایرانی و بیگانه بود که فقط در میان گروه جوانان آتشین مزاج و جمعی کینه توزان خود فروخته به همسایه شمالی و متحدانش خواستار داشت و همینها بودند که عامل دین را کاملا نادیده گرفتند و غافل از نفوذ هزار و چهارصد ساله فرهنگی و سنتی آن همان نسخهای را برای ملت میپیچیدند که لنین و کاسترو و مأئو برای قوم خود پیچیده بودند. با این تفاوت که اسلام بر خلاف مسیحیت و بودایسم از همان بدو وجود داعیه حکومت داشته و تا بدان نرسد دست بردار نیست. از طرف دیگر جناح چپ به غیر از گروهی که از مسکو و پکن دستور میگرفتند اهل منطق و تفاهم و به عبارتی دیگر قابل تغییر و به قول بعضی قابل فروش بودند. نیک خواه ، جعفریان و آزمون گرفته تا هزاران اعضا کوچک و بزرگ کنفدراسیون دانشجویان تا بسیاری از اعضا کابینههای منصور و هویدا و آموزگار و وکلای مجلس تا شاعران و هنرمندان و حتی رک بگویم شخص شهبانوی گرامی و رضا قطبی همه و همه به درجات مختلف به نظریات چپی گرایش داشته ولی در نهایت یا رام شدند و یا خریده شدند. ولی کدام مسلمان دو آتشه یا نصف آتشهای را میشناسید که رام شده باشد و یا خریده شده باشد (به غیر از معدود چند نفری نظیر حسین نصر). شاه این نکته را به قیمت گرانی ولی به خوبی درک کرده بود. در سال ۱۳۳۰ آخوند جماعت دشمن او مصدق را به نخست وزیری رساندند و همان آخوند دو سال بعد مصدق را از اریکه قدرت به خاک ذلت نشاندند و شاه را به سلطنتش باز گرداندند. دقیقا همان کار را با خود او در بهمن ۱۳۵۷ کردند. اگر شاه با این قوم مماشات نمیکرد بسیار زود تر از بهمن ۵۷ او را به خاک میکشاندند. این نکته ایست امثال آقای میلانیها و خانم نفیسیها اذعان نمیکنند چون برای آن چپولهای سابق به قول شما خیلی گران میآید که قبول کنند فقط برای دستگاه حاکمه مزاحم بودند و هیچگاه خطری محسوب نمیشدند. چند تا کشور مسلمان با سابق دیرینه اسلامی ایران میتوانید نام ببرید که کمونیست شده باشند؟ مشکل اساسی متفکرین ما است که همچنان در انکار نیروی مهیب دین و مذهب باقی ماندهاند و نمیخواهند قبول کنند که تا به اینجا در رقابت با این نیرو بازنده بودهاند.
از این که این بحث را پیش کشیدید متشکرم.
By the way
by Veiled Prophet of Khorasan on Sat Jan 28, 2012 02:33 AM PSTM R Shah
by Veiled Prophet of Khorasan on Sat Jan 28, 2012 02:31 AM PSTMany good points
by Veiled Prophet of Khorasan on Sat Jan 28, 2012 02:26 AM PSTامیدوار
FredSat Jan 28, 2012 01:09 AM PST
با شما در مورد برداشت ابلهانۀ حزب خائن توده و دیگر چپولان در بارۀ وحوش مسلمان همفکر هستم. البته باید بیاد داشت که چپ های استخواندار، با چپولان اشتباه نشوند، گول وحوش را نخوردند و پس از انقلاب با آنها همکاری نکردند، همانطور که مسلمانان راستین هم گول نخوردند و مانند هالوهایی نظیر مرحوم بازرگان نام نیک و سابفه مبارزاتی خودشان را آغشته بد نامی تحکیم نظام وحوش مسلمان نکردند.
