۱۰ دسامبر (۲۰ آذرماه) شستمین سالگرد صدور اعلامیه جهانی حقوق بشر است و جامعه بشری در سطح جهان به بزرگداشت این واقعه تاریخی پرداخته است. در طول شست سالی كه از این واقعه میگذرد تحولات مهمی در زمینه حقوق بشر در جهان رخ داده است: زنان از نظر حقوق و موقعیت اجتماعی خود پیشرفتهای زیادی كردهاند؛ اقلیتهای ملی، قومی و مذهبی و دگرباش جنسی در بسیاری از نقاط جهان به حقوق خود دست یافتهاند؛ اعدام از اكثریت قاطع كشورهای جهان رخت بسته است؛ و آزادی بیان و قلم همراه با آزادیهای دموكراتیك دیگر در بسیاری از نقاط زمین نهادینه شده است. دنیا هنوز شاهد انواع خشونتها و تبعیضها و سركوبها و كشتارها است، ولی جهان سال ۲۰۰۸ با جهان سال ۱۹۴۸ تفاوت اساسی كرده است، تفاوتی كه به طور نسبی تقریبا در هر نقطه جهان دیده میشود.
پیشرفتهای حقوق بشری در نقاط مختلف جهان پیوسته و مستمر نبوده است. به لحاظ ساختاری (حقوقی) اكثریت قریب به اتفاق كشورهای جهان پیوسته رو به جلو حركت كردهاند و در هر حركت ارزشهای حقوق بشری جدیدی را نهادینه كردهاند. استثناهای معدودی در این مورد وجود دارد. مثلا استقرار حكومت طالبان در افغانستان به نقض نهادینهای بسیاری از مقولات حقوق بشری منجر شد، و یا تعداد انگشتشماری از كشورهای جهان (به شمول آمریكا) در دورهای اعدام را لغو كردند و باز آن را برقرار ساختند. به لحاظ عملی (حقیقی)، اما، فراز و نشیبهای زیادی در مورد رعایت حقوق بشر در جهان رخ داده است، و موارد بیشمار نقض حقوق بشر كه همه ساله در گزارشهای سازمانهای حقوق بشری از گوشه و كنار جهان میآید گویای این واقعیت است.
به هر حال، در مجموع میتوان گفت كه پیشرفتهای ساختاری در زمینه حقوق بشر در تقریبا تمامی نقاط جهان پیوسته بوده و نمونههایی مانند حكومت طالبان در افغانستان یا خمر سرخ در كامبوج تنها برای مدت كوتاهی این حركت را كند كرده است. اكنون بسیاری از ارزشهای حقوق بشری، مانند آزادیهای دموكراتیك و برابری انسانی و عدم تبعیض، در قوانین اساسی اكثریت قاطع كشورهای جهان نهادینه شده است. به لحاظ عملی نیز، دامنه خشونت و سركوب در اكثر كشورهای جهان به تدریج كم شده است. برای مثال، حتا تقریبا در تمامی كشورهایی كه هنوز مجازات اعدام را مجاز میدانند و آن را اجرا میكنند، تعداد اعدام سال به سال سیری نزولی را طی میكند، و به این ترتیب و علارغم افزایش مجازات اعدام در برخی از این كشورها، تعداد كل اعدام در سطح جهانی مرتبا رو به كاهش بوده است. عالم بشریت در طول این شست سال، هم به لحاظ ساختاری و هم از نظر عملی، در زمینه حقوق بشر پیشرفتهای زیادی كرده است و میتواند این موفقیت بزرگ را ارج نهد و جشن بگیرد.
