وقتیکه لذت لمس پستان تا مغز استخوانم را داغ کرد


Share/Save/Bookmark

وقتیکه لذت لمس پستان تا مغز استخوانم را داغ کرد
by KamRan201
26-Apr-2010
 

وقتیکه لذت لمس پستان تا مغز استخوانم را داغ کرد
MY FIRST TIME----BUT NOT DIRTY!!
برای اولین بار... اما لطفا فکرهای بدبدبدبدبدبد نکنید
It Was my first time ever And I'll never forget I'd do it
این برای اولین بار بود که اون کار رو کردم و از هر چه کردم هم اصلا احساس پشیمونی ندارم.
again Without a single regret.
می فهمید؟ شرم و حیا یوخدور
The sky was dark The moon was high
در هوای خرم شبانگاهی ماه زیبا در آسمان می درخشید
We were all alone Just she and I.
در آن شب رویائی من و اون کاملا تنها بودیم
Her hair was soft Her eyes were blue
وای خدای من..موهاش چقدر نرم بود... از چشم های درشت و آبی رنگش چی بگم
I knew just what She wanted to do.
من کاملا میدونستم که اون الان منتظر چه چیزی هست
Her skin so soft Her legs so fine
وای خدای من... پوستش چقدر لطیف و چه پاهای قشنگ و کشیده ای داشت
I ran my fingers Down her spine.
من دست هام رو هرز کردم و بطرف برجستگی هاش جلو بردم
I didn't know how But I tried my best
برای اولین بار بود و من بلد نبودم اما بیشترین هنر رو به خرج دادم
I started by placing My hands on her breast.
من دست هایم را ناگهان بر پستان های کاملا بر آمده اش گذاردم
I remember my fear My fast beating heart
هیچوقت یادم نمیره که چقدر نگران بودم و قلبم مثل یک کفتر عاشق بالا و پائین می پرید
But slowly she spread Her legs apart.
اما... اون خیلی زود پاهاش رو کاملا باز کرد
And when I did it I felt no shame All at once
و وقتی من اون کار رو کردم اصلا هیچگونه شرمی نداشتم تا خودم رو ملامت کنم
The white stuff came.
ناگهان مایع سفید خارج شد
At last it's finished It's all over now
بالاخره کردم... بالاخره کار رو تموم کردم و همه چی به خوبی و خوشی تموم شد
My first time ever At milking a cow...
آخه خیلی جوون بودم و این برای اولین بار بود که من توانستم با مهارت شیر گاو را بدوشم
!!!!
از اول هم به شما گفتم که فکرهای بدبد نکنید. اگر به کسی نمیگید عجب شبی بود و عجب شیری... بفرمائید صبحونه ، شیر تازه داریم . خودم با دستهای خودم ... یا هو


Share/Save/Bookmark

more from KamRan201