به باور من، پیش از انقلاب خوش عاقبت، با سرکوب همه منجمله ملیون و باور بر اینکه دشمن اصلی چپها هستند و برای خنثی کردن آنها دست وحوش مسلمان را باز گذاشتن، شارلاتانهایی مانند علی شریعتی فرصت یافتند تا میتوانند یارگیری کنند. کادر اجرایی وحوش حاکم اگر نه همه، بسیاری سابقه هواداری از آن شارلاتان را دارند.
در این چارچوب؛ در کنار کارهای بسیار بسیار مفید مرحوم محمد رضا شاه؛ سیاست سرکوب سیاسی مردم را بسوی انقلاب کردن که وحوش اسلامی دست بالا را داشتند سوق داد، بنابراین جاده صاف کن انقلاب شخص محمد رضا شاه بود.
Fred...
by omeedvar on Sat Jan 28, 2012 12:29 AM PSTموضوع جالبی را مطرح کردید همراه با اطلاعات زیاد. ولی با نظر شما و روزبه در اینکه شخص محمد رضا شاه جاده صاف کن رژیم اسلامی بود موافق نیستم. انقلاب به کمک گروهک ها، مذهبیون، و ملیون در عرض مدت کوتاهی منجر به خروج شاه و ورود خمینی شد. چند ماه اول که بازرگان نخست وزیر بود یک آزادی نسبی بوجود آمد که مردم هر کتاب و مقاله أی که میخواستند میخواندند و با شادی و هیجان با هم بحث و گفتگو میکردند. اسلامیها با کمک سران حزب توده که از کشورهای شرقی باز گشته بودند و نفرات حزب، پس از اعدام سران رژیم پهلوی، به پاکسازی سایر گروهکها و ملیون پرداختند، و استدلال توده ایها در این همکاری این بود که آنها در زمان مصدق اشتباه کردند، ولی اینبار میدانند چه میکنند. این آخوندها مثل بولدزر جاده صاف کن آنها هستند و بعد از نابودی رقبا، تودهای ها آنها را از بین برده و قدرت را بدست میگیرند. که البته آخوندها زرنگتر از آنها بودند، و آخر از همه خدمت آنها رسیدند و حکومت خود را با گروگانگیری، جنگ طولانی، و سایر ماجراجو آیها تا امروز ادامه دادهاند. من مطمئن هستم که جوانهای تحصیلکرده و باهوش ایرانی، در آینده نزدیک با تحقیق درست و بیطرفانه، این مسائل و اصل ماجرای انقلاب اسلامی را روشن خواهند کرد
fred
by maziar 58 on Fri Jan 27, 2012 08:40 PM PSTMerci az 7 nokteh.
Maziar
اشکال اصولی با اصول
DemoFri Jan 27, 2012 12:00 PM PST
دست که هیچی تمام هیکل مریزاد به راستولها و چپولها و مُلالولها که متفق القولند در اقوال کلیشه ای و تکراری خود و چَه چَه و بَه بَه شان از برای یکدیگر هم گوش فلک را دارد کر میکند. راستولها حریصند در ثروت اندوزی و غارت ملت. چپولها زنجیرند در تئوری های طلایی. ومُلالولها استادند در عوام فریبی. و غمناک است ودلخراش که هر سه جماعت برای اثبات دلسوزی برای ایران و ایرانی دم های روباه و اشک های تمساح خود را ارائه میکنند. کاشکی میشد یک جوری جین ایرانی را از ریشه اصلاح کرد وگرنه اتکا به اصول هر یک از این سه لولها مثل لولو خورخوره متکی به آنها را خواهد خورد.
Harpi-Eagle
by Fred on Fri Jan 27, 2012 11:46 AM PSTکینه توزی "امام راحل" حد و مرزی نداشته. پسر آیت الله شریعتمداری میگوید:
"آقای خمینی وقتی به قم آمد دنبال «ممد پاسبان» بود که او را اعدام کند.
«ممد پاسبان» پاسبانی بود که خرداد ۴۲ وقتی که داشتند آقای خمینی را سوار فولکس واگن می کردند ایشان را هل داده بود و برای همین آقای خمینی کینهی وی را داشت. اولین کاری که آقای خمینی کرد، تیم ویژهای را تشکیل داد تا «ممد پاسبان» را بیابند، اما وی چند سال قبل فوت کرده بود."