شوربختانه، مردم ایران از این موفقیت سهم زیادی نصیبشان نشده است و نمیتوانند با شادی در این جشن بزرگ جامعه بشری شركت كنند. مردم ایران نیمی از این دوران شست ساله را در شرایطی گذراندهاند كه هم به لحاظ ساختاری و هم از نظر عملی در زمینه حقوق بشر عقبگردهای بزرگی داشته است. قانون اساسی جمهوری اسلامی، در مقایسه با قانون اساسی مشروطه، ساختاری هرمیتر و ضد دموكراتیكتر را بر جامعه ایران تحمیل كرد و بسیاری از تبعیضات حقوقی را (مثلا در مورد زنان و اقلیتهای مذهبی) نهادینهتر ساخت. سلطه الیگارشی روحانیت بر حكومت كه در قانون اساسی جمهوری اسلامی تضمین شده است هم خصوصیت نسبی عرفی (سكولار) قانونگزاری دوران مشروطه تا پیش از انقلاب را از بین برد و هم استقلال نسبی قوه قضائیه را بر باد داد. در این دو زمینه و هم چنین در مورد حقوق زنان و اقلیتهای مذهبی، قانون اساسی و قوانین موضوعه سی سال اخیر بسیاری از دستآوردهای نسبی حقوق بشری پیش از انقلاب را به صورت نهادینه پایمال كرده و عقبگردی صریح را بر جامعه ایران تحمیل كرده است.
به لحاظ عملی، این عقبگرد به مراتب شدیدتر و فاجعهبارتر بوده است. كاربرد گسترده مجازاتهای بدنی، از شلاق گرفته تا بریدن دست و پا و درآوردن چشم و سنگسار و استفاده از شیوههای دیگر دردناك اعدام، از هدایای نظام حاكم پس از انقلاب سال 57 به مردم ایران بوده است. به لحاظ كمی نیز، تعداد اعدامهای سی ساله جمهوری اسلامی به هیچ صورت نه با اعدامهای سی سال پیش از آن قابل مقایسه است و نه سیر صعودی شدید آن (در دهه اول انقلاب و در سالهای اخیر) با روند كاهش اعدام در سطح جهانی. كاربرد تنعیض علیه زنان و اقلیتهای مذهبی نیز به مراتب دامنهدارتر از محدودهای است كه در قانون اساسی و قوانین موضوعه پیشبینی و تعبیه شده است. تنها موارد پیشرفت حقوق بشری كه در مقایسه با پیش از انقلاب دیده میشود یكی آزادی بیان در محدوده تنگی است كه حاكمیت تعیین كرده است، دیگری گسترش آموزش و بهداشت در سطح عمومی، و سومی در تأمین بخش ناچیزی از حقوق فرهنگی و زبانی برخی از اقلیتهای قومی. ولی این تحولات نه در مقایسه با كشورهای مشابه ایران در جهان سوم از اهمیت خاصی برخوردارند و نه میتوانند كمترین رنج حاصل از حجم عظیم پسرفتهای حقوق بشری ایران در این دوره را جبران كنند.
به جرأت میتوان گفت كه ایران در سطح جهانی هم به لحاظ ساختاری و هم از نظر عملی بزرگترین پسرفت حقوق بشری را داشته است، و مردم ایران برای نیمی از دوره شست ساله پس از صدور اعلامیه جهانی حقوق بشر بدترین تبعیضهای حقوقی و خشونتبارترین موارد نقض حقوق بشر را در سطح جهان تحمل كردهاند. اگر پسرفتهای ساختاری افغانستان در دوران طالبان یا كامبوج در دوران خمر سرخ برای صرفا چند سال دوام داشته، واپسگرایی ساختاری حقوق بشری ایران سی سال تمام استمرار یافته است. اگر كشورهایی مانند عربستان به تدریج مجازاتهای خشونتبار خود را در طول این شست سال كاهش دادهاند، ایران تحت جمهوری اسلامی با یك جهش بیسابقه به دوران وحشیت عربستان قدیم بازگشته است. و اگر سایر كشورهای اعدام كننده در جهان (به شمول چین) در سالهای اخیر به صورت محسوسی از حجم اعدام خود كاستهاند، و یا كشورهای جهان عموما از اعدام خردسالان دست میكشند، جمهوری اسلامی از یك سو همچنان بر تعداد اعدامهای خود در قرن بیست و یكم میافزاید و از سوی دیگر بیرحمانه به كشتن كودكان بزهكار ادامه میدهد.
