hadi khojinian
04-Nov-2011 (2 comments)
ریا نشود کمی لذتش را بردیم>>>
hadi khojinian
17-Apr-2011 (2 comments)
خیابان اپادانا نبش چهار راه مهناز فروشگاه کفش آدیداس قهرمانی>>>
hadi khojinian
14-Apr-2011 (2 comments)
کولی ها در باغچه بازار مکاره به راه انداخته بودند. گربه ی خانم میشیگان پایین پایم نشسته بود. سیگاری به لب گرفتم تا در هوای خاکستری دودش خودم را گم کنم >>>
hadi khojinian
29-Jan-2011 (2 comments)
سعی می کردم شخصیت شوخ و ملنگی داشته باشم تا هیچ کس به مغزش هم خطور نکند که من اینی نیستم که نشان می دهم. رفیق های خودم به خوبی می فهمیدند، ولی کاری به کارم نداشتند >>>
hadi khojinian
24-Jan-2011 (9 comments)
آسمان جزیره امروز خیلی تاریک شده. از خورشید خبری نیست >>>
hadi khojinian
24-Dec-2010 (8 comments)
Poem>>>
hadi khojinian
27-Aug-2007
ساعت سه و نیم با جی قرار گذاشته بودم در پاپ مترو نزدیک ایستگاه قطار لیورپول.پنج دقیقه دیر رسیدم چون یک ایستگاه قطار را اشتباهی سوار شده بودم .شب قرار بود برای مسافرت دو هفته ای به هلند و چند جای دیگر برود .دو ساعتی با هم گپ زدیم و طبق معمول پر از لذت و شادی برایم بود ، محور حرفها از شیما و مارینا ، از پروژه تواب سازی و نیروهای اپوزوسیون و از جزیره و ایرانی هایی که هنوز در دنیای آزاد در سال پنجاه و هفت مانده اند و دنیا را سیاه و سفید می بینند بود .>>>