Fred ...
by Harpi-Eagle on Fri Jan 27, 2012 11:30 AM PSTFirst of all, thank you for very good blogs almost always. I also wanted to commend you on your logical and reasonable response to RG here.
Finally, about the blog itself, that narcisistic SOB, Khomeini, also showed no mercy to the retired Major General Hasan Pakravan. They executed that 83 year old man inspite of pleas from Ahmad Khomeini who reminded his sociopath father that the good general was one of the main reasons that Shah had spared his pathetic life in 1342, after the 15 Khordad. You can read about this and other interesting facts about Ruhollah Olmusavi Olkhoemini in a book called "Hichi".
Regards,
Harpi-Eagle
Payandeh Iran, our Ahuraie Fatherland
Roozbeh_Gilani
by Fred on Fri Jan 27, 2012 10:24 AM PSTچند نکته؛
اول؛ تا آنجا که من میدانم وجه تسمیۀ "انقلاب سفید" غیر آغشته بودن به خون بوده.
دوم؛ من محمد رضا شاه را خائن به معنی نوکر خارجی و مدافع منافع آنان به ضرر ایرانیان نمیدانم. ولیکن، همانطور که بارها به انحای مختلف ابراز کرده ام، زیر پا گذاشتن قانون مشروطه و وارد حیطه اجرایی شدن و بعد هم آن کار که با مرحوم مصدق کرد را پشت کردن او به آرمانهای ایرانیان میدانم که باعث شد مردم هم به او پشت کنند.
سوم؛ با شما همفکرم که جاده صاف کن نظام پربرکت وحوش مسلمین شخص محمد رضا شاه است.
چهارم؛ عیب می جمله بگفتی، هنرش نیز بگو، برای شش اصل اصلاحات، خصوصاً حق رأی و برابری بانوان با مردان، اصلاحات ارضی، سپاه دانش و سهیم کردن کارگران در سود کارخانجات، احترام زیادی قائلم.
پنجم؛ او و رضا شاه کارهای مفید بسیاری برای ایران و ایرانیان کرده اند که از آنها گذشتن دور از انصاف و رد حقیقت است.
ششم؛ برای من سرنگون کردن وحوش مسلمان ایرانی کُش و ایران ویران کُن که کمر بسته اند تا جنگ دیگری را تحمیل کنند بر دیگر کارها ارجحیت دارد.
هفتم؛ بنظرم میرسد که با شما در اصول اشکالی ندارم و اختلاف در جزئیات میباشد که از لازمه های زندگی در دموکراسی است.
"شاه خائن"؟ و مردم..
Roozbeh_GilaniFri Jan 27, 2012 09:48 AM PST
Pitty Fred, that you, one of my favourite bloggers on this site, did not use this oppourtunity to attack the route cause of islamist Fascism rule in Iran, as you have done so correctlly by attcking the Tudeh party traitors in your other blogs. Quite the contrary, you seem to be defending it.
You are really insulting your own intelligence and your readers' by labeling that farcical attempt at reform and PR, as a "white revolution".
BTW, the "white" adjective as opposed to "Red", would give any thinking reader of your blog a pointer to the context and real reason behind this failed exercise of a PR..........
areyo barzan
by Fred on Fri Jan 27, 2012 09:24 AM PST"تا زمانی که سود و زیان ایران سنجه ای برای کنش ها و واکنش های ما نگردد، همچنان درون این تارهای خود تنیدۀ ایدئولوژیک دست و پا خواهیم زد."
جان مطلب را سهل و ممتنع گفته اید؛ دست مریزاد.