در شستمین سالگرد صدور اعلامیه جهانی حقوق بشر، جامعه جهانی حق دارد به خود ببالد كه به دنیایی انسانیتر، برابرتر و بردبارتر دست یافته است، و كمتر انسانی است كه از مزایای مفاد این اعلامیه برخوردار نشده باشد. در این مدت روند تحولات جامعه بشری عموما در جهت تحقق هر چه بیشتر حقوق بشر بوده است، و اگر در جوامعی فجایعی رخ داده یا حقوقی نقض شده است، این فجایع غالبا كوتاه مدت بوده، یا موارد نقض حقوق محدود بوده، یا عاملان این فجایع و نقض حقوقها به پاسخگویی كشانده شدهاند. تنها مردمی كه بیشترین پسرفتها و نقض حقوقها و فاجعهها را، هم به صورت ساختاری و هم در عمل، برای درازترین مدت (سی سال) تحمل كرده و از آن رنج بردهاند، و در شستمین سالگرد اعلامیه جهانی حقوق بشر همچنان رنج این نقضها و پسرفتها را تحمل میكنند، مردم ایراناند. استمرار سیطره 30 ساله جمهوری اسلامی بر مردم ایران نه فقط نقضهای خشونتبار وسیعی را بر این جامعه تحمیل كرده و بلكه هر گونه امكان به محاسبه كشاندن عاملان این نقضها را نیز نفی كرده است.
از سوی دیگر، و در واكنش به این حجم عظیم نقض حقوق بشر در ایران و استمرار سی ساله آن، سطح آگاهی مردم نسبت به حقوق بشر و خواست تحقق آنها در جامعه ایران به صورت چشمگیر و بینظیری در سطح جهان بالا رفته است. مبارزات زنان، اقوام، دانشجویان، كارگران و سایر فعالان اجتماعی عموما حول خواستهای حقوق بشری دور میزند. اشتهای حكومت در كاربرد اعدام (از جمله در مورد نوجوانان) و نمایشهای انزجارآور اعدامهای علنی، به موجی از تنفر علیه اعدام تبدیل شده و خواست لغو اعدام را گسترش داده است. و بالاخره، ناسازگاری ساختار حقوقی حكومت با اصول اولیه دموكراسی و حقوق بشر، خواست تعییر ساختاری حكومت را در متن مبارزات سیاسی مردم ایران قرار داده و پروژه اصلاحات درون نظام را از اعتبار انداخته است. به یك كلام، اكنون تقریبا هر مبارز سیاسی و اجتماعی در ایران امروز به یك مبارز حقوق بشری تبدیل شده است، و بسیاری خود را تنها یك فعال حقوق بشری میشناسند. گسترش فرهنگ حقوق بشری در بین فعالان سیاسی و اجتماعی ایران نقطه مثبتی در چشمانداز تاریك این جامعه است و همین واقعیت كافی است كه ما ایرانیان نیز در این سرور جهانی سهیم شویم و شستمین سالگرد صدور اعلامیه جهانی حقوق بشر را گرامی داریم.
به امید استقرار هرچه زودتر یك نظام انسانی دموكراتیك و نهادینه شدن ارزشهای حقوق بشری در ایران... From Iran Emrooz
Recently by Hossein Bagher Zadeh | Comments | Date |
---|---|---|
فقر فرهنگی نقد در اپوزیسیون | 1 | Dec 02, 2012 |
از ادعا تا عمل | 5 | Nov 21, 2012 |
انتخاب مجدد اوباما | 3 | Nov 15, 2012 |
Person | About | Day |
---|---|---|
نسرین ستوده: زندانی روز | Dec 04 | |
Saeed Malekpour: Prisoner of the day | Lawyer says death sentence suspended | Dec 03 |
Majid Tavakoli: Prisoner of the day | Iterview with mother | Dec 02 |
احسان نراقی: جامعه شناس و نویسنده ۱۳۰۵-۱۳۹۱ | Dec 02 | |
Nasrin Sotoudeh: Prisoner of the day | 46 days on hunger strike | Dec 01 |
Nasrin Sotoudeh: Graffiti | In Barcelona | Nov 30 |
گوهر عشقی: مادر ستار بهشتی | Nov 30 | |
Abdollah Momeni: Prisoner of the day | Activist denied leave and family visits for 1.5 years | Nov 30 |
محمد کلالی: یکی از حمله کنندگان به سفارت ایران در برلین | Nov 29 | |
Habibollah Golparipour: Prisoner of the day | Kurdish Activist on Death Row | Nov 28 |
well said Mr B
by IRANdokht on Wed Dec 10, 2008 09:44 AM PSTبه امید استقرار هرچه زودتر یك نظام انسانی دموكراتیك و نهادینه شدن ارزشهای حقوق بشری در ایران
Thank you for the well written article
IRANdokht
To sickofiri: don't be fooled
by Dose of reality (not verified) on Wed Dec 10, 2008 09:41 AM PSTDid he coordinate with his pal, Zbignew Brzezinsky before saying so? I am sure the 80-year-old Zbig does not advise anybody to pressure Iranian mullahs, in particular for human rights. They still have so many advantages for the West.
