چرا شهلا جاهد کاملا بیگناه است!؟ (1)

Share/Save/Bookmark

چرا شهلا جاهد کاملا بیگناه است!؟  (1)
by KamRan Farzan
11-Jan-2011
 

هر چند که پرونده خانم شهلا جاهد کاملا امنیتی هست و بسیاری از مطالب این پرونده دستکاری شده. یعنی انچه ما در دست داریم یک صدم انچیزی هست که میتوانست در یک دادگاه معمولی و بدون اعمال نفوذ به دست ما برسد اما همین مختصر اطلاعاتی هم که به دست ما رسیده اند انقدر گویا هستند که بتوان حقیقت را از دل آنها بیرون کشید.ـ

در مقالات قبلی من ادعا کردم که ناصر محمد خانی یک مامور امنیتی هست که کارش جلب اطمینان جوانان و گزارش جاسوسی هایش به مقامات بالا تر بوده است. من تعجب میکنم که در طول حدود ده سالی که این پرونده در جریان بوده است چرا هیچکس انگشتش را بطرف این مهم نشانه نگرفته است. چند نکته مشکوک در این پرونده وجود دارد که به استناد انها میتوان امنیتی بودن پرونده را مشخص نمود.ـ

نشانه اول ـ اگر دقت کنید در ویدئو کلیپی که از ناصر و شهلا باقی مانده است در صحنه ایکه این دو نفر تنها هستند ناگهان خیلی بی موقع ناصر محمد خانی از خون شهدا صحبت میکند. نگارنده که با ده ها نفر از این مامورین دوست بوده ام خوب میدانم که این تکیه کلام ماموران امنیتی ایران میباشد. یک مامور امنیتی معمولا مذهبی نیست و تنها باید به مذهب انهم بطور غلیظ و متظاهرانه وابستگی نشان دهد. سازمان های امنیتی بدنبال ادم جهت گرا نمی گردند. هر فناتیک مذهبی این پتانسیل را دارد که افکار اعتقادی اش باعث شود در نیمه راه به اربابان خودش پشت کرده و جهت توجه اش را بطرف دیگری معطوف دارد. استفاده از کلمه "خون شهدا" برای این ها عادت ثانوی شده است و همیشه وقتی با همکاران دیگر هستند از این کلمه بارها و بارها بهره می جویند. ترک عادت موجب مرض است. ناصر وقتیکه با معشوقه تنها هست . قاعدتا باید مشغول لهو و لعب باشند ناگهان فیلش یاد هندوستان کرده و سخن را به شهدا میکشاند. این به آن ماننده هست که مثلا کسی وسط مجلس ختم از "مایکل جکسون " صحبت کند. نگارنده در تمام مدتی که با تعدادی از از این مامورین نشست و بر خواست داشته ام ، بی اراده هرکس را میدیدم "حاج اقا" و "حاج خانم" صدا میکردم. از دیگر کلمات مورد استفاده این گروه "بنده ی خدا" " است و معمولا وقتی میخواهند کاری غیر قانونی انجام دهند و چیزی را وردار و ورمال کنند با این کلمه همه چیز را حلال میکنند.ـ

نشانه دوم ـ با اینکه از نظر باز پرس ناصر میتواند مظنون درجه یک باشد اما یکروز هم او را به باز جوئی فر نمی خوانند. حتی از اتهام زنا او را بری میدارند و اصلا پاپیچ تریاک کشیدن او هم نمیشوند. گوئی در این پرونده ناصر مورد محافظت ماموران قدرتمندی هست که اجازه نمی دهند از همکارشان باز جوئی بعمل بیاید

نشانه سوم ـ شغل ناصر در باشگاه پرسپولیس با دانش او در علم فوتبال همخوانی ندارد. درست است که ناصر زمانی در نقش فوروارد بازی کرده است اما دارای اطلاعات کافی نیست تا ان پست کلیدی را به او بدهند و کاملا مشخص است که به فرموده ناصر را در پستی مهم در باشگاه پرسپولیس گمارده اند. شغلی که به او امکان میدهد بتواند خیلی به بازیکنان نزدیک شود.ـ