عادلانه قضاوت کنیم،
areyo barzanFri Jan 27, 2012 08:56 AM PST
عادلانه قضاوت کنیم، هیچ کدام از نیروهائی که خواهان سرنگونی شاه بودند، خود کمترین پایبندی راستینی به حقوق بشر و دموکراسی نداشتند و من فکر می کنم هنوز هم ندارند. تا زمانی که سود و زیان ایران سنجه ای برای کنش ها و واکنش های ما نگردد، همچنان درون این تارهای خودتنیدۀ ایدئولوژیک دست و پا خواهیم زد. هنگامی که نوبت به شاها ن پهلوی می رسد تنها معایب ِ آنان را بر می شمریم و بی اعتنا از کنار ِ هزار و یک دستآورد حیرت انگیز آنان می گذریم و
The Graves' Dwellers
by Demo on Fri Jan 27, 2012 08:36 AM PSTBoth Shah and his master John F. Kennedy, who ordered him with the 'White Revolution,' are now moldering in their graves. Khomeini has also unfairly occupied a large area to save his skeleton. Go figure, why it is unfair, where there is such a shortage of grave sides for other Iranians deads. The great mighty death will soon take the master mind of all times, Henry Kissinger, as well. Thanks GOD for that. So with all that said, what is the solution with the tragic lives of the 'alives' in our motherland? Any live brains, please?
P.S. Have the fancies "White Revolution' of the past & "Arabs Springs' of the present anything to do with Henry Kissinger's never ending schemes? The 'Inquirer' wanna know!
If It Weren't For Israel's Hegemony
by G. Rahmanian on Fri Jan 27, 2012 06:26 AM PSTSo, If It Weren't For Israel's Hegemony, dollar-yen exchange rate would be 25 rials to a dollar and not 25,000 rials.
If It Weren't For Israel's Hegemony, Iranians would only pay 1 rial for each piece of bread and not 1,000 rials!
If It Weren't For Israel's Hegemony, we wouldn't have had the "Cultural Revolution."
If It Weren't For Israel's Hegemony, more than 50% of Iranians wouldn't be under poverty line.
If It Weren't For Israel's Hegemony, there wouldn't be any prostitution in Iran.
If It Weren't For Israel's Hegemony, drug abuse wouldn't be so widespread among Iranians.
If It Weren't For Israel's Hegemony, there wouldn't be any gays.
If It Weren't For Israel's Hegemony, Ahmadinejad wouldn't be so short.
If It Weren't For Israel's Hegemony, millions of Iranians wouldn't be living in exile.
If It Weren't For Israel's Hegemony, IR wouldn't have provoked and prolonged the war with Iraq.
If It Weren't For Israel's Hegemony, regime's mercenaries wouldn't torture, rape and kill Iranians.
If It Weren't For Israel's Hegemony, Iranians would have had a democracy and not a theocracy.
Clarification
by Shemirani on Fri Jan 27, 2012 05:34 AM PSTOf how to condense a book into a short paragraph......
by پندارنیک on Fri Jan 27, 2012 02:54 AM PSTبدون وارد شدن در مبحث معتبر ارتجاع مذهبی.............شاه به دلیل
عدم مشروعیت در اذهان آحاد ملت پس از کودتای ۳۲، و همچنین به دلیل رشد
روزافزون نفوذ غیرقانونی دربار در ارکان اجرائی، قضایی، و مقننه؛ و نیز
به سبب وجود جوّ ارعاب توسط ساواک، از نهادینه کردن اصلاحات در بطن جامعه
باز ماند..............انقلابی در کار نبود، نازنین...........انقلاب
اونی بود که در ۵۷ شد، درست هم بود، آرمانهاشم هنوز سر جاشه......... این
فرمایشات شمام واسه این پسره عقبافتاده تاجوتخت نمیشه.........سلطنت
توی ایرون مرد. هژمونی اسرائیل در منطقه، اصل گرفتاریهاست. تکنولوژی
صلحآمیز هستهای هم حق غیر قابل مذاکره همون ملت ایرون هستش که شما براش
تظاهر به دلسوزی میکنی.......
Lambton on Land Reform
by anglophile on Fri Jan 27, 2012 02:31 AM PSTQs and As:
by anglophile on Fri Jan 27, 2012 02:22 AM PST