The Shah's case was different. He had become quite a pest and a magalomaniac who dictated his terms to OPEC trying to determine/set the oil price. He had forgotten who the real bosses/owners of the world were SO HE HAD TO GO.
Today in the Washington
by sickofiri (not verified) on Wed Dec 10, 2008 09:00 AM PSTToday in the Washington Post, on the 60th anniversary of the Universal Declaration of Human Rights, the Nobel Peace prize-winning Carter has advised Barack Obama should reinject human rights into U.S. foreign policy. Excellent advice from this elder statesman. And just what many of us Americans and people throughout the world hope to see from the new administration.
//www.washingtonpost.com/wp-dyn/content/artic...
excerpt:
"By putting its house in order, the United States would reclaim its moral authority and wield not only the political capital but also the credibility needed to engage in frank but respectful bilateral dialogues on the protection of human rights as central to world peace and prosperity. Human rights defenders around the world, whose annual conference began at the Carter Center this week, are eagerly awaiting the Obama administration."
Islamic Human Rights
by Raoof (not verified) on Wed Dec 10, 2008 07:12 AM PSTمتاسفانه بعضی از دوستان هنوز نمی دانند که ایران متعلق به جمهوری اسلامی است و نظام مقدس با پذیرش مسئولیت سنگین شبانی ما فقط درصدد دفاع از ما در برابر حدود شش میلیارد گرگی است که در کشورهای دیگر دنیا کمین کردند تا حمله کنند و ما را همچون گوسفند بدرند. چون قدرت درک ما ناقص است لذا نماینده خدای ایران حضرت آیه ا... خامنه ای و ارتش امام زمانی اش وظیفه دارند تا یه جوری به ما بفهمانند که به یکسری چیزها نیازی نداریم و اگر گمان کنیم که آنها حقوق ماست، مسلما کافریم و رسما به حریم الهی خادمان آسمانی ایران تجاوز کرده ایم. مثلا اینها جزو حقوق ما نیست و جزو اسرار فوق بشری است که فقط نماینده خدا مصلحت آنها را می داند و مقربان درگاهش:-جوراب و کفش و لباس و دست کش بدون تایید نظام مقدس که به قداست جمهوری اسلامی لطمه وارد کند -حرفی بدون رضایت نماینده خدا که گرگهای دنیا را متوجه ما کند -خواندن و نوشتن به زبان مادری برای اقوام غیر رسمی مبادا آنها هم بخواهند رسمیت یابند -حقوق مذهبی و دینی کامل برای مذاهب و ادیان غیر رسمی مبادا دین و مذهب رسمی را به مباحثه و تجدید نظر بکشانند -برنامه های تلویزیونی استانی بسیار کم بیننده مبادا اقوام بتوانند برنامه های مورد علاقه و مرتبط با عقاید و فرهنگشان را ببینند و بفهمند -عشق و عاشقی مبادا پیوندی عمیق و نورانی ظهور کند که سایه ی قداست و قدرت و الوهیت توهمی جمهور ی اسلامی ایران را از هستی بدر کند -تبعیت از کشورهایی که این موارد را نه کاملا ولی بصورت گسترده رعایت می کنند و بدین وسیله به دمکراسی و حقوق بشر مقدس رایج در کشور ما احترام نمی گذارند و مشمول قهر نماینده خدای جمهوری اسلامی خواهند شد... در نهایت نظام مقدس امیدوار است که منشور حقوق بشر مقدس در ایران بزودی جای خود را برای لازم الجرا بودن آن از سوی سازمان ملل باز کرده و تمام کشورهای جهان با پیروی از آن مخصوصا در کنترل ناخن دست و پا و نگاه کردن زن و مرد به هم در میان مردم کشورهای دنیا بویژه در میان کشورهای صنعتی غیر دمکرات-مقدس جهان کوشا باشند.