نشانه چهارم ـ نحوه ی کشتن زن ناصر به طور عجیبی با قتل های زنجیره ای شباهت دارد. قاتل تنها بدنبال کشتن زن و دزدیدن جواهرات او نیست. بلکه تعداد ضربات چاقو دلالت بر این دارد که قاتل از زدن ضربه های بیشر لذت می برد. این نوع قتل نفس یا به علت مسئله ای ناموسی و یا باور اینست که با زدن هر ضربه خداوند اجر بیشتری به قاتل میدهد. یعنی قاتل در توهم انجام یک فریضه دینی دارد یک انسان گناهکار را به فتوای یک آخوند پنج زاری شقه میکند تا خداوند در بهشت از او بهتر پذیرائی کند.ـ

این استنتاجات افکار من را به امنیتی بودن پرونده سمت و سوق داد. خوشبختانه مدارک مهمتری منتشر شده است که دیگر کوچکترین شکی در این مورد ندارم. کافیست که به مطاب این ویدئو توجه بیشتری بفرمائید. در این ویدئو بازپرس اولیه پرونده که او را کنار گذاشته اند و حالا باز نشسته شده است انگشت ابهام را بر روی مستندات بسیاری میگذارد اما ان قسمتی که توجه من را جلب کرده است اواسط ویدئو کلیپ است که پدر زن ناصر ادعا میکند که دائی ناصر مامور اطلاعاتی در قطر است! ـ حالا بهتر است خودتان را در جای شرلوک هلمز و یا همکار او گروهبان واتسون قرار داده و به نظریات آقای ابهریان که بازپرس اول این پرونده بوده است به دقت گوش بدهید.

//www.youtube.com/watch?v=XwdZtpBoa-s

در این قسمت فقط میخواهیم به دخالت مامورین امنیتی در جهت دادن به این پرونده توجه کنید. زیرا وقتی مشخص گردید که تمام این پرونده سیاسی هست ارتباط مسائل و نتیجه گیری برای ما آسان تر میشود. آقای ابهریان میگوید که علاوه بر تیم کارشناسان اداره اگاهی، ماموران حراست اداره اب هم در انجا حضور داشته اند. پر واضح است که ماموران حراست آب نمیتوانند در جریان بررسی یک پرونده جنائی حضور داشته باشند واقع شوند و انها ماموران امنیتی متصل به وزارت اطلاعات بوده اند که نه برای کشف جرم بلکه برای از بین بردن آثار جرم در انجا حضور یافته بودند!!! و وقتی در مقابل پرسش ماموران اداره آگاهی قرار میگیرند به قصد شوخی میگویند که از اداره آب هستند تا اشاره ای هم به از بین بردن آثار جرم و شستشوی همه ی مستنداتی که میتواند در شناخت قاتل اصلی موثر واقع شوند، کرده باشند! و همانطوریکه میدانید این 3 نفر به ماموریت خود کاملا واقف بوده و در کمترین مدت تمام آثار جرم را از بین می برند و امکان دخالت ماموران اداره آگاهی را به کمترین حد میرسانند. با این وجود وقتیکه آقای ابهریان به امنیتی بودن ناصر و دائی اش پی میبرد بلافاصله او را عوض میکنند تا جریان پرونده سیاسی نشود و فقط در جهتی که انها میخواهند دنباله گیری شود.ـ

باز هم کاملا مشخص است که ناصر و دائیش نمی توانسته اند که برای اداره امنیت قطر فعالیت نمایند زیرا که این موضوع نمی تواند از دیدگاه ماموران امنیتی در ایران پنهان باقی بماند و مسلما باعث عقوبت های بسیار میگردید بنا بر این ناصر و دائی اش ماموران رسمی اداره امنیت ایران باشند.ـ

در مقاله بعدی به روابط عاطفی مابین لاله سحر خیزان با همسرش ناصر می پردازیم و اینکه میزان این علاقه در چه حدی بوده است و آیا ناصر میتواند به دلایل ناموسی خودش و یا ، همکارانش در مقام های امنیتی، به اذن خود ناصر قتل را ترتیب داده باشند؟

Share/Save/Bookmark

more from KamRan Farzan